۱۳۹۲ بهمن ۹, چهارشنبه

خورشید باز می گردد!

خورشید باز می گردد.





از معجزاتی كه ذات اقدس حضرت باری تعالی به دست علی(ع) ظاهر كرد، رد شمس است كه همه علما و مورّخان و سرایندگان به نظم و نثر انتشار داده و این پیشآمد دو مرتبه برای علی(ع) اتّفاق افتاد؛ یكی در زمان پیغمبر و دیگری پس از او. ردّ شمس در وهله اوّل به طوری كه اسماء و امّ سلمه و جابر انصاری و ابو سعید خدری و عدّه دیگر روایت كرده‌اند چنین است كه پیغمبر اكرم(ص) در منزل خود بود و علی(ع) هم حضور داشت، همان دم جبرئیل آمده وحی الهی آورد رسول خدا(ص) سر مبارك خود را روی پای علی(ع) گذارد و سر برنداشت تا هنگامی كه آفتاب غروب نمود.



علی(ع) كه نماز عصر را به جا نیاورده بود بی‌اندازه پریشان شد، زیرا نمی‌توانست سر پیغمبر(ص) را از روی زانوی خود بردارد و نمی‌توانست نماز را به طور معمول بجا آورد چاره نداشت جز اینكه همچنان كه نشسته است، با اشاره ركوع و سجود را به عمل آورد.

پیغمبر(ص) پس از آنكه از آن حالت به خود آمد، به علی(ع) فرمود: «نماز عصرت قضا شد.»

عرض كرد: «چاره‌ای جز این نداشتم زیرا حالت وحی‌ای كه برای شما پیشآمد كرده بود، مرا از انجام وظیفه بازداشت.»

رسول خدا(ص) فرمود: «اینك از خدا بخواه تا خورشید را به جای اول برگرداند تا نمازت را به وقت خودش به جا آوری؛ زیرا خدا دعای تو را مستجاب می‌كند. برای اینكه از خدا و رسول او اطاعت كردی.»

علی(ع) حسب الامر، از خدا چنان درخواستی كرد دعای او مستجاب شد و خورشید به محلّی آمد كه می‌توان نماز عصر را خواند. علی(ع) نماز عصر را در وقت خود به جا آورد. آنگاه خورشید غروب نمود.

اسما گوید سوگند به خدا هنگامی كه خواست غروب كند، صدایی ارّه مانند كه بر چوب كشیده می‌شود از آن به گوش ما رسید.

مرتبه دوم كه پس از رحلت پیغمبر(ص) برای آن حضرت ردّ شمس اتّفاق افتاد، ماجرا از این قرار بود که وقتی ایشان در «بابل» تشریف داشت و می‌خواست از «فرات» عبور كند، عدّه بسیاری از یارانش به عبور دادن مركب‌ها و توشه‌ها از آب فرات اشتغال داشتند. آن حضرت با گروهی از اصحاب، نماز عصر را خواند و مردم هنوز از كار عبور از فرات فارغ نشده بودند كه خورشید غروب كرد. در نتیجه نماز عصر عدّه بسیاری قضا شد و از نماز جماعت با آن حضرت محروم ماندند و در این خصوص با آن جناب به گفت‌وگو پرداختند. علی(ع) كه اصحاب خود را این‌گونه نگران دید، از خدای متعال درخواست كرد تا خورشید را به محلّ اوّل خود برگرداند تا همه اصحاب بتوانند نمازشان را در وقت خود بخوانند. خدای متعال دعای او را اجابت كرد و خورشید در افق وقت عصر ظاهر شد و چون مردم از سلام نماز فارغ شدند، خورشید غروب كرد و صدای عجیب هولناكی به گوش رسید كه مردم ترسیدند و به تسبیح و تهلیل و استغفار پرداختند و از خدا سپاس‌گزاری نمودند كه چنین نعمتی به آنها ارزانی داشت.

این خبر در عالم منتشر شد و همه جا نقل مجالس بود.

سید حمیری در این باره چنین سروده:

چون نماز عصر او قضا شد و آفتاب غروب كرد دوباره به حال اوّل برگشت

و نور او هنگام عصر را نمودار ساخت

و سپس چون ستاره كه سقوط كند غروب نمود

و بار دیگر در بابل نیز همین قضیه اتّفاق افتاد

با اینكه چنین پیش‌آمدی برای هیچ گوینده فصیحی پیش نیامده

مگر برای یوشع بن نون و پس از آن برای علی(ع)

و آری ردّ شمس از امر عجیبی حكایت می‌كند.



شیخ مفید، الارشاد، ترجمه ساعدی خراسانی، ص 334 ـ 33





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1jKHGq8



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: