۱۳۹۲ فروردین ۶, سه‌شنبه

هیهات، خاک پای تو و بوسه های ما؟!


در ذکر مصیبت بانوی دو عالم صدیقه طاهره





هیهات، خاک پای تو و بوسه های ما؟!











فاطمیه یادآور درد بزرگ و نهفته ای است که قرنهای قرن در تار و پود شیعه تابید و زیر موج خروشان مصیبتهای پی در پی اش بارقه های نور و ایمان را در کورسوی آن روزهای دژم، کماکان زنده نگه داشت.








فاطمیه یادآور درد بزرگ و نهفته ای است که قرنهای قرن در تار و پود شیعه تابید و زیر موج خروشان مصیبتهای پی در پی اش بارقه های نور و ایمان را در کورسوی آن روزهای دژم، کماکان زنده نگه داشت.


ای بی نشانه ای که خدا را نشانه ای

هرسو نشان توست، ولی بی نشانه ای

ای روح پرفتوحِ کمال و بلوغ و رشد

چون خون عشق در رگِ هستی روانه ای

با یاد روی خوب تو می خندد آفتاب

بر خاکِ خسته رویش گلی را بهانه ای

فاطمیه روزهای غم و اندوه شیعه و ایام جانگداز تداعی‌گر تاریک ترین روزهای تاریخ مسلمین است.

فاطمیه یادآور درد بزرگ و نهفته ای است که قرنهای قرن در تار و پود شیعه تابید و زیر موج خروشان مصیبتهای پی در پی اش بارقه های نور و ایمان را در کورسوی آن روزهای دژم، کماکان زنده نگه داشت.

چه سخت است درد مادر!

درد دردها؛

ای ناتمام قصه شیرین زندگی

تفسیر سرخ زندگی جاودانه ای

تصویر شاعرانه در خود گریستن

راز بلند سوختن عارفانه ای

هیهات، خاک پای تو و بوسه های ما؟!

تو آفتاب عشقِ بلند آستانه ای

مادر اسلام در کشاکش روزهای تلخ و سیاه قدرت طلبی و وصیت شکنی آن گروه که «کردند آنچه کردند» زیر بار غصه های علی، خمیده و نحیف به عزلت غمگنانه اش پناهنده شد و سوک مظلومیت مولا و همسرش را با درد جانکاه رحلت پدر درآمیخت و نجواگر رفتن شد.

زهرا آن عصاره هستی و دلیل خلقت و نشانه لولاک در داستان غمبار حق کشی و غصب خلافت رسول اکرم، تنها نظاره گر غربت امام زمانش نبود و حضوری داهیانه و عالمانه و مدافعانه در کنار ولی امرش داشت و این بزرگترین درسی است که از زندگی و سیره زهرایی برای شیعیانش باقی مانده است.

دفاع از حریم ولایت با هر حرکت و از هر راهی که مقدور جان و جسممان باشد؛ حتی اگر پهلوی مجروح و روی نیلی، نشانه های روشن و تکان دهنده مظلومیت و غربتمان در روزگار اشباح الرجال گردد.

غم زهرا چه بود؟ داغش کدام؟ دردش چه؟

زهرا؛ عصاره خلقت بود و دلالت آسمان و زمین. و معصومی که همچون خورشیدی بر فراز زمین و زمان تابیدن می گیرد و نور هدایت می پراکند.

و شاید حجم دردی که از روی تافتن و کناره گزیدن مردم از منبع نور، برای خورشید باقی می ماند، بیشترین غم و منقلب کننده ترین درد او باشد.

اینکه چرا مردم از نور می گریزند و به تاریکی می گرایند.

درد بزرگی که برای خورشید معنویت، جانکاه و زجرآور است.

اما در پس این درد بزرگ و غم حجیم، مصائب دیگر هم بر مظلومیت و غربت زهرا افزود.

آنچه در تاریخ اسلام آمده و حاکی از حرمت شکنی و غصب خلافت و قصه پرغصه فدک و ضربت سیلی و هجوم و... و تمام آن مصیبتهای غمفزا و جانگداز است تنها لحظه ای و شمه ای است از درد بزرگ و غم عظمای زهرا که روی برتافتن مردمان بود از نظاره ساحت خورشید و برگرفتن توشه معرفت و معنویت از خرمن محبت و لطف و کرامت حضرت نور.

فاطمیه روزهای غم و اندوه شیعه و ایام جانگداز تداعیگر تاریک ترین روزهای تاریخ مسلمین است.

آری؛ فاطمیه یادآور درد بزرگ و نهفته ای است که قرنهای قرن در تار و پود شیعه تابید و زیر موج خروشان مصیبتهای پی در پی اش بارقه های نور و ایمان را در کورسوی آن روزهای دژم، کماکان زنده نگه داشت.

چه سخت است درد مادر!

درد دردها؛

در باور زمانه نگنجد خیال تو

آری حقیقتی، به حقیقت فسانه ای

زهرای پاک، ای غم زیبای دل نشین

تو خواندنی ترین غزل عاشقانه ای



منبع: حوزه

عقیق






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum9/thread49733.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: