۱۳۹۲ فروردین ۳۱, شنبه

آيا لعن يزيد بن معاويه ، جايز است؟

به طور کلي لعن بر دشمنان بر چه اساس است؟

آيا يزيد توبه کرده است يا نه؟ و اگر کرده باشد، آيا مي توان او را لعن کرد؟





1- لعن نوعي نفرين کردن و نشانه جدا بودن و دوري مسير طرفين ( حق و باطل ) از يکديگر است.

در قرآن کريم در بيش از 25 آيه از لسان خداوند يا فرشتگان يا مومنين دشمنان ايشان را لعن مي کند :

1- إنّ الله لعن الكافرين وأعدّ لهم سعيرا

(الاحزاب64)

2- فنردها علي أدبارها أو نلعنهم كما لعنّا أصحاب السبت

(النساء38)

3- فبما نقضهم ميثاقهم لعنّاهم

(المائدة13)

4- وغضب الله عليه ولعنه وأعدّ له عذابا عظيما

(النساء93)

5- لعنه الله وقال لأتخذن من عبادك نصيبا مفروضا

(النساء118)

6- من لعنه الله وغضب عليه وجعل منهم القردة والخنازير و عبد الطاغوت

(المائدة60)

7- بل لعنهم الله بكفرهم

(البقرة88)

8- اولئك الذين لعنهم الله ومن يلعن الله فلن تجد له نصيرا

(النساء52)

9- ولكن لعنهم الله بكفرهم

(النساء 46)

10- وعد الله المنافقين والمنافقات... نار جهنم هي حسبهم ولعنهم الله

(التوبة68)

11- إنّ الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة

(الاحزاب 57)

12- فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا في الارض و تقطعوا ارحامكم اولئك الذين لعنهم الله فأصمهم وأعمي أبصارهم

(محمد22و23)

13- و يعذب الله المنافقين والمنافقات ... وغضب الله عليهم و لعنهم جهنم وسائت مصيرا

(الفتح 6)

14- ملعونين اينما ثقفوا أخذوا وقتّلوا تقتيلا

(الاحزاب61)

15- إنّ الذين يكتمون ما أنزلنا من البينات والهدي من بعد ما بيّنّاه للناس في الكتاب اولئك يلعنهم الله ويلعنهم اللاعنون

(البقرة159)

16- لعن الذين كفروا من بني اسرائيل علي لسان داود وعيسي بن مريم

(المائدة78)

17- وقالت اليهود يد الله مغلولة علت أيديهم ولعنوا بما قالوا

(المائدة64)

18- إنّ الذين يرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوافي الدنيا والآخرة

(النور24)

19- فلما جاءهم ما عرفوا كفروا به فلعنة الله علي الكافرين

(البقرة89)

20- إنّ الذين كفروا وماتوا وهم كفار اولئك عليهم لعنة الله والملائكة والناس اجمعين

(البقرة161)

21- فأذّن مؤذّن بينهم أن لعنة الله علي الظالمين

(الاعراف44)

22- ثمّ نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين

(آل عمران 61)

23- اولئك جزائهم أنّ عليهم لعنة الله والملائكة والناس اجمعين

(آل عمران87)

24- ألا لعنة الله علي الظالمين

(هود18)

25- ويفسدون في الارض اولئك لهم اللعنة و لهم سوء الدار

(الرعد13)

همچنين در قرآن در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام مي گويد :

قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآَءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ

سوره ممتحنه آيه 4

قطعا براي شما ابراهيم و کساني که با او يند سرمشقي نيکوست : آنگاه که به قوم خود گفتند : ما از شما و آنچه به جاي خدا مي پرستيد بيزاريم . به شما کفر مي ورزيم و ميان ما و شما دشمني و کينه هميشگي پديدار شده تا وقتي که به خدا ايمان آوريد .

خداوند از ابراهيم و قوم وي به خاطر اينکه از دشمنان خدا ابراز بيزاري کردند ستايش مي کند و ايشان را اسوه مومنين قرار مي دهد .

و وقتي ما ايشان را به عنوان نمونه هاي فساد لعن کنيم و در زبان از ايشان دوري کنيم ، به تدريج سيره ما از سيره ايشان جدا خواهد شد .

2- هيچ دليلي بر توبه کردن يزيد موجود نيست ، نه نزد شيعه و نه حتي نزد اهل سنت ؛ و بلکه روايات بر ضد آن است چه نزد شيعه و چه نزد اهل سنت . و حتي کسانيکه از اهل سنت مي خواهند به نحوي منکر لعن يزيد شوند مي گويند : شايد در آخر عمر توبه کرده باشد !!!

3- در مورد لعن وي بايد گفت که : اکثر علماي اهل سنت نيز لعن يزيد را جايز و حتي واجب مي دانسته اند . حتي ابن جوزي از علماي بزرگ اهل سنت در اين زمينه کتاب دارند :

الرد علي المتعصب العنيد المنکر للعن يزيد

رد بر شخص متعصب وکينه توزي که لعن يزيد را قبول ندارد !!!

وي در کتاب خويش در اين زمينه مي گويد :

ان انكاره على من استجاز ذم المذموم ولعن الملعون من جهل صراح، فقد استجازه كبار العلماء، منهم الامام احمد بن حنبل (رضى اللّه) وقد ذكر احمد فى حق يزيد ما يزيد على اللعنه.

الردّ على المتعصّب العنيد ص 13.

اينکه ( ابن تيميه ) منکر جايز بودن بدگويي از اين شخص ناپاک و لعن کردن اين شخص ملعون شده است ، گمراهي آشکار است ؛ زيرا اين عمل را بزرگان علما از جمله احمد بن حنبل لعن او را جايز دانسته اند ؛ و احمد بن حنبل در مورد يزيد کلامي گفته است که از لعنت نيز بيشتر است .

کلام ذهبي از علماي بزرگ اهل سنت نيز جالب است . وي در مورد لعن يزيد از احمد بن حنبل رييس فرقه حنابله روايتي نقل مي کند بدين مضمون که :

وتوقف جماعة في لعنته يعني يزيد مع أنه عندهم ظالم وقد قال تعالى ألا لعنة الله على الظالمين وقد سأل منها أحمد بن حنبل عن يزيد فقال هو الذي فعل ما فعل

وقال له ولده صالح إن قوما ينسبوننا إلى تولي يزيد فقال يا بني وهل يوالي يزيد أحد يؤمن بالله واليوم الآخر فقال لم لا تلعنه قال وكيف لا ألعن من لعنه الله قال تعالى فهل عسيتم إن توليتم أن تفسدوا في الأرض وتقطعوا أرحامكم أولئك الذين لعنهم الله فأصمهم وأعمى أبصارهم فهل يكون فساد أعظم من نهب المدينة وسبي أهلها وقتل سبعمائة من قريش والأنصار وقتل عشرة آلاف ممن لم يعرف من عبد أو حر حتى وصلت الدماء إلى قبررسول الله صلى الله عليه وسلم وامتلأت الروضة ثم ضرب الكعبة بالمنجنيق وهدمها وأحرقها

وقال رسول الله صلى الله عليه وسلم إن قاتل الحسين في تابوت من نار عليه نصف عذاب أهل النار وقد قال صلى الله عليه وسلم إشتد غضب الله وغضبي على من أراق دم أهلي وآذاني في عترتي

فيقال القول في لعنة يزيد كالقول في لعنة أمثاله من الملوك والخلفاء وغيرهم

المنتقى من منهاج الاعتدال ذهبي ، ج1، ص289

عده اي در لعن يزيد توقف کرده اند با اينکه ايشان او را ظالم مي دانند و خداوند گفته است : آگاه باشيد که لعنت خداوند بر ظالمين است . و از احمد بن حنبل در مورد يزيد سوال شد پس گفت : او کسي است که آنچه کرد انجام داد ( کنايه از بزرگ بودن گناهان وي که حتي ذکر آنها هم قبيح است)

و فرزند وي ، صالح به وي گفت : بدرستيکه عده اي ما را به محبت يزيد منسوب مي کنند . پس گفت اي فرزند و آيا کسي که به خدا و روز آخر ايمان دارد يزيد را دوست مي دارد ؟

پس گفت : پس چرا او را لعنت نمي کني؟

پاسخ داد: و چگونه کسي را که خداوند در قرآن او را لعنت کرده است ، لعنت نکنم؟ "( اي منافقان) آيا اميد بستيد که چون سرپرست مردم شديد در روي زمين فساد کنيد ؟ و خويشاوندي هاي خود را از هم بگسليد؟ اينان همان کسانند که خدا آنان را لعنت نموده وايشان را ناشنوا و چشم هايشان را نابينا کرده است "پس آيا فسادي بزرگتر از غارت مدينه و به اسارت گرفتن مردم آن وکشتن هفتصد نفر از قريش و انصار و کشتن هزاران نفر از کسانيکه شناخته نشدند از بنده و آزاد تا اينکه خون به قبر پيغمبر رسيد و سپس کعبه را با منجنيق هدف قرار داد و آن را خراب کرد و سوزانيد . و رسول خدا گفته اند : بدرستيکه قاتل حسين در تابوتي از آتش است که بر وي نصف عذاب اهل جهنم است و ايشان که درود خدا بر ايشان باد فرموده اند غضب خداوند و غضب من شديد شده است بر کسي که خون خاندان من را بريزد و من را در اهل بيتم آزار دهد .

پس کلام در مورد لعن يزيد مانند کلام در مورد امثال وي است از پادشاهان و خلفا ( که اگر ظالم باشند اشکالي ندارد )

ابن عماد حنبلي نيز مي گويد :

قال التفتازانى فى (شرح العقائد النسفيه): (اتفقوا على جواز اللعن على من قتل الحسين، او امر به، او اجازه، او رضى به، والحق ان رضا يزيد بقتل الحسين واستبشاره بذلك واهانته اهل بيت رسول اللّه (ص) مما تواتر معناه وان كان تفصيله آحادا، فنحن لا نتوقف فى شانه، بل فى كفره وايمانه، لعنه اللّه عليه وعلى انصاره واعوانه).

شذرات الذهب 1: 68 - 69.

تفتازاني در شرح عقايد نسفي خويش گفته است : همه اين نظر را دارند که مي توان کساني را که حسين را کشته اند يا به اين کار دستور داده اند ، يا اجازه اين کار را داده اند ، يا به اين کار راضي شده اند را لعنت کرد . و درست آن است که يزيد به قتل حسين عليه السلام راضي بود ؛ و شادي او از قتل حسين و اهانت کردن او به اهل بيت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم از مطالبي است که به حد تواتر معنوي رسيده است ؛ اگر چه تفاصيل آن به صورت خبر واحد نقل شده است ؛ بنا بر اين ما در مورد يزيد سکوت نمي کنيم ؛ بلکه حتي در کافر يا مومن بودن او شک نداريم ؛ لعنت خدا بر او و ياوران و همکارانش .

اين کلام از احمد بن حنبل و ذهبي و ابن عماد حنبلي و ابن جوزي حنبلي ( که همه از بزرگان علماي حنابله هستند ) ، در مورد يزيد و جواز لعن وي و تطبيق دادن روايت قاتل حسين بر وي توسط ايشان نشانگر توبه نکردن وي در نظر بزرگان علماي اهل سنت نيز مي باشد .





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum251/thread50294.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: