اوصاف سالک مشفق
(بدان ای سالک راه خدا!) اشفاق به معنی ترسیدن و دوری کردن است.
مشفق کسی را گویند که از کارهای زشت و اعمال خلاف ازجهت ترحم به حال خود که مبادا به و بال آن گرفتار گردد دوری کند،
و بترسد از عذابی که خداوند متعال برای گناهکاران مقرر فرموده است.
در مراحل مختلف سیر، «اشفاق سالک» مختلف است.
در بدایات اشفاق او نسبت به نفس است:
میترسد نفس او را به هلاکت کشاند،
بعد نسبت به عمل است:
میترسد عمل به واسطه آفات منقلب گردد و بینتیجه بماند
و نسبت به خلق است:
به جهت معرفتی که نسبت به عذرهای مردم پیدا کرده است؛ زیرا میداند چه عواملی در خطاهای افراد موثر بودهاند.
در درجه دوم اشفاق نسبت به وقت است:
سالک مراقب است مبادا تفرق یعنی توجه به غیر، وقت او را ضایع سازد
و اشفاق بر قلب است:
میترسد برای قلب مزاحمی پدید آید و قلب را از یاد حق غافل سازد.
و اشفاق بر یقین است:
از اینکه مبادا در یقین سالک سببی مداخله کند و سالک سبب را ببیند مسبب را فراموش کند.
در درجه سوم اشفاق نسبت به «عُجب» است:
که نکند عجب اعمال او را فاسد کند.
در این مقام سالک میداند هر عملی انجام داده یا میدهد، سبب آن توفیقی بوده که حق نصیب او کرده است؛ از این جهت هیچگاه عجب او را نمیگیرد.
اشفاق در درجه سوم سالک را از مخاصمه با خلق حفظ و او را از معارضه باز می دارد.
نمیگذارد چیزی از کوشش او در راه حق کم شود.
بنابراین سالک مشفق کسی خواهد بود که:
1- بر نفس سرکش لگام زند، نگذارد نفس طغیان کند (نهی النفس عن الهوی)
2- بر عمل ناظر باشد، نگذارد هوای نفس عمل را باطل کند.
3- عوامل اصلی بدیهای خلق را تمیز دهد و عذر آنها را بپذیرد.
4- وقت را نگذارد بیهوده تلف شود، در تمام اوقات به یاد حق بوده باشد.
5- بر در دروازه دل نشیند، نگذارد غیر حق، به خانه حق وارد شود.
6- سبب را نبیند؛ هر چه بیند، از مسبب بیند.
7- زمام امور را طرا(تماما) دردست حق ببیند.
8- با خلق دشمنی نکند هر کسی را در مرتبه خودش بشناسد.
9- از عجب بدور، از اهل ریا و سمعه نباشد.
10- در راه حق ثابت قدم و در امر خیر ساعی باشد.
منبع: مقامات معنوی، محسن بینا، ج 1، ص 107
منبع
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/Mfx3NC
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر