درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام ج57 - 94/11/22
استاد پناهیان:
بنده براساس بعضی از آیات قرآن میخواهم امشب از منافقین طرفداری کنم. از یک جهت، اینها خودشان هم زیاد تقصیر ندارند. آیا منافقین قصد خرابکاری دارند؟ آیا منافقین کسانی هستند که خودشان میدانند که دارند خرابکاری میکنند؟ براساس برخی آیات اینگونه به نظر میرسد که خیلی از اوقات منافقین خودشان قصد خرابکاری ندارند، بلکه نتیجه کارشان به طور طبیعی خرابکاری میشود و خودشان هم خیلی اوقات خبر ندارند. اگر اینگونه باشد، خیلی خطرناکتر است. چرا؟ چون یک وقت کسی عمداً با دین درگیر میشود، آدم تکلیفش مشخصتر است، ولی وقتی خودش هم نمیداند، برخورد با او دشوارتر میشود.
ابتدای قرآن، بعد از چند آیه کوتاه دربارۀ مومنین در همان صفحه دوم قرآن خداوند متعال شروع میکنند به بازگو کردن حالات و اوصاف منافقین: «إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ». فساد نکنید، معنی دقیقش یعنی خراب نکنید. یعنی چیزی که درست هست را خراب نکنید، یا چیزی که دارد اصلاح میشود، راه اصلاحش را نبندید. وقتی میفرماید در زمین فساد نکنید، لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ، یعنی فقط خودش را خراب نمیکند، بلکه دارد وضع اجتماع و جامعه را هم خراب میکند. از منظر دین، «فاسد» با «مفسد فی الارض» خیلی فرق میکند. فاسد تا وقتی که فقط خودش را فاسد میکند و به دیگران و به وضع جامعه صدمه نمیزند، دین دنبال مجازاتش نیست.
«إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ، قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ» وقتی به منافقین گفته میشود در جامعه خرابکاری نکنید، میگویند ما دنبال اصلاحیم. بعد میفرماید «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِن لَّا یَشْعُرُون». این اولین «الا» در قرآن است. «الا» یعنی: آهای! به گوش باشید. إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ، اینها مفسدند. بقیۀ آیه مرا گیر انداخته: وَ لکِن لَّا یَشْعُرُون. این طرفداری خداست از منافقین: «اینها شعور ندارند. اینها خودشان هم نمیفهمند دارند خراب میکنند.» دیدهاید گاهی بعد از رسوایی یک منافق، برخی میگویند: «عجب! این که آدم خوبی بود، به نظر نمیآمد آدم خرابکاری باشد. واقعاً دلسوز بود.» قرآن میفرماید: همین طور است! «خودش هم نمیفهمد که دارد خرابکاری میکند. شعور ندارد.» این اوج طرفداری و رویکرد مثبت خدا به منافقین است.
خدا میفرماید: مراقب باش! او خودش هم نمیفهمد. به چشمش که نگاه میکنی، گول صداقتش را نخوری! «وای که صداقتش مرا کشته!» این چالشی است که خیلیها را گیر میاندازد و نفاق منافق را باور نمیکنند! خدا میگوید: باید خیلی مراقبش باشی، چون خودش هم نمیفهمد که دارد خراب میکند. وقتی بهش میگویی تو داری خرابکاری میکنی، می گوید: من؟! رفقای نزدیکش میگویند: «ایشان از نظر اخلاقی آدم خوبی است.» خب، الان من از نظر اخلاقی تقریباً منافقین را تایید کردم. از نظر اخلاقی وقتی منافقین میگویند «نَحْنُ مُصْلِحُونَ»، صداقت دارند، پس عیبشان چیست؟ شعور ندارند!
بعد خداوند متعال ویژگی دیگری از آنها را بیان میکند. «وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُواْ کَمَا ءَامَنَ النَّاسُ، قَالُواْ أَ نُؤْمِنُ کَمَا ءَامَنَ السُّفَهَاءُ؟! أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ، وَ لَاکِن لَّا یَعْلَمُون» و اگر به او گفته شود مانند بقیۀ مردم ایمان بیاورید-ایمان حقیقی و گرنه منافقین که ظاهراً ایمان آوردهاند- میگویند: ما مثل نادانها ایمان بیاوریم؟!! بقیۀ مردم را نادان میدانند. دومین «الا»ی قرآن را ببینید. «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لَاکِن لَّا یَعْلَمُون» میگوید: «آهای، به هوش باشید که اینها خودشان نادان و احمقند، ولی خودشان نمیدانند که احمق هستند.
از منظر این منافقین، سفهاء چه کسانی هستند؟ اونهایی که هر چه خدا و پیغمبر میگویند، گوش میدهند و به بقیهاش کار ندارند. ولی اینهایی که خود را عقلا میدانند، حرف خدا و رسول را تعدیل میکنند، بعد اجرا میکنند. اینها فکر میکنند اونهایی که دربست اجرا میکنند، سفهاء هستند. قرآن چقدر سیاسی است...
هیئت شهدای گمنام
درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام:
1- جاهلیت (3جلسه)
2- بعثت (11جلسه)
3- دعوت (15جلسه)
4- مقاومت (1 جلسه)
5- هجرت (8جلسه)
6- حاکمیت (11 جلسه)
7- نفاق (8 جلسه-ادامه دارد...)
صوت: اینجا
استاد پناهیان:
بنده براساس بعضی از آیات قرآن میخواهم امشب از منافقین طرفداری کنم. از یک جهت، اینها خودشان هم زیاد تقصیر ندارند. آیا منافقین قصد خرابکاری دارند؟ آیا منافقین کسانی هستند که خودشان میدانند که دارند خرابکاری میکنند؟ براساس برخی آیات اینگونه به نظر میرسد که خیلی از اوقات منافقین خودشان قصد خرابکاری ندارند، بلکه نتیجه کارشان به طور طبیعی خرابکاری میشود و خودشان هم خیلی اوقات خبر ندارند. اگر اینگونه باشد، خیلی خطرناکتر است. چرا؟ چون یک وقت کسی عمداً با دین درگیر میشود، آدم تکلیفش مشخصتر است، ولی وقتی خودش هم نمیداند، برخورد با او دشوارتر میشود.
ابتدای قرآن، بعد از چند آیه کوتاه دربارۀ مومنین در همان صفحه دوم قرآن خداوند متعال شروع میکنند به بازگو کردن حالات و اوصاف منافقین: «إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ». فساد نکنید، معنی دقیقش یعنی خراب نکنید. یعنی چیزی که درست هست را خراب نکنید، یا چیزی که دارد اصلاح میشود، راه اصلاحش را نبندید. وقتی میفرماید در زمین فساد نکنید، لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ، یعنی فقط خودش را خراب نمیکند، بلکه دارد وضع اجتماع و جامعه را هم خراب میکند. از منظر دین، «فاسد» با «مفسد فی الارض» خیلی فرق میکند. فاسد تا وقتی که فقط خودش را فاسد میکند و به دیگران و به وضع جامعه صدمه نمیزند، دین دنبال مجازاتش نیست.
«إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ، قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ» وقتی به منافقین گفته میشود در جامعه خرابکاری نکنید، میگویند ما دنبال اصلاحیم. بعد میفرماید «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِن لَّا یَشْعُرُون». این اولین «الا» در قرآن است. «الا» یعنی: آهای! به گوش باشید. إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ، اینها مفسدند. بقیۀ آیه مرا گیر انداخته: وَ لکِن لَّا یَشْعُرُون. این طرفداری خداست از منافقین: «اینها شعور ندارند. اینها خودشان هم نمیفهمند دارند خراب میکنند.» دیدهاید گاهی بعد از رسوایی یک منافق، برخی میگویند: «عجب! این که آدم خوبی بود، به نظر نمیآمد آدم خرابکاری باشد. واقعاً دلسوز بود.» قرآن میفرماید: همین طور است! «خودش هم نمیفهمد که دارد خرابکاری میکند. شعور ندارد.» این اوج طرفداری و رویکرد مثبت خدا به منافقین است.
خدا میفرماید: مراقب باش! او خودش هم نمیفهمد. به چشمش که نگاه میکنی، گول صداقتش را نخوری! «وای که صداقتش مرا کشته!» این چالشی است که خیلیها را گیر میاندازد و نفاق منافق را باور نمیکنند! خدا میگوید: باید خیلی مراقبش باشی، چون خودش هم نمیفهمد که دارد خراب میکند. وقتی بهش میگویی تو داری خرابکاری میکنی، می گوید: من؟! رفقای نزدیکش میگویند: «ایشان از نظر اخلاقی آدم خوبی است.» خب، الان من از نظر اخلاقی تقریباً منافقین را تایید کردم. از نظر اخلاقی وقتی منافقین میگویند «نَحْنُ مُصْلِحُونَ»، صداقت دارند، پس عیبشان چیست؟ شعور ندارند!
بعد خداوند متعال ویژگی دیگری از آنها را بیان میکند. «وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُواْ کَمَا ءَامَنَ النَّاسُ، قَالُواْ أَ نُؤْمِنُ کَمَا ءَامَنَ السُّفَهَاءُ؟! أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ، وَ لَاکِن لَّا یَعْلَمُون» و اگر به او گفته شود مانند بقیۀ مردم ایمان بیاورید-ایمان حقیقی و گرنه منافقین که ظاهراً ایمان آوردهاند- میگویند: ما مثل نادانها ایمان بیاوریم؟!! بقیۀ مردم را نادان میدانند. دومین «الا»ی قرآن را ببینید. «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لَاکِن لَّا یَعْلَمُون» میگوید: «آهای، به هوش باشید که اینها خودشان نادان و احمقند، ولی خودشان نمیدانند که احمق هستند.
از منظر این منافقین، سفهاء چه کسانی هستند؟ اونهایی که هر چه خدا و پیغمبر میگویند، گوش میدهند و به بقیهاش کار ندارند. ولی اینهایی که خود را عقلا میدانند، حرف خدا و رسول را تعدیل میکنند، بعد اجرا میکنند. اینها فکر میکنند اونهایی که دربست اجرا میکنند، سفهاء هستند. قرآن چقدر سیاسی است...
هیئت شهدای گمنام
درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام:
1- جاهلیت (3جلسه)
2- بعثت (11جلسه)
3- دعوت (15جلسه)
4- مقاومت (1 جلسه)
5- هجرت (8جلسه)
6- حاکمیت (11 جلسه)
7- نفاق (8 جلسه-ادامه دارد...)
صوت: اینجا
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1Tnyf0f
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر