نقل قول:
نگاهی به رویکرد دو سر برد ایران-امریکا البته در این بین پرسش حائز اهمیت آن است که آیا امریکا و دیگر دولتهای غربی برای پذیرفتن اقدامات مهم از سوی ایران آماده هستند و به آن تمایل دارند یا آنکه آنچنان در به زبان تهدید و اجبار خو کردهاند... |
در حالی که چشم جهانیان به حضور حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در سازمان ملل طی هفته جاری دوخته شده است، به طور طبیعی سطح انتظارات برای مذاکرههدفمند بر سر برنامه هستهای ایران و همچنین شماری از مسائل منطقهای از جمله درگیری سوریه و چشمانداز نشست صلحِ ژنو در اواخر پاییز جاری نیز بالا میرود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از پرس تی وی، با ارزیابی سیاست خارجه دولت جدید و دکترین «تدبیر و امید» آن درخواهیم یافت که کارزار دیپلماسیِ این هفته در نیویورک احتمالا تاثیر بسزایی بر اولویتهای سیاست خارجه رئیسجمهور خواهد داشت.
روحانی و گروه سیاست خارجهاش که محمد جواد ظریف ریاست آن را بر عهده دارد در پی رویکردی «دو سر برد» در تعامل سازنده با جهانیان از جمله غرب هستند؛ آنان آمادهاند تا از سرچشمهی بازخورد مثبتی که در حال حاضر به واسطهی بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل و بسیاری دیگر از شخصیتهای برجستهی جامعه دیپلماتیک بینالمللی به دست آمده است، بهره ببرند.
دکتر روحانی که قرار است در حاشیه نشست سازمان ملل با افرادی همچون فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه که حضور ایران را در مذاکرات صلح مربوط به سوریه خواستار شده است، ملاقات دو جانبه مهمی داشته باشد، فرصت بزرگی برای دستیابی به هدف خود و هموار ساختن راه برای عادی کردن روابط با دولتهای غربی، بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک خواهد داشت.
البته در این بین پرسش حائز اهمیت آن است که آیا امریکا و دیگر دولتهای غربی برای پذیرفتن اقدامات مهم از سوی ایران آماده هستند و به آن تمایل دارند یا آنکه آنچنان در به زبان تهدید و اجبار خو کردهاند که نمیتوانند به شیوهای متمدنانهتر و سازندهتر با ایران رفتار کنند؟
با این وجود، توپِ این بازی دیپلماتیک اکنون در زمین غربیها و در درجه اول امریکا است و باید در خطوطی مستقیم و بدون پیچیدگیهای معمول و ناسازگاریهایی که طی سالهای گذشته از سوی دولت اوباما مشاهده شده و به موجب آن اقداماتِ نادر با هدف مصالحه به عقب افتاده است، رو به جلو حرکت کند. اگر امریکا در رویهای که پیش از این در برخورد خود با ایران داشته است تغییری ملموس ایجاد نکند، وقوع روندی هدفمند در روابط بین ایران و امریکا امری دور از ذهن به نظر میرسد.
یکی از مشکلات رویکرد «دو سر بُرد» آن است که منافع از پیش تعیین شدهی طرف سوم، از جمله شماری از دولتهای خاص در منطقه که خود را بازندگانِ حتمیِ چنین سناریویی میدانند، مورد تهدید قرار میگیرد. از این رو دنبال کردن این رویکرد و همچنین دیپلماسی فعال منطقهای به منظور ایجاد اعتماد در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی، امری ضروری است.
یکی دیگر از مشکلات مربوط به رویکرد «دو سر برد» موضوع مربوط به اتکا بر زور برای استخراج امتیازاتی از سوریه است که شماری از مقامات کاخ سفید به صراحت تمام قصد دارند این رویه را در مورد ایران نیز به کار ببرند. با وجود این، این امر با سخن جناب روحانی مبنی بر این که غرب باید از به کار بردن زبان تهدید در قبال ایران پرهیز کند، تناقض دارد. در حقیقت، آنچه مقامات امریکا و شماری از صاحبنظران رسانهای نادیده میگیرند موضوع دیگری است که بحران سوریه به ما آموخت؛ نقش یک اقدام ضد تهدیدی معتبر که در ممانعت از حمله امریکا به سوریه نقشی اساسی ایفا کرد. به بیان دیگر، اگر واشنگتن بخواهد «رویه سوریه» را درباره ایران به کار ببرد، آن هم زمانی که تاکید اساسی باید بر دیپلماسی مدنی باشد و نه واژگانِ آغشته به سمّ زبان تهدید، باید گفت که این کشور مرتکب یک اشتباه محض شده است.
اگر هر دو طرف طی دیدار خود بر سر موضوع هستهای در هفته جاری دیپلماسی عاقلانه را پیش بگیرند میتوانند به روندی هدفمند دست یابند؛ گفتنی است مساله هستهای ایران موضوعِ ملاقات دوجانبه بین ظریف، وزیر خارجه ایران و کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا در پی نشست چند جانبهی گروه ۱+۵ در روز چهارشنبه است. هم دکتر روحانی و هم جناب ظریف تمایل ایران برای ورود به دور جدیدی از مذاکرات برای پرداختن به هر گونه دغدغه بینالمللی درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران را ابراز کردهاند، این در حالی است که فعالیتهای هستهای ایرانا در چارچوب هنجارهای بینالمللی صورت میگیرد. افزون بر این، بر اساس مفاد پیمان منع گسترس تسلیحات اتمی، ایران برای در اختیار داشتن یک چرخه کامل سوخت هستهای حق قانونی دارد، با وجود این تحریمهای ناعادلانه این کشور را از حق هستهای «مسلم» خود محروم میدارد.
خوشبختانه، بخش اعظمی از جامعه بینالمللی قویا از حقوق هستهای ایران حمایت میکند و این در حالی است که حتی در بخشهایی از جهان غرب نیز مردم با تحریم ایران و سیاستهای ویرانگر و ناپسند غرب که در حقیقت معادل با تحریم شرکتهای غربی است که با ایران همکاری تجاری داشتهاند، مخالفت هستند. تصمیمهای اخیر دادگاههای اروپایی درباره تحریمها رویداد خوبی است، چرا که از شکایت قانونی ایران درباره تحریمهای ناعادلانه حمایت میکند، تحریمهایی که باید در پی مذاکراتِ با حسن نیت از میان برداشته شود.
در نتیجه، میتوان درباره جوّ به وجود آمده از حضور دکتر روحانی در سازمان ملل خوشبین بود و اگر بخواهیم منطقی در این باره صحبت کنیم، این اقدام ممکن است به رویدادی مهم و نقطه عطفی در تقویم سیاست خارجه ایران بدل شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از پرس تی وی، با ارزیابی سیاست خارجه دولت جدید و دکترین «تدبیر و امید» آن درخواهیم یافت که کارزار دیپلماسیِ این هفته در نیویورک احتمالا تاثیر بسزایی بر اولویتهای سیاست خارجه رئیسجمهور خواهد داشت.
روحانی و گروه سیاست خارجهاش که محمد جواد ظریف ریاست آن را بر عهده دارد در پی رویکردی «دو سر برد» در تعامل سازنده با جهانیان از جمله غرب هستند؛ آنان آمادهاند تا از سرچشمهی بازخورد مثبتی که در حال حاضر به واسطهی بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل و بسیاری دیگر از شخصیتهای برجستهی جامعه دیپلماتیک بینالمللی به دست آمده است، بهره ببرند.
دکتر روحانی که قرار است در حاشیه نشست سازمان ملل با افرادی همچون فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه که حضور ایران را در مذاکرات صلح مربوط به سوریه خواستار شده است، ملاقات دو جانبه مهمی داشته باشد، فرصت بزرگی برای دستیابی به هدف خود و هموار ساختن راه برای عادی کردن روابط با دولتهای غربی، بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک خواهد داشت.
البته در این بین پرسش حائز اهمیت آن است که آیا امریکا و دیگر دولتهای غربی برای پذیرفتن اقدامات مهم از سوی ایران آماده هستند و به آن تمایل دارند یا آنکه آنچنان در به زبان تهدید و اجبار خو کردهاند که نمیتوانند به شیوهای متمدنانهتر و سازندهتر با ایران رفتار کنند؟
با این وجود، توپِ این بازی دیپلماتیک اکنون در زمین غربیها و در درجه اول امریکا است و باید در خطوطی مستقیم و بدون پیچیدگیهای معمول و ناسازگاریهایی که طی سالهای گذشته از سوی دولت اوباما مشاهده شده و به موجب آن اقداماتِ نادر با هدف مصالحه به عقب افتاده است، رو به جلو حرکت کند. اگر امریکا در رویهای که پیش از این در برخورد خود با ایران داشته است تغییری ملموس ایجاد نکند، وقوع روندی هدفمند در روابط بین ایران و امریکا امری دور از ذهن به نظر میرسد.
یکی از مشکلات رویکرد «دو سر بُرد» آن است که منافع از پیش تعیین شدهی طرف سوم، از جمله شماری از دولتهای خاص در منطقه که خود را بازندگانِ حتمیِ چنین سناریویی میدانند، مورد تهدید قرار میگیرد. از این رو دنبال کردن این رویکرد و همچنین دیپلماسی فعال منطقهای به منظور ایجاد اعتماد در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی، امری ضروری است.
یکی دیگر از مشکلات مربوط به رویکرد «دو سر برد» موضوع مربوط به اتکا بر زور برای استخراج امتیازاتی از سوریه است که شماری از مقامات کاخ سفید به صراحت تمام قصد دارند این رویه را در مورد ایران نیز به کار ببرند. با وجود این، این امر با سخن جناب روحانی مبنی بر این که غرب باید از به کار بردن زبان تهدید در قبال ایران پرهیز کند، تناقض دارد. در حقیقت، آنچه مقامات امریکا و شماری از صاحبنظران رسانهای نادیده میگیرند موضوع دیگری است که بحران سوریه به ما آموخت؛ نقش یک اقدام ضد تهدیدی معتبر که در ممانعت از حمله امریکا به سوریه نقشی اساسی ایفا کرد. به بیان دیگر، اگر واشنگتن بخواهد «رویه سوریه» را درباره ایران به کار ببرد، آن هم زمانی که تاکید اساسی باید بر دیپلماسی مدنی باشد و نه واژگانِ آغشته به سمّ زبان تهدید، باید گفت که این کشور مرتکب یک اشتباه محض شده است.
اگر هر دو طرف طی دیدار خود بر سر موضوع هستهای در هفته جاری دیپلماسی عاقلانه را پیش بگیرند میتوانند به روندی هدفمند دست یابند؛ گفتنی است مساله هستهای ایران موضوعِ ملاقات دوجانبه بین ظریف، وزیر خارجه ایران و کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا در پی نشست چند جانبهی گروه ۱+۵ در روز چهارشنبه است. هم دکتر روحانی و هم جناب ظریف تمایل ایران برای ورود به دور جدیدی از مذاکرات برای پرداختن به هر گونه دغدغه بینالمللی درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران را ابراز کردهاند، این در حالی است که فعالیتهای هستهای ایرانا در چارچوب هنجارهای بینالمللی صورت میگیرد. افزون بر این، بر اساس مفاد پیمان منع گسترس تسلیحات اتمی، ایران برای در اختیار داشتن یک چرخه کامل سوخت هستهای حق قانونی دارد، با وجود این تحریمهای ناعادلانه این کشور را از حق هستهای «مسلم» خود محروم میدارد.
خوشبختانه، بخش اعظمی از جامعه بینالمللی قویا از حقوق هستهای ایران حمایت میکند و این در حالی است که حتی در بخشهایی از جهان غرب نیز مردم با تحریم ایران و سیاستهای ویرانگر و ناپسند غرب که در حقیقت معادل با تحریم شرکتهای غربی است که با ایران همکاری تجاری داشتهاند، مخالفت هستند. تصمیمهای اخیر دادگاههای اروپایی درباره تحریمها رویداد خوبی است، چرا که از شکایت قانونی ایران درباره تحریمهای ناعادلانه حمایت میکند، تحریمهایی که باید در پی مذاکراتِ با حسن نیت از میان برداشته شود.
در نتیجه، میتوان درباره جوّ به وجود آمده از حضور دکتر روحانی در سازمان ملل خوشبین بود و اگر بخواهیم منطقی در این باره صحبت کنیم، این اقدام ممکن است به رویدادی مهم و نقطه عطفی در تقویم سیاست خارجه ایران بدل شود.
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum379/thread57612.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر