۱۳۹۲ فروردین ۹, جمعه

یک دم نشود آینه از روی تو غافل/ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد!


یک دم نشود آینه از روی تو غافل/ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد!

















چشمی که به حُسن تو نظر داشته باشد

حیف است ز خورشید خبر داشته باشد



یک دم نشود آینه از روی تو غافل

ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد



از زلف سیاه تو امید فرجی نیست

این شب که شنیده است سحر داشته باشد؟



آفاق جهان در نظرش وادی طور است

رندی که دل از غیر تو برداشته باشد



من بنده ی آن دل که در این قحط محبت

نالد به طریقی که اثر داشته باشد



بر پرده ی نی ناله ی عشّاق نوشته است:

آن ناله بلند است که پر داشته باشد



دامان دلی گیر که چون لاله به هر دور

جامی به کف از خون جگر داشته باشد



تا منزل خورشید فقط یک مژه راه است

گر شبنم ما شوق سفر داشته باشد



بگذار به یکتایی خود شهره بماند

حیف است ز یوسف که پسر داشته باشد



جز خون جگر روزیِ روز و شب او نیست

این عاقبتِ آن که هنر داشته باشد



ز آلودگی ما عجبی نیست که دریا

تر دامنی از دامن تر داشته باشد





شاعر:محمدعلی مجاهدی(پروانه)






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum228/thread49789.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: