۱۳۹۲ مهر ۴, پنجشنبه

سفر و سخنرانی آقای روحانی













به گزارش وبلاگستان 8دی وبلاگ بیان نوشت:



در روزها و هفته های اخیر پیرامون سفر ریاست جمهوری اسلامی ایران به نیویورک و شرکت وی در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحلیل های فراوانی ارائه شد. عمده فعالان و تحلیلگران این عرصه – حتی برخی تحلیلگران داخلی نیز – تحت تاثیر برخی تحلیل های ناصواب و نادرست ارائه شده در رسانه های و خبرگزاری های خارجی، چنان تحلیل می کردند که گوئی برنامه سفر رئیس جمهوراسلامی ایران در چهار چوبی ورای سیاستهای کلی نظام طراحی خواهد شد. به نظر، آنان مطلوب خویش را در لباس تحلیل ارائه می دادند. درهمین زمینه نکاتی چند ارائه میگردد:

۱- نظام جمهوری اسلامی ایران اینک و در سی وپنج سالگی خویش و با ابتنای بر نظریه قوی ولایت مطلقه فقیه از چنان استحکامی برخوردار است که در منطقه ، لنگرگاه ثبات و آرامش است. این نظام الهی- سیاسی امروز از چنان رشد و بالندگی برخوردار است که درک آن- بویژه برای مخالفان – قدری تلخ جلوه میکند و به همین دلیل گوئی اصولاً خود را بی نیاز از مطالعه آن می دانند. نظام جمهوری اسلامی ایران واجد چنان ظرفیتی است که اندیشه ها و سلایق مختلف را در خویش جای داده و ظهور و بروز برخی از سلایق که از مجرای صندوقهای رای صورت می گیرد موجب حیرت و سردرگمی کسانی می شود که از ثبات نظام و سیاستهایش آگاهی کافی ندارند.

۲- با عنایت به موارد فوق الذکر، برخی از تحلیلگران با توجه به مشی متفاوت اقای روحانی با رئیس جمهور پیشین و تاکید وی بر اعتدال و پرهیز از افراط،چنان تصور می کردند که هر آن چه دکتر احمدی نژاد طی ۸سال حضورش در سازمان ملل رشته است،دکتر روحانی پنبه خواهد کرد.آنان انتظار داشتند در این سفر همه ی مشکلات تاریخی ملت بزرگ ایران با شیطان بزرگ حل شود و دیدار روحانی با اوباما نیز نمادی بر این حُسن خاتمه باشد. برخی از این تحلیلگران چنان شیفتگی می کردند که در مقالات خویش به صراحت آمریکا را تبرئه می نمودند!!. گوئی به زعم آنان عامل همه دشمنی ها واختلافات دو جانبه ، ملت بزرگ ایران است!!. در همین زمینه صاحب قلمی از پایان پارادایم رویکرد انقلابی در سیاست خارجی سخن میگفت و آغاز پارادایمی جدید را نوید می داد. آنان حتی به اندازه اوباما واقع بین نبودندکه میدانست مشکلات یک شبه حل نمیشود!!

۳- البته پر واضح است که امریکای امروز امریکای گذشته نیست. نه آنکه نخواهد باشد بلکه نمیتواند. امریکای امروز چون عقابی است که پر و بالش ریخته و البته همچنان چشمی بر شکار خواهد داشت- و همین عدم توانایی وی را به شدت محتاج ارتباط با ایران اسلامی نموده و دقیقا به همین دلیل است که حفظ عزت و “قهرمانی” شرط هرنوع عمل دیپلماتیک در این عرصه است. ودقیقا با همین تحلیل است که برخی معتقدند شرایط نرمش قهرمانانه نه صلح امام حسن با معاویه که شرایط صلح حدیبیه است.

۴- از روحانی انتظار نمی رفت همچون احمدی نژاد سالهای نخستین ریاستش صریح و بی پرده سخن بگوید؛ واین گونه نیز نبود. اما منطوق کلام روحانی در اکثر موارد همان سخن و مفهوم احمدی نژاد بود که البته در ردائی دیپلماتیک ارائه می شد: تاکید بر حق هسته ای ایران،عدم دخالت دیگران در موضوع سوریه، توجه به مظلومان فلسطین و بحرین و…. و حتی نوید قرآنی و توجه به موضوع آخر الزمان. و این یعنی ثبات در سیاست های یک”نظام” قدرتمدند و هدفمند که می داند چه می خواهد و در چه برهه ایی چه ادبیاتی را بکارگیرد.

۵- لحن دیپلمات و ادبیات نرم روحانی شاخصه بارز وی دراین سخنرانی بود. نقطه عطف و متفاوت سخن روحانی باز نمودن در مذاکره با آمریکا بود که شرایط این مذاکره تقریبا همان شرایط اعلامی قبلی در سیاستهای کلان نظام مقتدر اسلامی بود. که این بخش از سخن وی را می توان در قالب سیاست اعلامی توسط رهبری بزرگوار انقلاب تحلیل نمود؛ نرمش قهرمانانه.

و البته در کلام روحانی نشانه ایی از ذلت حتی آن هنگام درباره مذاکره و مدیریت رابطه با امریکا سخن می گفت مشاهده نشد. نحوه مدیریت سفر و بی اثر نمودن شایعات مربوط به دیدار با اوباما و مصافحه با وی نیز از هوشمندی روحانی در این سفر حکایت داشت.

۶-…و کلام آخر این که: آنچه روحانی بیان داشت شاید مطلوب بسیاری از طرفداران تفکر انقلاب اسلامی نبود، اما قطعا مطلوب دشمنان انقلاب اسلامی نیز نبوده است. همچنین نمی توان برخی حواشی این سفر به ویژه تحلیلهای ناروای برخی از مدعیان دوستی با روحانی را نادیده گرفت که البته تلاششان برای تبدیل گفتمان انقلاب به گفتمان سازش و ذلت بار و تنزیل روحانی به مخالفت با تفکر امام ورهبری وانقلاب ناکام ماند.





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum324/thread57482.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: