مطلب ششمى كه من اينجا يادداشت كردهام، مسئلهى زبان فارسى است؛ من خيلى نگران زبان فارسىام؛ خيلى نگرانم. سالها پيش ما در اين زمينه كار كرديم، اقدام كرديم، جمع كرديم كسانى را دُور هم بنشينند. من ميبينم كار درستى در اين زمينه انجام نميگيرد و تهاجم به زبان زياد است. همينطور دارند اصطلاحات خارجى [بهكار ميبرند]. ننگش ميكند كسى كه فلان تعبير فرنگى را به كار نبرد و به جايش يك تعبير فارسى يا عربى به كار ببرد؛ ننگشان ميكند. اين خيلى چيز بدى است؛ اين جزو اجزاء فرهنگ عمومى است كه بايد با اين مبارزه كرد. دوستان! زبان فارسى يك روزى از قسطنطنيّهى آن روز، از استانبولِ آن روز، زبان علمى بوده تا شبه قارّهى هند؛ اينكه عرض ميكنم از روى اطّلاع است. در آستانه(۱۶) - مركز حكومت عثمانى - زبان رسمى در يك برههى طولانىاى از زمان، زبان فارسى بوده. در شبه قارّهى هند برجستهترين شخصيّتها با زبان فارسى حرف ميزدند و انگليسها اوّلى كه آمدند شبه قارّهى هند، يكى از كارهايى كه كردند اين بود كه زبان فارسى را متوقّف كنند؛ جلو زبان فارسى را با انواع حيَل و مكرهايى كه مخصوص انگليسها است گرفتند. البتّه هنوز هم زبان فارسى آنجا رواج دارد و عاشق دارد؛ كسانى هستند در هند - كه بنده رفتهام ديدهام، بعضىهايشان اينجا آمدند آنها را ديديم - عاشق زبان فارسىاند؛ امّا ما در كانون زبان فارسى، داريم زبان فارسى را فراموش ميكنيم؛ براى تحكيم آن، براى تعميق آن، براى گسترش آن، براى جلوگيرى از دخيلهاى خارجى هيچ اقدامى نميكنيم. يواش يواش [در] تعبيرات ما يك حرفهايى ميزنند - هر روزى هم كه ميگذرد يك چيز جديدى مىآيد - ما هم نشنفتهايم. گاهى مىآيند يك كلمهاى ميگويند، بنده ميگويم معناى آن را نميفهمم ، ميگويم معناى آن چيست؟ معنا [كه] ميكنند، تازه ما اطّلاع پيدا ميكنيم كه اين كلمه آمده؛ [اين] يواش يواش كشانده شده به طبقات و تودهى مردم؛ اين خطرناك است. اسم فارسى را با خطّ لاتين مينويسند! خب چرا؟ چه كسى ميخواهد از اين استفاده كند؟ آن كسى كه زبانش فارسى است يا آن كسى كه زبانش خارجى است؟ اسم فارسى با حروف لاتين! يا اسمهاى فرنگى روى محصولات توليد شدهى داخل ايران كه براى من عكسهايش را و تصويرهايش را فرستادند! خب چه داعى داريم ما اين كار را بكنيم؟ بله، يكوقت شما يك محصول صادراتى داريد، آنجا در كنار زبان فارسى - فارسى هم بايد باشد البتّه؛ هرگز نبايستى از روى محصولات ما زبان فارسى برداشته بشود - البتّه زبان خارجى هم به آن كشورهايى كه خواهد رفت، اگر زبان ديگرى دارند نوشته بشود، امّا محصولى در داخل توليد ميشود، در داخل مصرف ميشود، چه لزومى دارد؟ روى كيف بچّههاى دبستانى چه لزومى دارد كه يك تعبير فرنگى نوشته بشود؟ روى اسباب بازىها همينجور؛ من واقعاً حيرت ميكنم. اين جزو چيزهايى است كه شما خيلى دربارهاش مسئوليّت داريد. البتّه من مثالهايى در ذهن دارم براى اين استعمال زبان فارسى كه نميخواهم ديگر حالا آنها را عرض كنم؛ نام شركت، نام محصول، نام مغازه! و از اين قبيل همينطور مكرّر تعبيرات فرنگى و بخصوص انگليسى؛ من از اين احساس خطر ميكنم و لازم است كه حضرات و شوراى عالى انقلاب فرهنگى نسبت به اين مسئله بجد دنبال كنند و دولت به طور جدّى مواجه بشود با اين مسئله. حالا معناى مواجهه اين نيست كه فوراً فردا مثلاً با يك شيوهى تندى يا شيوهى خشنى برخورد كنند، [مواجه بشويد] امّا حكمتآميز؛ ببينيد چكار ميتوانيد بكنيد كه جلو اين را بگيريد؛ اين هم يك مسئله.
(بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی/ 19آذر92)
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum285/thread60895.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر