بسم الله المنتقم!
بیانیه جدیدم را بدون هیچ سلام و درودی آغاز می کنم چون نمی دانم که اصلا کسی از مردم این بیانیه من را می خواند یا نه؟! به همین دلیل برای اینکه سلامم نثار مزدوران خواننده این بیانیه نگردد آن را بدون سلام آغاز می کنم!
ملت شریف و گاهاً در صحنه ایران!
از آنجا که من و همسرم سالهاست که رسانه به ظاهر ملی را تحریم کرده ایم و دسترسی به شبکه های فاخر و صادق ماهواره ای نیز برایمان میسور نیست، بعد از حدود شش ماه اخیرا مطلع شدیم که شما بازهم در انتخابات ریاست جمهوری حماسه خلق کرده و اینبار رای واقعی شما نتیجه ای خداپسندانه برای کشور رقم زده است. یقین بدانید که خوانش آرای واقعی شما و عدم تقلب دوباره در انتخابات نتیجه چهار سال تلاش و کوشش و بیانیه نویسی من بوده است! وگرنه خودتان می دانید که دولت سابق چقدر بی چشم و رو و قلدر مآب بود.
مردم عزیز تهران!
اکنون چهار سال است که از مدفون شدن آرمان هایمان توسط عده ای قلیل و ساندیس خور می گذرد و شما همچون رفیقان نیمه راه من و شیخ محبوبتان را در زیر خروارها خاک رها کرده و به عیش و نوش خود چسبیده اید. این رسم جوانمردی نیست که شما با من و شیخ فرتوت روا داشته اید. حداقل در ایام خاصی همچون 16 آذر، 13 آبان و... یادی از ما می کردید! ناسلامتی ما روزی پیر و مراد شما بودیم! این چه فلاکتی است که گریبانگیر شما مردم شده است؟ خجالت نمی کشید؟! لاقل احترام این شیخ سالقورت داده را نگه می داشتید که به خاطر شما تمام حیثیتش را پایین کشید!!
آهای بچه محل های بی معرفت!
اکنون که دولت شما عوض شده و کمی از یوغ استکبار داخلی رهایی یافته اید و کبکتان خروس می خواند به یاد ما بیافتید. به یاد روزهایی که با هم در اوج بودیم! یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم! انقدر سرتان را با چیزهای مختلف گرم کرده اید که اصلا نام ما را هم فراموش کرده اید. سری به آرشیو سایت ها و شبکه های اجتماعی بزنید تا حال و هوای آن روزها مجددا به سرتان برگردد و شاید محض رضای خدا غلطی بکنید! از دولت معتدل بخواهید ما را به آغوش مردم بازگرداند! هرگونه تعهدنامه ای هم که بخواهند می دهیم!
پدرام! ساسی! تورج و ماندانای عزیز!
حداقل شما به حرفهایم توجه کنید! آخر نشستن پشت سیستم و زرت و زرت پست گذاشتن و لایک کردن که دردی از من و شیخ دوا نمی کند! مگر خبر ندارید که ملت ایران همگی متحد شده و عزم پیگیری محاکمه ما را کرده اند؟ هنوز خاک قبر آرمان هایمان خشک نشده است که استرس و اضطراب محاکمه ما توسط مردم، خواب و خور را از من و شیخ ربوده است. این چه وضعی ست که برای ما رقم زدید؟ از شما خواهش می کنم با هزینه من و شیخ چند نفر را اجیر کنید و با هم یک تحصن در مقابل کاخ دولت برگزار کنید و آزادی ما را مطالبه کنید. من و شیخ می خواهیم زنده بمانیم!
بیانیه جدیدم را بدون هیچ سلام و درودی آغاز می کنم چون نمی دانم که اصلا کسی از مردم این بیانیه من را می خواند یا نه؟! به همین دلیل برای اینکه سلامم نثار مزدوران خواننده این بیانیه نگردد آن را بدون سلام آغاز می کنم!
ملت شریف و گاهاً در صحنه ایران!
از آنجا که من و همسرم سالهاست که رسانه به ظاهر ملی را تحریم کرده ایم و دسترسی به شبکه های فاخر و صادق ماهواره ای نیز برایمان میسور نیست، بعد از حدود شش ماه اخیرا مطلع شدیم که شما بازهم در انتخابات ریاست جمهوری حماسه خلق کرده و اینبار رای واقعی شما نتیجه ای خداپسندانه برای کشور رقم زده است. یقین بدانید که خوانش آرای واقعی شما و عدم تقلب دوباره در انتخابات نتیجه چهار سال تلاش و کوشش و بیانیه نویسی من بوده است! وگرنه خودتان می دانید که دولت سابق چقدر بی چشم و رو و قلدر مآب بود.
مردم عزیز تهران!
اکنون چهار سال است که از مدفون شدن آرمان هایمان توسط عده ای قلیل و ساندیس خور می گذرد و شما همچون رفیقان نیمه راه من و شیخ محبوبتان را در زیر خروارها خاک رها کرده و به عیش و نوش خود چسبیده اید. این رسم جوانمردی نیست که شما با من و شیخ فرتوت روا داشته اید. حداقل در ایام خاصی همچون 16 آذر، 13 آبان و... یادی از ما می کردید! ناسلامتی ما روزی پیر و مراد شما بودیم! این چه فلاکتی است که گریبانگیر شما مردم شده است؟ خجالت نمی کشید؟! لاقل احترام این شیخ سالقورت داده را نگه می داشتید که به خاطر شما تمام حیثیتش را پایین کشید!!
آهای بچه محل های بی معرفت!
اکنون که دولت شما عوض شده و کمی از یوغ استکبار داخلی رهایی یافته اید و کبکتان خروس می خواند به یاد ما بیافتید. به یاد روزهایی که با هم در اوج بودیم! یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم! انقدر سرتان را با چیزهای مختلف گرم کرده اید که اصلا نام ما را هم فراموش کرده اید. سری به آرشیو سایت ها و شبکه های اجتماعی بزنید تا حال و هوای آن روزها مجددا به سرتان برگردد و شاید محض رضای خدا غلطی بکنید! از دولت معتدل بخواهید ما را به آغوش مردم بازگرداند! هرگونه تعهدنامه ای هم که بخواهند می دهیم!
پدرام! ساسی! تورج و ماندانای عزیز!
حداقل شما به حرفهایم توجه کنید! آخر نشستن پشت سیستم و زرت و زرت پست گذاشتن و لایک کردن که دردی از من و شیخ دوا نمی کند! مگر خبر ندارید که ملت ایران همگی متحد شده و عزم پیگیری محاکمه ما را کرده اند؟ هنوز خاک قبر آرمان هایمان خشک نشده است که استرس و اضطراب محاکمه ما توسط مردم، خواب و خور را از من و شیخ ربوده است. این چه وضعی ست که برای ما رقم زدید؟ از شما خواهش می کنم با هزینه من و شیخ چند نفر را اجیر کنید و با هم یک تحصن در مقابل کاخ دولت برگزار کنید و آزادی ما را مطالبه کنید. من و شیخ می خواهیم زنده بمانیم!
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum349/thread60841.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر