خمپاره پهلویش را شکافت !
فاطمیه بود ؛
خداوند پسری به میرزا محمد عطا کرد.
نامش را محسن گذاشتند .
انگاراز همان ابتدا انتخاب شده بود برای مادرش ...
شنیده ام آقا محسن ،مداح قطعه ی آسمانی " وای مادرم"،در میانداری هیئت دستش را به کمرش می گرفت .
در فـــاو نیز
خمپاره پهلویش را شکافت !
او رفت ، تا زمانیکه ندای أین الفاطمیون سر می دهند سربلند باشد در پیشگاه مادرش ...
سلام خدا بر او روزیکه متولد شد ، روزیکه به شهادت رسید و روزیکه برانگیخته خواهد شد .
نامش را محسن گذاشتند .
انگاراز همان ابتدا انتخاب شده بود برای مادرش ...
شنیده ام آقا محسن ،مداح قطعه ی آسمانی " وای مادرم"،در میانداری هیئت دستش را به کمرش می گرفت .
در فـــاو نیز
خمپاره پهلویش را شکافت !
او رفت ، تا زمانیکه ندای أین الفاطمیون سر می دهند سربلند باشد در پیشگاه مادرش ...
سلام خدا بر او روزیکه متولد شد ، روزیکه به شهادت رسید و روزیکه برانگیخته خواهد شد .
منبع: وبلاگ sabraa.blogfa.com
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum260/thread49699.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر