بسم الله الرّحمن الرّحیم
سؤال: شما ميفرماييد براي رسيدن به وضع موعود، بايد از دريچهاي بهنام انقلاب اسلامی گذشت؟
-------------------------------------------------------------
جواب : گفت: ديده آن باشد که باشد شهشناس تا شناسد شاه را در هر لباس
شما همين حالا هم اگر واقعاً بنا داشته باشيد حق را بفهميد، حق به راحتي خودش را نشان ميدهد. در روايت داريم که حضرت بانگ ميزند که «من مهديام!» تمام انسانهاي منتظر ميفهمند. حضرت امام باقر(ع) ميفرمايند: «پس ندا ميكند منادي از آسمان به اسم قائم(عج)، پس ميشنود كسي كه در مشرق و در مغرب است، نميماند خوابيدهاي مگر آنكه بيدار شود، و نه ايستادهاي مگر آن كه مينشيند و نه نشستهاي مگر آنكه ميايستد، از خوف آن صدا» و حضرت فرمودند: «آن صدا از جبرئيل است در ماه رمضان، در شبِ جمعه بيست و سوم.»[1]
و شواهد نشان ميدهد شعور براي فهم حضرت مهدي(عج)در منتظران آن حضرت آنچنان بالا است كه به خوبي او را ميشناسند، همين حالا هم اگر شما سياهيِ وضع موجود را در تمام ابعادش بررسي كنيد و ببينيد اصلاً بويي از عالَم بقيةالله كه عالم بقاء و قرارِ با حق است، نميدهد و منتظر واقعي شويد، شعار شما هم اين ميشود كه «چون يافتمت جانا، بشناختمت جانا». اگر کسي خر دجّال را نشناسد، به طرفش ميرود. در روايات داريم: خر دجّال يک چشم دارد. ظاهراً يعني يک بُعدي است و لذا انسانهايي هم كه ابعاد روحاني خود را از دست دادهاند و فقط بُعد حسّي خود را رشد دادهاند، تح تتأثيرش قرار ميگيرند و جالب است كه ميگويند اين آدمها پشگلهاي او را ميخورند، شايد معنياش اين باشد كه سخنهاي او را ميپذيرند، در حاليكه ظاهر انساني دارد، ولي باطناً الاغ است و هر چند با دهانش سخن ميگويد، ولي آن دهان، دهان نيست، نطقش، نطق کثيف است، ولي عدهاي هستند که همانها را با تمام وجود ميپذيرند.
زراره ميگويد: از امام صادق(ع) شنيدم؛ نداكنندهاي از آسمان ندا ميكند كه «فقط فلاني امير است، و ديگري ندا ميكند فقط علي و پيروان او رستگارند». گفتم: پس چه كسي پس از اين با مهدي ميجنگد؟ فرمود : شيطان در مورد فردي از بنياميه ندا ميدهد: «همانا فلاني و پيروانش رستگارانند». گفتم: پس چه كسي ميتواند راستگو را از دروغگو تميز دهد؟ فرمود: كساني آنها را از هم تميز ميدهند كه همواره حديث ما را نقل ميكنند و پيش از آنكه آن اتفاق واقع شود، ميگويند كه واقع خواهد شد و ميدانند كه آنان همان بر حقان راستگويند .[2]
پس تنها راه شناخت، اُنس با كلام اهلالبيت است، با فهمي عميق «كانوا يروون حديثنا» و پيش از فرارسيدن و وقوع اين حادثة بزرگ از آن سخنگفتن و آن را به گفتمان غالب مبدلساختن«يقولون». اکثر روايتهاي آخرالزمان به تأويل نياز دارد و نظر به جنبة باطن وقايع دارد. حالا اگر کسي امروز نتوانسته باشد خر دجّال را بشناسد و تحتتأثير او باشد، منتظر چيز بالاتري نيست، کسي که منتظر شرايط عالي زندگي زميني نيست امام(عج) را نميتواند بشناسد. اگر كسي سياهي ظلمت آخرالزمان را شناخت، منتظر افق نوراني الهي است، و اگر کسي آمد و گفت الحمدالله با وجود اينترنت، شرايط ظهور امامزمان(عج) فراهم شده است و از اين طرفِ دنيا ميشود آن طرف را ديد، گرفتار حجاب مدرنيته است، او متوجه نيست که اگر بنا شد امام(عج) فوق اين عالَم باشد، زمين زير پاي يارانش ميپيچد. امام در مکه سخن ميگويند، در همان لحظه سريعاً با ده هزار لشكر به کوفه ميآيند، زره پيغمبر را ميپوشند، زره را نجنبانده سوار بر اسب در همه شهرها حاضر هستند و برنامهشان را پياده ميکنند. همانطور كه عرض شد در شرايط ظهور؛ يک ارتباط فوق زمان و مكان در صحنه است . يک حيات برتر در صحنه است، چون ما هنوز از اين عالمِ سراسر مادّي درنيامدهايم، شرايط آن حضرت را نيز در اين فكر و فرهنگ بررسي ميكنيم. عرض شد كه ميفرمايند: ياران امام شبها در خانه خوابيدهاند و صبح در کنار امام در مکه هستند و به اصطلاح در سمينار مربوطه شركت ميکنند، حركتهاي آنها به صورت طيّالارض است .
"موفق باشید "
اصغرطاهرزاده
سايت فرهنگي الميزان
---------------------------------------
[1] - بحار الانوار، ج52، ص230 .
[2] - بحارالانوار، ج52، ص294، از غيبت نعماني .
سؤال: شما ميفرماييد براي رسيدن به وضع موعود، بايد از دريچهاي بهنام انقلاب اسلامی گذشت؟
-------------------------------------------------------------
جواب : گفت: ديده آن باشد که باشد شهشناس تا شناسد شاه را در هر لباس
شما همين حالا هم اگر واقعاً بنا داشته باشيد حق را بفهميد، حق به راحتي خودش را نشان ميدهد. در روايت داريم که حضرت بانگ ميزند که «من مهديام!» تمام انسانهاي منتظر ميفهمند. حضرت امام باقر(ع) ميفرمايند: «پس ندا ميكند منادي از آسمان به اسم قائم(عج)، پس ميشنود كسي كه در مشرق و در مغرب است، نميماند خوابيدهاي مگر آنكه بيدار شود، و نه ايستادهاي مگر آن كه مينشيند و نه نشستهاي مگر آنكه ميايستد، از خوف آن صدا» و حضرت فرمودند: «آن صدا از جبرئيل است در ماه رمضان، در شبِ جمعه بيست و سوم.»[1]
و شواهد نشان ميدهد شعور براي فهم حضرت مهدي(عج)در منتظران آن حضرت آنچنان بالا است كه به خوبي او را ميشناسند، همين حالا هم اگر شما سياهيِ وضع موجود را در تمام ابعادش بررسي كنيد و ببينيد اصلاً بويي از عالَم بقيةالله كه عالم بقاء و قرارِ با حق است، نميدهد و منتظر واقعي شويد، شعار شما هم اين ميشود كه «چون يافتمت جانا، بشناختمت جانا». اگر کسي خر دجّال را نشناسد، به طرفش ميرود. در روايات داريم: خر دجّال يک چشم دارد. ظاهراً يعني يک بُعدي است و لذا انسانهايي هم كه ابعاد روحاني خود را از دست دادهاند و فقط بُعد حسّي خود را رشد دادهاند، تح تتأثيرش قرار ميگيرند و جالب است كه ميگويند اين آدمها پشگلهاي او را ميخورند، شايد معنياش اين باشد كه سخنهاي او را ميپذيرند، در حاليكه ظاهر انساني دارد، ولي باطناً الاغ است و هر چند با دهانش سخن ميگويد، ولي آن دهان، دهان نيست، نطقش، نطق کثيف است، ولي عدهاي هستند که همانها را با تمام وجود ميپذيرند.
زراره ميگويد: از امام صادق(ع) شنيدم؛ نداكنندهاي از آسمان ندا ميكند كه «فقط فلاني امير است، و ديگري ندا ميكند فقط علي و پيروان او رستگارند». گفتم: پس چه كسي پس از اين با مهدي ميجنگد؟ فرمود : شيطان در مورد فردي از بنياميه ندا ميدهد: «همانا فلاني و پيروانش رستگارانند». گفتم: پس چه كسي ميتواند راستگو را از دروغگو تميز دهد؟ فرمود: كساني آنها را از هم تميز ميدهند كه همواره حديث ما را نقل ميكنند و پيش از آنكه آن اتفاق واقع شود، ميگويند كه واقع خواهد شد و ميدانند كه آنان همان بر حقان راستگويند .[2]
پس تنها راه شناخت، اُنس با كلام اهلالبيت است، با فهمي عميق «كانوا يروون حديثنا» و پيش از فرارسيدن و وقوع اين حادثة بزرگ از آن سخنگفتن و آن را به گفتمان غالب مبدلساختن«يقولون». اکثر روايتهاي آخرالزمان به تأويل نياز دارد و نظر به جنبة باطن وقايع دارد. حالا اگر کسي امروز نتوانسته باشد خر دجّال را بشناسد و تحتتأثير او باشد، منتظر چيز بالاتري نيست، کسي که منتظر شرايط عالي زندگي زميني نيست امام(عج) را نميتواند بشناسد. اگر كسي سياهي ظلمت آخرالزمان را شناخت، منتظر افق نوراني الهي است، و اگر کسي آمد و گفت الحمدالله با وجود اينترنت، شرايط ظهور امامزمان(عج) فراهم شده است و از اين طرفِ دنيا ميشود آن طرف را ديد، گرفتار حجاب مدرنيته است، او متوجه نيست که اگر بنا شد امام(عج) فوق اين عالَم باشد، زمين زير پاي يارانش ميپيچد. امام در مکه سخن ميگويند، در همان لحظه سريعاً با ده هزار لشكر به کوفه ميآيند، زره پيغمبر را ميپوشند، زره را نجنبانده سوار بر اسب در همه شهرها حاضر هستند و برنامهشان را پياده ميکنند. همانطور كه عرض شد در شرايط ظهور؛ يک ارتباط فوق زمان و مكان در صحنه است . يک حيات برتر در صحنه است، چون ما هنوز از اين عالمِ سراسر مادّي درنيامدهايم، شرايط آن حضرت را نيز در اين فكر و فرهنگ بررسي ميكنيم. عرض شد كه ميفرمايند: ياران امام شبها در خانه خوابيدهاند و صبح در کنار امام در مکه هستند و به اصطلاح در سمينار مربوطه شركت ميکنند، حركتهاي آنها به صورت طيّالارض است .
"موفق باشید "
اصغرطاهرزاده
سايت فرهنگي الميزان
---------------------------------------
[1] - بحار الانوار، ج52، ص230 .
[2] - بحارالانوار، ج52، ص294، از غيبت نعماني .
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum77/thread48961.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر