فاتحه کارتهای هوشمند سوخت را باید خواند. باابلاغ رئیسجمهور حالا شرکت گپالایش و پخش مأمور امحای آنها است. دولت روحانی بههمین راحتی یکی دیگر از دستاوردهای ارزشمند احمدینژاد را نابود کرد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، کارت سوخت حذف شد؛ از بس که جان نداشت! برای آنکه مملکت را از تحریم دشمنان نجات داد؛ برای آنکه حساب و کتاب سفرها و راههای کشور را روشن کرد؛ برای آنکه از افزایش مصرف دیوانهوارکاست و از بس که نان آدمکُشهای واردکنندهی بنزین پاتیلی را آجر کرد. «شفافیت» به دست آمده در سایهی اجرای این طرح، قاچاقچیان و دلالان محترم را حسابی بهدردسر انداخته بود؛ روحانی اما همین هفتهی گذشته و با صدور دستوری تکلیف آن را یکسره کرد. حالا شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی موظف است حسبالامر آقای رئیسجمهور دم و دستگاه هوشمندسازی مصرف بنزین را از سراسر کشور جمع کند.
اصلاً سر و کلهی این کارتهای هوشمند سوخت از کجا پیدا شد؟ چرا روحانی تا این اندازه با آنها مشکل داشت؟ حذف آنها کاسبی چه کسانی را «سکه» خواهد کرد؟
سر و کله کارتهای هوشمند سوخت از کجا پیدا شد؟
هفتاد و سه میلیون بشکه؛ این مقدار بنزینی است که روزانه خلق الله اواخر سال 85 توی حلق ماشینهایشان میریختند. بدتر از همه اما شیب فزایندهی نمودار مصرف بنزین بود. به نحوی که احتمالاً با همان دست-فرمان خیلی زود رکورد صد میلیون بشکه در روز را رد میکرد. بدتر از همه اما قاچاق سوخت بود. قیمت بنزین آنروزها احتمالاً به خاطر سوبسیدهای فراوانی که دولت میداد، حسابی ارزان بود؛ ارزانتر از تمام ممالک همسایه. به این ترتیب کار و بار قاچاقچیهای نهچندان محترم اساسی سکه بود.
اضافه بر اینها واردات سرسامآور روزانه بیست و پنج میلیون بشکه بنزین در روز، علاوه بر هزینههای کلانی که داشت، حسابی مملکت را به دست اجانب محتاج کرده بود. دولت برای تأمین سوخت یومیهی ماشینها ناگزیر از واردات بود. حساب کنید اگر همان شیب ادامه داشت، کار به کجا میکشید. دور نبود روزهایی که بیش از نیمی از بنزین موردنیاز از خارج تأمین شود. این حد از وابستگی به واردات بنزین، دهان خیلیها را آب انداخت. نقطهی ضعف پیدا کرده بودند. اگر میتوانستند بنزین را تحریم کنند، مملکت فلج میشد. قحط سوخت میآمد؛ خودروها از کار میافتاد. همین آنها را حسابی حریص کرده بود.
کارت هوشمند سوخت؛ چارهای بود که دولت احمدینژاد رو کرد. دوایی که میتوانست علاوه بر ظرفیتهای ویژهای که برای مدیریت مصرف ایجاد میکرد؛ حسابی کار و کاسبی قاچاقچیها را کساد کند. طرح از تیرماه هشتاد و شش اجرا شد. سهمیهبندی بنزین با استفاده از کارتهای هوشمند توانست خیلی زود اسب سرکش مصرف را لجام کند. نتایج باورنکردنی بود؛ میانگین مصرف روزانه به حدود 64 میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد؛ قاچاق بنزین تقریباً غیرممکن شد و از همه مهمتر با استقلال نسبی از واردات بنزین، سناریوی تحریم مملکت عملاً شروع نشده، شکست خورد.
دستاوردهای سهمیهبندی سوخت چه بود؟
فارغ از منتفی کردن احتمال تحریم بنزین، نظام کارتهای هوشمند و سهمیهبندی بنزین محاسن فراوان دیگری هم داشت. اول از همه کاهش مصرف؛ آنقدر که توانست هزینههای اجرایی طرح را ظرف کمتر از 15 روز برگرداند. کاهش روند واردات بنزین البته مرهون گسترش سوخت پاک CNG هم بود. روند کاهش واردات بنزین را در نمودار زیر بهخوبی ملاحظه میکنید:
دولت روحانی با کارتهای هوشمند چه مشکلی داشت؟
«شفافیت»؛ تکهی گمشدهی پازل اقتصاد ایران است. دولت همچنان نمیداند باید از چه کسانی مالیات بگیرد و یا یارانهی چه کسانی را قطع کند؛ چون اطلاعات کافی در اختیار ندارد. چون عملکرد اقتصاد ایران شفافیت نیست. از سوی دیگر اما دولت روحانی تقریباً تمام زیرساختهای شفافیتسازی را که دولت گذشته به وجود آورده را هوا کرد. از طرح «ایرانکُد» گرفته تا «شبنم» و تا همین کارتهای هوشمند سوخت. تازه نعمتزاده وزیر بازرگانی هم اعلام کرده تا پتروشیمیها را از بورس کالا خارج نکند، ولکُن معامله نخواهد شد. این یعنی نابود کردن بخش دیگری از اطلاعات اقتصادی مملکت.
تکنرخی شدن بنزین در خرداد 94 و از بین رفتن نظام سهمیهبندی، عملاً تعلقات مردم را برای استفاده از این کارتها از بین برد. دولت اما به جای مدیریت این موضوع، سادهترین کار را برگزید؛ پاک کردن صورت مسأله! حتماً حذف این کارتها انتخاب آخر بود؛ حتی در بدترین حالت اطلاعات روشنی که از میزان مصرف سوخت در جابهجای کشور در اختیار دولت میگذاشت، دلیل روشنی برای استمرار استفاده از این سیستم بود. حتی با تکنرخی شدن بنزین، این سامانه میتوانست نقش نمایانی در برابر قاچاق بنزین از مملکت ایفا کند. همچنان که در گازوئیل کرده و میکند.
محمد خدابخشی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و مجلس در اینباره به خبرنگار خبرگزاری دانشجو، گفت: «کارتهای سوخت نباید جمع میشدند. زیرساخت خوبی در کشور آماده شده بود که دولت میتوانست از آن استفاده کند. این طرح مانع جدی دربرابر قاچاق سوخت بود و از سوی دیگر جلوی سوء استفاده برخیها از منابع ملی کشور را میگرفت.»
تمام شد؛ فاتحهی کارتهای هوشمند سوخت را باید خواند. با ابلاغ رئیسجمهور حالا شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی مأمور امحای آنها است. دولت روحانی به همین راحتی یکی دیگر از دستاوردهای ارزشمند احمدی نژاد را نابود کرد؛ شاید برای آنکه به افکار عمومی اثبات کند کلاً تقصیر دولت قبل است!
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، کارت سوخت حذف شد؛ از بس که جان نداشت! برای آنکه مملکت را از تحریم دشمنان نجات داد؛ برای آنکه حساب و کتاب سفرها و راههای کشور را روشن کرد؛ برای آنکه از افزایش مصرف دیوانهوارکاست و از بس که نان آدمکُشهای واردکنندهی بنزین پاتیلی را آجر کرد. «شفافیت» به دست آمده در سایهی اجرای این طرح، قاچاقچیان و دلالان محترم را حسابی بهدردسر انداخته بود؛ روحانی اما همین هفتهی گذشته و با صدور دستوری تکلیف آن را یکسره کرد. حالا شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی موظف است حسبالامر آقای رئیسجمهور دم و دستگاه هوشمندسازی مصرف بنزین را از سراسر کشور جمع کند.
اصلاً سر و کلهی این کارتهای هوشمند سوخت از کجا پیدا شد؟ چرا روحانی تا این اندازه با آنها مشکل داشت؟ حذف آنها کاسبی چه کسانی را «سکه» خواهد کرد؟
سر و کله کارتهای هوشمند سوخت از کجا پیدا شد؟
هفتاد و سه میلیون بشکه؛ این مقدار بنزینی است که روزانه خلق الله اواخر سال 85 توی حلق ماشینهایشان میریختند. بدتر از همه اما شیب فزایندهی نمودار مصرف بنزین بود. به نحوی که احتمالاً با همان دست-فرمان خیلی زود رکورد صد میلیون بشکه در روز را رد میکرد. بدتر از همه اما قاچاق سوخت بود. قیمت بنزین آنروزها احتمالاً به خاطر سوبسیدهای فراوانی که دولت میداد، حسابی ارزان بود؛ ارزانتر از تمام ممالک همسایه. به این ترتیب کار و بار قاچاقچیهای نهچندان محترم اساسی سکه بود.
اضافه بر اینها واردات سرسامآور روزانه بیست و پنج میلیون بشکه بنزین در روز، علاوه بر هزینههای کلانی که داشت، حسابی مملکت را به دست اجانب محتاج کرده بود. دولت برای تأمین سوخت یومیهی ماشینها ناگزیر از واردات بود. حساب کنید اگر همان شیب ادامه داشت، کار به کجا میکشید. دور نبود روزهایی که بیش از نیمی از بنزین موردنیاز از خارج تأمین شود. این حد از وابستگی به واردات بنزین، دهان خیلیها را آب انداخت. نقطهی ضعف پیدا کرده بودند. اگر میتوانستند بنزین را تحریم کنند، مملکت فلج میشد. قحط سوخت میآمد؛ خودروها از کار میافتاد. همین آنها را حسابی حریص کرده بود.
کارت هوشمند سوخت؛ چارهای بود که دولت احمدینژاد رو کرد. دوایی که میتوانست علاوه بر ظرفیتهای ویژهای که برای مدیریت مصرف ایجاد میکرد؛ حسابی کار و کاسبی قاچاقچیها را کساد کند. طرح از تیرماه هشتاد و شش اجرا شد. سهمیهبندی بنزین با استفاده از کارتهای هوشمند توانست خیلی زود اسب سرکش مصرف را لجام کند. نتایج باورنکردنی بود؛ میانگین مصرف روزانه به حدود 64 میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد؛ قاچاق بنزین تقریباً غیرممکن شد و از همه مهمتر با استقلال نسبی از واردات بنزین، سناریوی تحریم مملکت عملاً شروع نشده، شکست خورد.
دستاوردهای سهمیهبندی سوخت چه بود؟
فارغ از منتفی کردن احتمال تحریم بنزین، نظام کارتهای هوشمند و سهمیهبندی بنزین محاسن فراوان دیگری هم داشت. اول از همه کاهش مصرف؛ آنقدر که توانست هزینههای اجرایی طرح را ظرف کمتر از 15 روز برگرداند. کاهش روند واردات بنزین البته مرهون گسترش سوخت پاک CNG هم بود. روند کاهش واردات بنزین را در نمودار زیر بهخوبی ملاحظه میکنید:
دولت روحانی با کارتهای هوشمند چه مشکلی داشت؟
«شفافیت»؛ تکهی گمشدهی پازل اقتصاد ایران است. دولت همچنان نمیداند باید از چه کسانی مالیات بگیرد و یا یارانهی چه کسانی را قطع کند؛ چون اطلاعات کافی در اختیار ندارد. چون عملکرد اقتصاد ایران شفافیت نیست. از سوی دیگر اما دولت روحانی تقریباً تمام زیرساختهای شفافیتسازی را که دولت گذشته به وجود آورده را هوا کرد. از طرح «ایرانکُد» گرفته تا «شبنم» و تا همین کارتهای هوشمند سوخت. تازه نعمتزاده وزیر بازرگانی هم اعلام کرده تا پتروشیمیها را از بورس کالا خارج نکند، ولکُن معامله نخواهد شد. این یعنی نابود کردن بخش دیگری از اطلاعات اقتصادی مملکت.
تکنرخی شدن بنزین در خرداد 94 و از بین رفتن نظام سهمیهبندی، عملاً تعلقات مردم را برای استفاده از این کارتها از بین برد. دولت اما به جای مدیریت این موضوع، سادهترین کار را برگزید؛ پاک کردن صورت مسأله! حتماً حذف این کارتها انتخاب آخر بود؛ حتی در بدترین حالت اطلاعات روشنی که از میزان مصرف سوخت در جابهجای کشور در اختیار دولت میگذاشت، دلیل روشنی برای استمرار استفاده از این سیستم بود. حتی با تکنرخی شدن بنزین، این سامانه میتوانست نقش نمایانی در برابر قاچاق بنزین از مملکت ایفا کند. همچنان که در گازوئیل کرده و میکند.
محمد خدابخشی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و مجلس در اینباره به خبرنگار خبرگزاری دانشجو، گفت: «کارتهای سوخت نباید جمع میشدند. زیرساخت خوبی در کشور آماده شده بود که دولت میتوانست از آن استفاده کند. این طرح مانع جدی دربرابر قاچاق سوخت بود و از سوی دیگر جلوی سوء استفاده برخیها از منابع ملی کشور را میگرفت.»
تمام شد؛ فاتحهی کارتهای هوشمند سوخت را باید خواند. با ابلاغ رئیسجمهور حالا شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی مأمور امحای آنها است. دولت روحانی به همین راحتی یکی دیگر از دستاوردهای ارزشمند احمدی نژاد را نابود کرد؛ شاید برای آنکه به افکار عمومی اثبات کند کلاً تقصیر دولت قبل است!
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/2e0RRLW
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر