۱۳۹۵ مهر ۱۳, سه‌شنبه

سخنرانی های استاد پناهیان محرم 95 دانشگاه تهران

دین را با "اثری که در شخصیت انسان‌ها می‌گذارد" بشناسیم

تفکیک و مستقل دیدن «دینداری» و «شخصیت» خیلی بد است/ کسی که «شخصیت» درستی دارد، راحت به سراغ دین می‌آید؛ مگر اینکه دچار سوء تفاهم شده باشد/ هر آدم بی‌شخصیتی که سراغ دین بیاید، یک زمانی دین را رها خواهد کرد؛ مگر اینکه دین در شخصیتش تغییر ایجاد کند/ برخی بی‌دینی‌ها ناشی از ویژگی‌های «شخصیتی» است/ حرف قرآن دربارۀ بسیاری از بی‌دین‌ها این است که «اینها تکبر دارند!» این خصلت شخصیتی را که دیگر نمی‌شود با استدلال و برهان، درست کرد! حالا اگر این افراد متکبر دیندار شوند، دین را به خدمت تکبرشان می‌گیرند!/ به مقولۀ تقوا باید یک نگاه « شخصیتی» داشت، اما سبک تبلیغ دین ما این‌گونه نیست.../ متقی بودن یعنی برخورداری از یک‌سلسله ویژگی‌های شخصیتی که اگر آنها را داشته باشی، قرآن تو را هدایت می‌کند.(بقره/2)
حجت الاسلام پناهیان:
  • در جامعۀ ما دو مفهوم دینداری و باشخصیت بودن، مستقل از همدیگر درنظر گرفته می‌شود و این خیلی بد است. معمولاً در ارزیابی آدم‌ها، مقولۀ دینداری را مستقل از شخصیت آنها در نظر می‌گیریم؛ انگار دینداری ربطی به شخصیت آدم‌ها ندارد! صرفاً دینداری را یک انتخاب عقیدتی یا معنوی می‌دانیم، چیزی شبیه انتخاب رنگ لباس، یا انتخاب رشتۀ تحصیلی!
  • مستقل دیدن دو مفهوم دینداری و شخصیت، تعارض‌های عجیب و مشکلاتی را ایجاد می‌کند؛ بخشی از دین‌گریزی‌ها ناشی از تفکیک این دو حوزه از همدیگر است.
  • یک عاملِ ایجاد این تفکیک، این است که برخی دینداران را دیده‌ایم که ویژگی‌های شخصیتی بدی دارند، و برخی افراد با ویژگی‌های شخصیتی خوب را هم دیده‌ایم که بی‌دین هستند. اگر آمار اینها زیاد باشد، خود به خود این تفکیک را در ذهن ما ایجاد می‌کند.
  • عامل دیگر این تفکیک، شیوۀ بیان دین است. یعنی تبلیغ دین، بیشتر روی مسائل «ذهنی و قدسی» یا روی «عاطفه و محبت» متمرکز شده. مثلا می‌گوییم: دیندار کسی است که به خدا «ایمان» داشته باشد؛ دین را بیشتر به ایمان وابسته می‌دانیم تا به عمل! اصلاً مقولۀ تقوا، در بین ما مقولۀ گم‌شده‌ای است.
  • در همان آغاز قرآن کریم، نسبت به تقوا نظر عجیبی اعلام شده و می‌فرماید: «این کتاب، متقین را هدایت می‌کند؛ ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ»(بقره/2) معلوم می‌شود متقی بودن یعنی برخورداری از یک‌سلسله ویژگی‌های شخصیتی که اگر آنها را داشته باشی، این کتاب تو را هدایت می‌کند.
  • به مقولۀ تقوا باید یک نگاه «شخصیتی» داشت، اما سبک تبلیغ دین ما این‌گونه نیست. هر آدمی با هر شخصیتی برای خودش دیندار می‌شود؛ در حالی‌که بعضی‌ها اصلاً گروه‌خونی شخصیت‌شان به دینداری نمی‌خورَد! ولی آمده‌اند دیندار شده‌اند؛ اینها جز اینکه بازار دین را خراب کنند، کار دیگری نمی‌کنند.
  • چرا روی مقولۀ «شخصیت» تأکید می‌کنیم؟ چون اساساً انسان‌ها قبل از اینکه دیندار شوند، هر کدام برای خوشان یک شخصیتی دارند، خُب این شخصیت چگونه شکل می‌گیرد؟ تربیت خانودگی، عقل و فطرت انسان در شکل‌گیری شخصیت او مؤثرند. یعنی بدون حضور پیامبر الهی هم ویژگی‌های شخصیتیِ مثبت می‌تواند در انسان شکل بگیرد. اما باید دید که دین با شخصیت انسان چه‌کار می‌کند و کدام شخصیت‌ها را انتخاب می‌کند؟
  • هر آدم بی‌شخصیتی که سراغ دین بیاید، یک زمانی دین را رها خواهد کرد، ولی ممکن است هنگام رها کردن دین، به دین خیانت هم بکند؛ یک نمونه‌اش ابن ملجم مرادی است. کسی که برخی ویژگی‌های شخصیتی را نداشته باشد، و از روی هیجان به سراغ دین بیاید، بالاخره از دین بازمی‌گردد، مگر اینکه دین، در شخصیت او یک تغییراتی ایجاد کند.
  • کسی که شخصیت خوبی داشته باشد، راحت به سراغ دین می‌آید. این فرد اگر سراغ دین نیاید، لابد سوءتفاهمی برایش پیش آمده که اگر برطرف شود، به سرعت سراغ دین خواهد آمد و دیندارِ خوبی هم خواهد شد و شخصیتش موجب رشدش خواهد شد.
  • برخی از بی‌دینی‌ها و ضدیت‌ها با دین، ناشی از برخی ویژگی‌های شخصیتی است؛ اینها در قرآن ذکر شده. حرف قرآن دربارۀ بسیاری از دین‌گریزی‌ها این است که «این فرد، تکبر دارد!» این خصلت شخصیتی را که دیگر نمی‌شود با استدلال و برهان درست کرد! آن‌وقت این افراد متکبر، وقتی دیندار می‌شوند، دین را به خدمت تکبرشان می‌گیرند!
  • هدف نهایی ما از این بحث: اولا دین را به «اثری که در شخصیت انسان‌ها می‌گذارد» بشناسیم. ثانیا دین را در افرادی که-در اثر شخصیت بالای آنها- جذب‌شان می‌کند، بشناسیم.
صوت: اینجا
لینک تلگرامی: اینجا


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/2dqA3uq

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: