۱۳۹۲ بهمن ۱۱, جمعه

چرا حجاب؟



به نام خدا

حجاب اری یا نه؟



در اسلام تاکیدات بسیاری بر رعایت روابط زن و مرد نامحرم شده است.



«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ؛[نور/31] و به زنان مؤمن بگو كه چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى خود را جز آن مقدار كه پیداست آشكار نكنند و مقنعه ‏هاى خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود، یا پسر خواهر خود یا زنان همكیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود كه رغبت به آن ندارند، یا كودكانى كه از شرمگاه زنان بى‏ خبرند. و نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت كه پنهان كرده‏اند دانسته شود. اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه كنید، باشد كه رستگار گردید .»



و بری مردان مومن هم دستوراتی دارد.



«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ ؛[نور/30] به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ كنند این براى آنان پاكیزه ‏تر است خداوند از آنچه انجام مى ‏دهید آگاه است !»



این برای یک انسان مسلمان که میداند دستورات اسلام برای خیر و صلاح او میباشد زیاد جای سوال ندارد و کوتاهیی در ان را برای یک مسلمان نمیشود به حساب نافرمانی گذاشت.



اما کسانی هستند که خارج از دین اسلام این مسئله را نگاه میکنند. برای انها جای سوال است که چرا حجاب؟

و حتی بهانه دستشان داده است تا اسلام را دینی مرتجع ببینند.



پس این جواب برای چنین کسانی است. و البته از خانمها عذر میخوام که چنین صراحت به خرج دهم. ولی دین اسلام دین عقلانیت است و هرکس که از روی تعقل ان را پذیرفته باشد هرگز از چنین مباحثی خرده به دل نخواهد گرفت.



در قران ایات بسیاری وجود دارند که میفرماید ما همه چیز را جفت افریدیم.



و من كل شيئى خلقنا زوجين لعلكم تذكرون .

((
يعنى ما همه چيز را جفت و زوج خلق كرديم اميد است شما از اين خلقت ما ذكر و پند گيريد )).



سبحان الذى خلق الاءزواج كلها مما تنبت الاءرض و من انفسهم و مما لا يعلمون

((
يعنى پاك و منزه است خدائى كه از روئيدنيهاى زمين و از شما مردمان جفت ها قرار داد و از چيزهائى كه نمى دانيد نيز جفت ها خلق كرده است )).


به راستی اگر در نظام افرینش دقت کنیم خواهیم دید که معنای این جفت بسیار وسیعتر از ان است که تصور بشود. و هرچیزی ضدی دارد تا به ان شناخته شود .
مثلا زن و مرد؛ نر و ماده؛ پیر و جوان؛ بالا و پایین؛ مثبت و منفی؛ کوچک بزرگ؛ الان و گذشته؛ الان و اینده؛ سنگین و سبک؛ من و غیر من؛ اسمان و زمین؛ بود و نبود؛ هستی و عدم؛ پر و خالی؛ x y ؛ خالق و مخلوق؛بهشت و جهنم؛سردی و گرمی؛دنیا و اخرت؛ و درباره هرچیزی که بخواهیم فکر کنیم و ان را بفهمیم باید یک قیاسی در دست ما باشد تا بتوانیم ان را بفهمیم .


مثلا کلمه بالا به خودی خود برای ما معنایی ندارد تا معنای پایین وجود نداشته باشد .


یک ترازو برای اینکه بتواند کار کند باید یک سنگ مبنا به نام کیلو داشته باشد تا بتوان اجسام را با ان سنجید .
یا برای اندازه گیری طول ما باید مبنایی به نام متر داشته باشیم تا بتوانیم ان را بسنجیم و بفهمیم .


پس زوجیت مسئله بسیار بزرگی از نظام افرینش است .


با توجه به این پیش زمینه بحث را هدف دارتر میکنم .


مشخصات یک مرد و زن هرگز معلوم نمیشوند تا در قیاس با هم قرار بگیرند .


مرد از لحاظ جسم اندامی دارد که با اندام زن فرق میکند و اگر فرق انها نبود فهم زن و مرد مشکل ساز است.(از استثنائات دو جنسه میگذرم چون نه جای بحث ان است و نه در این مقال به کار اید )


اما مطلب مهمتر درباره روحیات ان دو میباشد .
زن علاوه بر داشتن اندام زنانه از لحاظ روحیات باید انتخابهایی بکند تا حالت زنانگی او حفظ بشود و زن بودن او احساس بشود
مثلا زن ضعیف است پس باید این ضعف و سستی را در خود حفظ نماید تا یکی از صفات زنانگیش از بین نرود .
زن ظریف است؛ زیبا است ؛ شکننده است؛ نرمش دارد؛ کوچکی دارد؛ صفت پیروی و دنباله روی دارد؛ ثبات ندارد؛ قوام ندارد؛قدرت ندارد؛ ثروت ندارد؛ لباسهای ظریف و نرم میپوشد؛ حالت پذیرش دارد؛ خشونت در او راه ندارد؛ و بسیاری صفات که خود بهتر میدانید.



پس برای حفظ زنانگیش باید به سمت مخالف مرد حرکت بکند .

مرد همواره دنبال قدرت است. عظمت میخواهد. بزرگی میخواهد. عزت میخواهد . ریاست میخواهد. خشن است. محکم است. ثبات دارد و به دنبال ثبات است. صفت پذیرش ندارد و به سختی میشود چیزی را به او پذیراند. دوست دارد رهبر و پیشرو باشد. لباسهایش خشن و سخت است. و بسیاری صفات دیگر .


پس یک مرد برای حفظ مردانگی و وقار خویش بصورت طبیعی به سمت مخالف زن حرکت میکند .


برای همین است که اسلام به او قدرت بیشتری داده است تا حالت مردانگی او حفظ بشود. مثلا برایش قائل شده که چند زن اختیار کند و او را در موضع قدرت قرار داده است. ولی برای زن چنین موضعی را قرار نداده تا او احساس ضعف و کم بودن از مرد را همواره در خودش ببیند .


حجاب را برای او قرار نداده است تا همواره احساس ازادی و راحتی بکند .
ولی برای زن حجاب را قرار داده است تا همواره احساس کوچکی و زندانی بودن نماید .


خوب یک عقل سلیم این را میگوید که هرچه فاصله مردانگی و زنانگی از هم بیشتر باشد قدرت جاذبه انها بسیار قوی است. یعنی زمانی که قرار باشد این دو به هم برسند اگر قدرت جاذبه انها خیلی زیاد باشد همانند قطب مثبت و منفی اهنربا؛ به شدت همدیگر را جذب خواهند کرد و عوامل خارجی در جدا کردن این دو قطب مثبت و منفی بسیار قدرتمند باید تلاش بیشتری طلب کند .


چنین حالتی روابط محکم زناشویی؛ و روابط خانوادگی بسیار قدرتمندی ایجاد میکند که هجوم مشکلات متعدد زندگی هرگز قادر به فروپاشاندن چنین رابطه عمیقی نخواهد بود .
امنیت برای فرزندان ایجاد خواهد شد .
مشکلات مقاربتی که بسیار در تحکیم روابط خانوادگی مهم است بوجود نخواهد امد .
و بسیاری مسائل دیگر .

-------------------------------


اما زمانی که زن بخواهد مانند مرد بشود و مرد بخواهد مانند زن بشود .

این را هر انسان بیسوادی هم دیگر میتواند بفهمد که وقتی نیروی جاذبه از میان برود اصلا اتصالی بوجود نمی اید و اگر هم بوجود اید بسیار سست و ناپایدار است .


درصد طلاق در میان انسانهایی که نمیخواهند چنین فاصله ای را حفظ بکنند چه در میان جوامع مسلمان و چه در میان جوامع به اصطلاح مترقی بسیار بالاست .
ولی در میان کسانی که میخواهند چنین فاصله ای را حفظ نمایند من به یقین میگویم که درصد طلاق صفر خواهد بود .


و از بین رفتن این جاذبه قدرتمند عوامل سویی را نیز در جامعه پدیدار میکند. در جوامع به اصطلاح ازاد که روابط زن و مرد کاملا ازاد است چرا باید رو به همجنسبازی بیاورند؟


این فقط یک دلیل دارد و ان اینکهخ دیگر وقتی این جاذبه از میان رفته معنا و مفهوم زن و مرد هم ضعیف و ضعیف تر میشود تا جایی که دیگر مرد با مرد سازش میکند و زن با زن .


رشد منفی جمعیت که در این کشورها زنگ خطر را به صدا در اورده است و برای جبران ان دست به اعمال تشویقی و برنامه های جبرانی زده اند ناشی از همین از بین رفتن قدرت جاذبه زن و مرد و فاصله میان انها است .


مصرف مشروبات الکلی و انواع قرصهای روان گردان ناشی از همین عوامل است. امنیت روانی خانواده ها و جامعه به شدت نامتعادل شده است .


اینها دارند با دست خویش گور خویش را میکنند و به قولا شاخه ای را دارند میبرند که روی ان نشسته اند .


پس حال میشود به راحتی فهمید چرا حجاب؟







ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1fuVEs5



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: