۱۳۹۲ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

شعر دو کاج, یادی از ایام گذشته


شعر دو کاج, یادی از ایام گذشته
________________________________


این شعر بسیار خواندنی سروده آقای محبت و از کتاب چهارم دبستان




در کنار خطوط سیم پیام / خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران / آن دو را چون دو دوست میدیدند






یکی از روز های سرد پاییزی / زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید / خم شدو روی دیگری افتاد






گفت ای آشنا ببخش مرا / خوب درحال من تاملکن
ریشه هایم زخاک بیرون است / چند روزی مرا تحمل کن







کاج همسایه گفت با تندی /
مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردارمن کجا طاقت تورا دارم






بینوا راسپس تکانی داد / یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد / برزمین نقش بست قامت او






مرکز ارتباط دید آن روز / انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پیجویی / تا ببیند که عیب کار از چیست






سیمبانان پس از مرمت سیم / راه تکرار بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگدل را نیز /
با تبر تکه تکه بشکستند



--------------------




و حال نسخه جدید این شعر زیبا


دو کاج ازهمان شاعر دوکاج






در كنار خطوط سیم پیام / خارج از ده دو كاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران / آن دو را چون دو دوست می‌دیدند





روزی از روزهای پائیزی /
زیر رگبار و تازیانه باد



یكی از كاج ها به خود لرزید /
خم شد و روی دیگری افتاد


گفت ای آشنا ببخش مرا
/ خوب در حال من تأمل كن



ریشه‌هایم ز خاك بیرون است
/ چند روزی مرا تحمل كن



كاج همسایه گفت با نرمی
/ دوستی را نمی برم از یاد



شاید این اتفاق هم روزی
/ ناگهان از برای من افتاد



مهربانی بگوش باد رسید
/ باد آرام شد، ملایم شد



کاج آسیب دیده ی ما هم
/ کم کمک پا گرفت و سالم شد




میوه ی کاج ها فرو می ریخت /
دانه ها ریشه می زدند آسان


ابر باران رساند و چندی بعد
/ ده ما نام یافت کاجستان








شاعر: محمد جواد محبت،
همان شاعر دوکاج







ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum228/thread50363.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: