تجربه زنان تازه مسلمان از اسلام و حجاب
اسلام و حجاب چه جذابیتهایی برای زنان غربی دارد؟
اسلام و حجاب چه جذابیتهایی برای زنان غربی دارد؟
دخت ایران- بیست و یکمین نمایشگاه قرآن پذیرای کسانی بود که با مطالعه و پژوهش شخصیریال توانسته بودندبه حقانیت دین اسلام پی ببرند و بعد از تحقیقات درون دین نیز به مذهب تشیع گرایش پیدا کرده بودند. در نیمه نخست ماه مبارک رمضان، بیشترین مهمانان بخش رهیافتگان، خانمهایی بودند که برخی به واسطه اشنایی با یک مسلمان و برخی دیگر به دلیل جستجوی شخصی به اسلام و تشیع روی آروده بودند. در ادامه به گزارش دخت ایران نظر آنان درباره اسلام و حجاب را جویا شدیم:
ترزا کرانفیل که حدود ۳۰ سال پیش توسط یک دانشجوی مسلمان ایرانی با اسلام و تشیع آشنا مسلمان شده، درباره خاطرات خود در زمان زندگی در آمریکا گفت:«به عنوان تنها فرزند خانواده در محیطی خوب و آرام بزرگ شدم اما میدانستم در زندگیام چیزی کم است و همواره در جستجوی آن بود. همیشه از خودم سوال میکردم که هدف زندگی چیست؟ چرا باید فقط هفتهای یکبار به کلیسا برویم؟آشنایی با آن جوان ایرانی و آداب و رسوم آنان برایم عجیب بود. به مرور با قرآن آشنا شدم؛ آشنایی با قرآن برایم خیلی مهم بود زیرا متوجه شدم قرآن،آن گمشده من است که سالها به دنبالش بودم.»
او درباره حجاب گفت: «برای من حجاب داشتن در امریکا خیلی سخت بود. دلم نمیخاست با بقیه افراد تفاوت داشته باشم و نوعی خجالت از داشتن حجاب داشتم. اما وقتی حجاب داشتم، ترسم از بین رفت و دیدم اصلا آن تصوری که نسبت به حجاب داشتم، وجود ندارد و آن عکس العملی که فکر میکردم، بقیه نسبت به من داشته باشند، ایجاد نشد. فهمیدم نباید چیزی را بزرگ کنم، اگر اسلام گفته که خوب است، قطعا خوب است و این ما هستیم که شرایط را برای پذیرش ذهنی برای خودمان سخت میگیریم.»
اتسکو هوشیمو، زنی ژاپنی است که ۱۲ سال قبل به واسطه تحقیقات و پژوهشهای شخصی خود و با مطالعه قرآن مسلمان و شیعه شده بود. او درخانوادهایی بودایی- مسیحی رشد یافته بود. جذابیت دین اسلام برای او، یکتاپرستی است:« در دین مسیحیت نیز یکتاپرستی وجود دارد اما با چیزهای دیگر در هم آمیخته است؛ با اینکه برخی نکات در مسیحیت را قبول داشتم اما دین کاملی برایم نبود. وقتی به خانواده گفتم من مسلمان شدم فکر کردند من شوخی می کنم وجدی نگرفتند اما بعد که حقیقت را قبول کردند خیلی ناراحت شدند اما من اسلام را پذیرفته بودم. قرآن منشا نور، الهام و حی است واین به هر فرد بستگی دارد که چقدر بر پیامهای قرآن تمرکز داشته باشد.»
او نیز بعد از مدتی که مسلمان شده بود، حجابش را رعایت کرده بود وبعد از ازدواج با یک جوان ایرانی و مهاجرت به ایران، از پوشش پادر سنتی ایرانیان برای حجاب استفاده میکند.
آنا جوانا مالو دوروتو یک مسیحی کاتولیک در ایتالیا که به واسطه ازدواج با یک همسر مسلمان ایرانی،۱۵ سال قبل به اسلام گرویده است. او خلاء درونی که در وجود خود داشت را علت اصلی گرایش به اسلام دانست و عامل اصلی در شناخت و مسلمان شدن را همسرش بیان کرد.او عل ت مسلمان شدنش را اینگونه بیان کرد:«عاشق اسلام شدن، کار اسانی است اما عکسش سخت است زیرا اسلام بسیار عمیق و غنی وبا ارزش است که نمیتوان از اسلام جدا شد.»
خانم دوروتو که بعد ا مسلمان شدن در ایتالیا زندگی میکرد، محجبه شدن را در فضای اروپا را کاری سخت میداند: :«در این مدت ۱۵ سال که مسلمان شدم، همواره لباس مناسب داشتم اما محجبه شدن و روسری سر کردن، خیلی برام سخت بود و دو سال است که محجبه شده، زیرا به اعتقاد او وقتی کسی در کشور غیر مسلمان و غربی محجبه میشود، تفاوت خود با دیگران را رسما اعلام میکنی.حجاب برای خانمها یک ایثار است و رعایت آن نیاز به درک بالا دارد. اما حجاب برای من تنها یک انتخاب مذهبی و ایدئولوژی نیست بلکه موضعی سیاسی است تا بگویم من ابزار نیستم. حجاب برای من پرچم مبارزه است، مبارزه با نگاه ابزاری به زن؛ زن یک موجود محترم است و به خاطر شخصیت و انسانیتش باید به او ارزش گذاشت و محترم شمرد.»
خانم دوروتو که بعد ا مسلمان شدن در ایتالیا زندگی میکرد، محجبه شدن را در فضای اروپا را کاری سخت میداند: :«در این مدت ۱۵ سال که مسلمان شدم، همواره لباس مناسب داشتم اما محجبه شدن و روسری سر کردن، خیلی برام سخت بود و دو سال است که محجبه شده، زیرا به اعتقاد او وقتی کسی در کشور غیر مسلمان و غربی محجبه میشود، تفاوت خود با دیگران را رسما اعلام میکنی.حجاب برای خانمها یک ایثار است و رعایت آن نیاز به درک بالا دارد. اما حجاب برای من تنها یک انتخاب مذهبی و ایدئولوژی نیست بلکه موضعی سیاسی است تا بگویم من ابزار نیستم. حجاب برای من پرچم مبارزه است، مبارزه با نگاه ابزاری به زن؛ زن یک موجود محترم است و به خاطر شخصیت و انسانیتش باید به او ارزش گذاشت و محترم شمرد.»
او درباره مشکلاتش در خصوص حجاب گفت:« بای یک زن مسلمان همیشه مشکلاتی هست، هر جا که باشد. من در ایتالیا با این مشکل مواجهم که همواره روسریام را میکشند یا میگوید زشت شدی، گرمات نمیشود و.. و در ایران میگویند این چه وضعی استف چرا چادر نمیپوشی»
سوزان اوبری در یک خانواده کاتولیک امریکایی و در ایالت کالیفرنیا به دنیا آمده و بعد از مسلمان شدن برادرش، وی نیز مسلمان شد. اوبری درباره نحوه مسلمان شدنش میگوید:« به عنوان یک مسیحی مطالعات مذهبی بسیاری داشتم تا اینکه برادرم مسلمان شد و من سؤالاتم را از ایشان در مورد دین اسلام شروع کردم، ایشان آیاتی که در مورد حضرت مسیح، حضرت موسی و حجاب بود را برایم گفت. این آیات بسیار جالب و جدید بودند؛ تحت تاثیر برادرم مسلمان شدم و پدر و مادرم که بنده را در یک محیط باز پرورش داده بودند مخالفتی با این قضیه نکردند و من توانستم به راحتی به مطالعاتم در مورد اسلام ادامه بدهم.»
خانم اوبری با چادری رنگی و پوشیه در محافل عمومی چه در ایران و چه در امریکا حاضر میشود. پوششی وی به گفته خود شبیه حضرت مریم دارد و برای مردم آنجا نیز خیلی غریب نیست؛ اوبری با استفتاء از دفتر حضرت خامنهای (ره) نوع پوشش خود را این گونه انتخاب کرده و به گفته خودش، در امریکا به دلیل اینکه نوع پوشش وی شبیه لباس حضرت مریم است، مشکل چندانی نداشت:«قبل از آمدنم به ایران هم در آمریکا حجاب داشتم و در آنجا گاه از سوی نژادپرستان اذیت میشدم. شیوه حجاب فعلی بنده متعلق به حضرت مریم بوده است و به همین خاطر عده ای از مردم آمریکا نسبت به آن حس خوبی دارند.به طور کلی در مورد حجاب در آمریکا هم باید گفت که همه نوع عکس العملی در آمریکا وجود دارد و عده بسیاری با کنجکاوی به حجاب زنان مسلمان نگاه میکنند و البته اذیت و آزار به نسبت کم است همچنین بحث اصلی در آنجا کنجکاوی زیاد مردم نسبت به این حجاب و دلایل آن است.»
وی همچنین از مشکلات محجبه بودن در دانشگاه سخن گفت:«در دانشگاه اساتید و دانشجویان باحجابم مشکلی نداشتند ولی با این حال به خاطر حجابم از ادامه ترم تحصیلی محروم شدم. گفتند از ترم بعد میتوانی با حجاب وارد دانشگاه شوی و خیلی راحت آن ترمی را که من با پوشش و حجاب وارد کلاس و دانشگاه شده بودم را برایم محسوب نکردند.»
نقل قول:
نام کشور عمر مسلمانی دیدگاه نسبت به حجاب ترزا کرانفیل امریکا ۳۰ سال اگر اسلام گفته که خوب است، قطعا خوب است و این ما هستیم که شرایط را برای پذیرش ذهنی برای خودمان سخت میگیریم اتسکو هوشیمو ژاپن ۱۲ سال - آنا جوانا مالو دوروتو ایتالیا ۱۵ سال حجاب برای خانمها یک ایثار است و رعایت آن نیاز به درک بالا دارد سوزان اوبری امریکا ۳۷ سال حجاب با پوشش کامل و بدون جلب توجه ستسو سوگی متو ژاپن ۳۵ سال حجاب برای سلامت جامعه و خانواده لازم است دیانا تورن گوسو امریکا ۳۰ سال - زینب حسینی امریکا حجاب برایم امنیت دارد جولیا ردا استرالیا ۱۲ سال هر چیزی که قرآن گفت برایم مقبول و سهل بود. برای مثال، حجاب؛ حجاب برایم اذیت و سختی ندارد و رعایت آن ساده است |
ستسو سوگی متو، تازه مسلمانی از ژاپن است که به واسطه ازدواج با یک ایرانی، با اسلام آشنا و مسلمان شده بود. مذهبی قبلی او بودایی بوده و به گفته خودش، انقلاب اسلامی ایران جرقه اصلی برای تغییر مذهبی و مسلمان شدنش است.
خانم سوگی متو درباره مسلمان شدنش میگوید:« من به خدا اعتقاد داشتم و به دنبال دینی بودم تا من را به خدا نزدیک کند. برای همین شروع به تحقیق کردم وشوهرم اسلام را به من معرفی کرد وتوصیه کرد درباره شیعه کتاب بخوانم و من بعد از دو سه سال تحقیق به حقیقت اسلام پی بردم.منطقی بودن اسلام من را جذب کرد و زیبایی اسلام را برایم بیشتر نمود.»
او میگوید که برخورد خانوادهاش از تصمیم به مسلمان شدنش خوب بود: «خانوادهام با صحبتهای من مسلمان نشدند اما همیشه به من میگفتند ما به تو اعتماد داریم که بهترین را انتخاب میکنی و میدانیم راهی که می روی درست است.»
وی بعد از اسلام، محجبه شده بود و حجاب را ضرورتی برای پایداری خانواده و سلامت اجتماع میداند: «حجاب برای سلامت جامعه و خانواده لازم است امروز اگر بنیاد خانواده در اروپا و آمریکا سست است، به خاطر نبود حجاب و بیبند و باری خانواده در غرب است. روابط آزاد جنسی عامل عدم امنیت خانواده و حجاب یک حفاظ امنیتی برای زن و خانواده است.»
دیانا تورن گوسو، زنی امریکایی است که بعد از مسلمان شدن و ازدواج با یک ایرانی، نام خود را به هاجر حسینی تغییر داد
ایشان یک مبلغ مسیحی در واشنگتن د سی دی بودند. گوسو درباره جذابیت دین اسلام گفت: «اسلام دینی است که به انسان نزدیکتر از خانواده است و راه زندگی عملی است که همه چیز را سرجای خودش دارد دینی جامع که ارامش دهنده است. اسلام دارای روح الهی است
که سایر ادیان ندارند.من پیشنهاد میکنم افراد درباره ادیان مطالعه کنند وبا آشنایی با عقاید مسیحیت، بیشتر قدر اسلام را بدانند. در ان صورت میفهمند مه دین مسیحیت در حال حاضر کامل نیست واسلام جامعتر است؛ مسیحیت مانند قابی است که وسط آن خالی شده است.»
دختر ایشان زینب حسینی، تنها دختر محجبه در دانشگاه شهر خود است. وی از برخورد همشهریانش درباره حجابش میگوید:«یک بار پسربچهای کوچک من را دید وگفت مگر تو هندی هستی؟ این چیست بر سرت گذاشتی؟ اینجا امریکاست وخواست حجاب را از سرم بکشد. من آن لحظه ترسیدم ولی با آرامش به زبان خودش حرف زدم تا کنار رفت.»
او همچنین گفت زمانی که به عنوان شاگرد اول دانشگاه قرار بود با حجاب برای همه سخنرانی کنم، ب فکر انتقال پیام حجاب بود:«من با این حجاب می خواستم پیامی به همه آنها بدهم که حجاب برایم امنیت دارد و هیچ وقت تحت هیچ شرایطی آن را بر نخواهم داشت زیرا اسلام طرح کاملی برای همه ما است ومن را از بسیاری موانع و خطرات نجات داد وهیچ چیز نمیتواند اسلام را از من بگیرد.»
جولیا ردا در یک خانواده ارتدوکس استرالیایی پرورش یافته است؛ جولیا بعد از مسلمان شدن، نام فاطمه را برای خود برگزید و دو سال بعد از مشرف شدن به اسلام با آقای حسن ردا از شیعیان لبنان ازدواج کرد.او درباره نحوه گرایشاش به دین اسلام گفت:« در استرالیا زندگی میکردم اما اصالتا یونانی هستم. در زمان تحصیل به مدارس کاتولیکها میرفتم. در آن زمان یکی از دروسی که به ما تدریس میشد درباره ادیان توحیدی بود. وقتی سه دین توحیدی را خواندم، به اسلام علاقهمند شدو و درباره آن به مطالعه پرداختم اما تصمیمی برای مسلمان شدن نداشتم. در استرالیا دوستان مسلمان زیادی داشتم که به طور کامل به اسلام عمل میکردند. یکی از این دوستانم با من درباره عقایدم صحبت میکرد و آنها را به سوال میکشید. بعد از مدتی به مدت یکسال به مطالعه درباره عقایدش و مذهب پرداختم اما همه اینها ناشی از علاقهام برای فهمیدن بود نه تغییر دین اما در نهایت در نتیجه تحقیقاتم تصمیم گرفتم که دینم را به اسلام تغییر دهم.»
مهمترین و جذابترین عاملی که باعث شدبه اسلام روی آورند را عشق به اسلام دانست و بیان کرد: « ورود من به اسلام با یک عشق شروع شد؛ خدا این عشق را در درون ما میگذارد و بعد وقتی کسی این عشق را پیدا کرد، میفهمد که قرآن راه درست است.بعد از اینکه این عشق در دلم به وجود آمد، هر چیزی که قرآن گفت برایم مقبول و سهل بود. برای مثال، حجاب؛ حجاب برایم اذیت و سختی ندارد و رعایت آن ساده است»
او در زمان زندگی در استرالیا و محجبه شدن در جامعه مشکلی نداشته، حتی در دانشگاه نیز مسئلهای برایش وجود نداشت اما به خاطر پدرش که بیزینس من بود و مسلمان شدن او برای آینده شغلی پدرش مسئله ساز بود، مجبور به ترک دانشگاه شد:«از لحاظ جامعه مشکلی نداشتم اما به خاطر پدرم و شغلش مجبور به ترک دانشگاه شد م و بعد از ان در موسسات اسلامی تحصیلاتم را ادامه دادم. اما پدرم بعد از آنکه متوجه شد من مسلمان شدهام مرا از خانه طرد کرد و من مدتی با یک خانواده مسلمان زندگی کردم تا با وساطت یکی از اقوام، دوباره به خانه پدری بازگشتم.»
خانم جولیا ردا در بخش رسانههای تصویری مرکز اسلامی استرالیا مشغول به تبلیغ هستند.
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum294/thread53560.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر