آقای قرائتی تعریف میکنند:
يك خاطره هم از امام رضا بگويم. اسم چند گروه آمده است. يكي يهود است، اسمش در قرآن هست. نصاري اسمش در قرآن هست. مجوس هم در قرآن هست. صابئين هم اسمش در قرآن است. صابئين، كلمهي صابئين در قرآن هست. صابئين هنوز هم رگههايش در بصره و اهواز هستند. زندگيشان يك اصولي دارد، ميگويند: بايد كنار رودخانه زندگي كنيم. غسلهايي دارند، زندگيشان بايد كنار رودخانه باشد. با حضرت يحيي يك رابطهي خاصي دارند. با ستارهها يك رابطهي خاصي دارند. اين صابئين زمان امام رضا برجسته بودند. يك رهبري هم به نام عمرو صابئي داشتند كه عالم درجه يك صابئين بود. ايشان با امام رضا چند جلسه بحث كرد و يك روز در بحثش گفت: قبول، كلمهي قبول اين بود. گفت: «الان» يعني الآن «لان» يعني لَيِن، نرم شد. «الان لان قلبي» قلب هم كه ميدانيد يعني چه. الآن دلم نرم شد. يعني حق با شماست. تا گفت: الآن دلم نرم شد، حق با شماست. صداي اذان بلند شد. امام رضا رفت. گفتند: آقا، اين جلسه، جلسهي مهم تاريخي است. شما با كسي صحبت ميكردي. كه رهبر يك فرقهاي است، عمرو صابئي يك آدم دانشمندي است و زير بار نميرفت. بعد از اين همه جلسه الآن دلش نرم شده است. شما صبر كنيد اين مسلمان شود كار را تمام كنيد و بعد نماز اول وقت برويد. فرمود: نماز اول وقت!
در زيارت هم مهم نيست آدم دستش به ضريح برسد. آخر گاهي ميگويند: شلوغ بود به دلم نچسبيد. از كجا آنكه به دلت نچسبيد زيارت قبول است. شايد آنكه به دلت نچسبد قبول است، آنكه به دلت چسبيد قبول نيست. خيلي وقتها ما وقتي به دلمان ميچسبد، اول انحرافمان است. اول انحرافمان آن است كه به دلت چسبيد. خوب معلوم ميشود دنبال دلت بودي. همين كه انسان وارد حرم شود، حرم هم شلوغ است وارد صحن شود، وارد رواق شود، لازم نيست عربي بخواند. سلام عليكم يا امام رضا ما زوارت هستيم. تو نزد خدا آبرو داري. از خدا براي ما بخواه. زيارت است. يك سلام يك زيارت است. السلام عليك يا علي بن موسي الرضا! يك زيارت است. حالا اگر بهتر بخواني كه بهترين زيارت، زيارت امين الله، زيارت جامعه است. چه بهتر، اما اگر كسي سواد ندارد، يا نميتواند، يا وقت ندارد، احساس نكند زيارت به دلش نچسبيد.
يك خاطره هم از امام رضا بگويم. اسم چند گروه آمده است. يكي يهود است، اسمش در قرآن هست. نصاري اسمش در قرآن هست. مجوس هم در قرآن هست. صابئين هم اسمش در قرآن است. صابئين، كلمهي صابئين در قرآن هست. صابئين هنوز هم رگههايش در بصره و اهواز هستند. زندگيشان يك اصولي دارد، ميگويند: بايد كنار رودخانه زندگي كنيم. غسلهايي دارند، زندگيشان بايد كنار رودخانه باشد. با حضرت يحيي يك رابطهي خاصي دارند. با ستارهها يك رابطهي خاصي دارند. اين صابئين زمان امام رضا برجسته بودند. يك رهبري هم به نام عمرو صابئي داشتند كه عالم درجه يك صابئين بود. ايشان با امام رضا چند جلسه بحث كرد و يك روز در بحثش گفت: قبول، كلمهي قبول اين بود. گفت: «الان» يعني الآن «لان» يعني لَيِن، نرم شد. «الان لان قلبي» قلب هم كه ميدانيد يعني چه. الآن دلم نرم شد. يعني حق با شماست. تا گفت: الآن دلم نرم شد، حق با شماست. صداي اذان بلند شد. امام رضا رفت. گفتند: آقا، اين جلسه، جلسهي مهم تاريخي است. شما با كسي صحبت ميكردي. كه رهبر يك فرقهاي است، عمرو صابئي يك آدم دانشمندي است و زير بار نميرفت. بعد از اين همه جلسه الآن دلش نرم شده است. شما صبر كنيد اين مسلمان شود كار را تمام كنيد و بعد نماز اول وقت برويد. فرمود: نماز اول وقت!
در زيارت هم مهم نيست آدم دستش به ضريح برسد. آخر گاهي ميگويند: شلوغ بود به دلم نچسبيد. از كجا آنكه به دلت نچسبيد زيارت قبول است. شايد آنكه به دلت نچسبد قبول است، آنكه به دلت چسبيد قبول نيست. خيلي وقتها ما وقتي به دلمان ميچسبد، اول انحرافمان است. اول انحرافمان آن است كه به دلت چسبيد. خوب معلوم ميشود دنبال دلت بودي. همين كه انسان وارد حرم شود، حرم هم شلوغ است وارد صحن شود، وارد رواق شود، لازم نيست عربي بخواند. سلام عليكم يا امام رضا ما زوارت هستيم. تو نزد خدا آبرو داري. از خدا براي ما بخواه. زيارت است. يك سلام يك زيارت است. السلام عليك يا علي بن موسي الرضا! يك زيارت است. حالا اگر بهتر بخواني كه بهترين زيارت، زيارت امين الله، زيارت جامعه است. چه بهتر، اما اگر كسي سواد ندارد، يا نميتواند، يا وقت ندارد، احساس نكند زيارت به دلش نچسبيد.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1b1gdIF
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر