حدود یکماه قبل بود که ناامید و بی هدف تو کوچه ها راه میرفتم، روی دیوارِ کوچه ای تصویر شهیدی رو دیدم که باعث شد حس زیبا وغیر قابل توصیفی پیدا کنم
نگاهِ مهربان و چهره آسمانیش بود که من رو اونطور شیفته خودش کرد
این اولین بار نبود، هر بار دلگیر و ناامیدم این تصاویر شهدا هستن که با لطفِ خودشون امیدی بهم میدن
گفتن اینها لزومی نداره، اما اینبار نوشتم تا گاهی اوقات به این صفحه نگاهی بندازم و همیشه یادم بمونه که هیچ وقت این حس و حالی که دارم، فراموش نکنم
امیدوارم این دلخوشی زیبا کمرنگ نشه یا خدای ناکرده از دلم بیرون نره
(این تصویرُ چند شب قبل از همون کوچه که رد شدم گرفتم )
نگاهِ مهربان و چهره آسمانیش بود که من رو اونطور شیفته خودش کرد
این اولین بار نبود، هر بار دلگیر و ناامیدم این تصاویر شهدا هستن که با لطفِ خودشون امیدی بهم میدن
گفتن اینها لزومی نداره، اما اینبار نوشتم تا گاهی اوقات به این صفحه نگاهی بندازم و همیشه یادم بمونه که هیچ وقت این حس و حالی که دارم، فراموش نکنم
امیدوارم این دلخوشی زیبا کمرنگ نشه یا خدای ناکرده از دلم بیرون نره
(این تصویرُ چند شب قبل از همون کوچه که رد شدم گرفتم )
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1fFQ5Wt
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر