۱۳۹۲ بهمن ۸, سه‌شنبه

اقتدار يك نظام سياسي و يك كشور به چيست؟

همه رهبران جهان در صحنه تبليغات خارجي و نيز براي توجيه مردم و شهروندان سرزمين خويش ادعا مي‌كنند كه نظام سياسي آنان و وضعيت عمومي مردم، در بهترين وضعيت و مطلوب ترين شرايط قرار دارد. ولي گذشته از اين ادعاها، امروزه يك سري معيارهاي علمي و كمي براي سنجش و ارزيابي ميزان توانمندي و قدرت رژيم‌ها و حكومت‌ها و دولت‌ها، تدوين شده است كه بر پايه آن، قدرت و اقتدار داخلي و خارجي دولت‌ها را مي‌سنجند و به ادعا‌هاي سران كشورها توجه چنداني نمي‌شود.



براي بررسي و سنجش ميزان اقندار و نيرومندي يك نظام و ر‍‍ژيم سياسي كه در يك كشوري حاكم است، در نظر داشتن معيارهاي‌هاي گوناگون و متنوع ضروري است. البته شرح تفصيلي هر يك از اين معيارها و رد يا اثبات اين مطلب كه كداميك از دولت‌ها و رژيم‌هاي سياسي داراي اين معيارها هستند يا فاقد آنند؛ نيازمند تخصص‌هاي گوناگون در حوزه‌هاي علوم مربوط با موضوع است. با اين وجود در اين يادداشت كوشش مي‌گردد تا به شكل كلي و غير تخصصي، ملاك‌هاي توانمند دانستن يك دولت يا رژيم سياسي، در سه دسته زير گنجانده و روشن گردد:



1- وضعيت و شرايط داخلي كشور شامل وضعيت اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي.

2- وضعيت و شرايط خارجي كشور.

3- شناخت نوع ارتباط دولت با مردم خود.




1- شرايط داخلي:


براي شناخت شرايط و وضعيت داخلي هر كشور و دولت و رژيمي لازم است تا به سنجش و بررسي آماري وضعيت دولت و مردم در زمينه‌هاي زير پرداخته شود:1- نرخ تورم و گراني 2- ميزان توليد ناخالص ملي 3- نرخ بي كاري و اشتغال 4- ميزان صادرات و واردات 5- آمار ازدواج و طلاق 6- آمار اعتياد 7- ميزان جرم و جنايت و بزه و سرقت. 8- وضعيت فحشا و تن فروشي خياباني 8- نرخ بي سوادي 9- ميزان مطالعه و كتابخواني 10- ميزان انتشار مطبوعات.11- ميزان رضايتمندي مردم و اميد به آينده 12- ارزش پول ملي در مقايسه با ارزهاي خارجي. 13- وضعيت كسب و كار 14- ميزان فساد مالي.15- وضعيت بهداشتي و آموزشي. 16- وضعيت محيط زيست. اگر وضعيت دولتي در زمينه‌هاي ياد شده در سنجش و مقايسه با دولت‌هاي همطراز آن، رضايت بخش بود؛ مي‌توانيم دولت و رژيم مورد نظر را توانمند و مقتدر دانست.



2- شرايط خارجي:


1- داشتن روابط مناسب با كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته.

2- داشتن ارتباط مناسب با كشورهاي داراي اقتصاد برتر جهان.

3- بالا بودن اعتبار پاسبورد شهروندان آن كشور (يعني بدون رواديد بتوانند به بيشترين كشور وارد شوند)

4- بالا بودن اعتبار و ارزش معنوي شهروندان آن كشور نزد ملت‌هاي ديگر.

5- بالا بودن آمار ورود جهانگرد به آن كشور.

6- وجود ارتباط علمي ميان مجامع دانشگاهي و علمي آن با مجامع علمي كشورهاي پيشرفته.

اگر ملاك‌هاي يادشده در باره دولت يا رژيم سياسي صادق باشد؛ مي‌توان آن دولت و حكومت را مقتدر دانست.

3- نوع ارتباط دولت و رژيم سياسي با مردم خود.

مهمترين بخش از مجموعه ملاك‌ها و سنجه‌ها براي مقتدر و توانمند دانستن يك دولت يا يك رژيم سياسي حاكم در كشوري، نوع رابطه آن با مردم خود است.

1- حكومت مقتدر خود را برخاسته از راي و خواست مردم مي‌داند.

2- حكومت مقتدر خود را به مردم پاسخكو مي‌داند.

3- حكومت و دولت مقتدر به معترضان و مخالفان و منتقدان خود اجازه اظهار نظر و شركت در چرخه قدرت مي دهد.

4- حكومت و دولت مقتدر، زمينه تشكل يافتن مردم و شهروندان خود را در احزاب و اصناف و سنديكاها فراهم مي‌آورد.

5- دستگاه‌هاي تبليغي و اطلاع رساني در دولت‌هاي مقتدر، بيرون از اراده دولت و حكومت و بطور مستقل فعاليت مي‌كنند. به سخن ديگر در دولت‌هاي مقتدر، گروه‌ها و احزاب از رسانه برخوردار هستند.

6- در دولت‌هاي مقتدر دخالت مردم در سرنوشت خويش، امري آسان و امكان پذير است و دولت‌ها زمينه‌هاي لازم براي مشاركت همگان در تعيين سياست‌هاي كلي را فراهم مي‌آورند.

البته معيارهاي ديگري هم مي‌توان در سه دسته ياد شده براي سنجش ميزان اقتدار دولت‌ها و حكومت‌ها در نظر گرفت كه در يك يادداشت كوتاه نمي‌گنجد. براين پايه مي‌توان ادعاهاي دولت‌ها و حكومت‌ها را در مقتدر بودن خود با در نظر داشتن ملاك‌هاي يادشده مورد سنجش قرار داد و ميان ادعا و واقعيت تفاوت قائل شد.







بهار نیوز





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1cqewZj



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: