۱۳۹۴ بهمن ۲۸, چهارشنبه

با حسن ظن، از غم رها شوید!

حسن‌ظن یکی دیگر از عواملی است که باعث ایجاد شادی و زندگی آرام می‌شود. سفارش اسلام، خوش‌بيني و خوش‌گماني است تا افراد از بدگويي، مراء، درگيري و اختلاف درامان بماند و دچار تنش نشوند. انسان بدگمان در ذهن خود همیشه با مردم درگیر است و براساس چیزی که می‌شنود یا می‌بیند، قضاوت و تصمیم می‌گیرد. پیشوای متقیان امام علی (علیه‌السلام) گمان نیک را منشأ آرامش دل می­­‌داند. و هم‌چنین از ایشان نقل شده است که «خوش گمانی از اندوه می‌کاهد و از به گردن انداختن افسار گناه، رهایی می‌بخشد».

به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 56 «بحث غم» مورخ 94/10/26، استاد محمد شجاعی در مورد درمان های اخلاقی غم به بحث در مورد حسن ظن و اثر آن در ایجاد یک زندگی شاد پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
حسن ظنّ (خوش گمانی)
روایاتِ ما، بر مبحث حسن ظن، سرمایه‌گذاری فراوانی نموده‌اند و قواعد و راهکارهای مؤثر و کلیدی بسیاری را برایمان ارائه داده اند. یکی از این قاعده‌ها، این است که انسان، باید ظنّ خود را تابع زمانه‌اش بگرداند؛ بطوری که اگر در زمانه‌ای زندگی می‌کند که مردم رو به تقوا و اصلاح نفس پیش می‌روند، خوش‌گمانی، برای او یک اصل ضروری است. امّا اگر در زمانه‌ای زندگی می‌کند که مردم رو به بی‌تقوایی، تباهی و فساد حرکت می‌کنند، دیگر خوش‌گمانی بعنوان یک اصل ضروری برای انسان، محسوب نمی‌شود؛ بلکه باید طرف مقابل را آزمایش نموده تا بتواند به او اعتماد نماید، لذا در بیشتر برخوردها باید جنبه‌ی احتیاط را رعایت نماید.
اما بطور کلی، خوش‌گمان بودن به معنای عدم بدبینی و تفسیر بد نکردن از حرکات و رفتارهای دیگران، تأثیر بسیار مهمی در رفع غم‌های انسان دارد. گاهی اوقات در افراد، زمینه‌هایی بصورت ارثی و ژنتیکی، برای زودرنجی، بدبینی، حساسیت و ... وجود دارد، که این دسته از افراد باید این ضعف را در درون خود باور کرده و به سمت رفع آن تلاش کنند.
امّا بسیار اتفاق می‌افتد که انسانی بصورت عادی و اخلاقی، انسان بدبین، زودرنج و حساسی نیست؛ امّا در ارتباطش با دیگران، عواملی پیش می‌آید که شک برانگیز بوده و او را به بدبینی دچار می‌کند.
در هر صورت، کسی که قصد دارد، با قاعده الهی رفتار نماید؛ در هر دو حالت باید روی خود پا گذاشته، و به گمانِ خود، عمل نکند.
توجه داشته باشیم که؛
اکثر گمان‌های انسان، آلوده به منیّت و خودشیفتگی‌های باطنی ما بوده، و حقیقی و صادقانه نیست، و نگه داشتن این گمان‌های باطل، آثار بسیار منفی و سوئی در حرکت ما به سمت آخرت ایجاد می‌کند.
لذا باید سعی کنیم، تا در نفس خود قدرت ایجاد کرده و اساساً‌ این گمان را در ذهن خود نگه نداریم. این مهارت نیز، به راحتی بدست نمی‌آید. چون انسان باید درست در جهت مخالفِ‌ ظنِ قلب خود حرکت نماید.
لازم به ذکر است که؛ ظنّ قوی‌تر از شک است. و در زمانی اتفاق می‌افتد که انسان چیزی را می‌بیند و یا می‌شنود، و حسی منفی بر او غلبه می‌کند. با این حس منفی، گناهی بر گُرده‌ی انسان، مترتّب نمی‌گردد. امّا اگر همین ظنّ به سوء ظنّ تبدیل شود؛ یعنی شخص بخواهد به واسطه‌ی گمان خود، در مورد طرف مقابل قضاوت کند و تصمیم بگیرد، بسیار خطرناک است، زیرا منشأ اثر خواهد بود.
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند:
«حُسْنُ الظَّنِّ يُخَفِّفُ الْهَمَّ وَ يُنْجى مِنْ تَقَلُّدِ الْاثْمِ؛ حسن ظن، دل مشغولی‌های انسان را کم می‌کند. و انسان را از به گردن گرفتن گناه، نجات می‌دهد».
اینکه انسان، دائماً نسبت به دیگران بدگمان بوده و از آنان احساس خطر می کند، قلبش خالی و رها نخواهد بود، بلکه همواره مشغول حفظ کردن خودش از آسیب‌های احتمالی توسط دیگران است.
انسان خوش‌گمان، عموماً از دل مشغولی‌های بی‌فایده و خطرناک رهاست. زیرا عموماً به دیگران با نگاه مثبت نگریسته و به آنان اعتماد می‌کند. به عنوان مثال؛ دیدنِ یک خطا از سوی فرزندمان، نمی‌تواند ما را نسبت به او بدگمان کرده و احساساتمان را نسبت به او منفی گرداند. خطاهای فرزند ما، مثل بیماری‌های زودگذری هستند که باید مهربانانه و طبیبانه، درمانشان کرده و از این ورطه نجاتشان دهیم.
انتقال احساساتِ منفی که در وجود ما تولید شده، به فرزندمان، سبب عدم اعتماد به نفس او خواهد شد. بطوری که خود را یک انسان گناهکار و منفی دیده، و توان بازگشت و ادامه‌ی مسیر از او سلب خواهد شد.
در ابتدا باید سعی کنیم این مشکل را بصورت غیر مستقیم حلّ و فصل نموده و او را در جریان مستقیم قرار ندهیم. امّا اگر امکانِ حل و فصل موضوع، به روش غیر مستقیم وجود نداشته و حتماً باید او را در جریان قرار دهیم، باید کاملاً لطیف و مهربان، با او وارد تعامل شده و اعلام کنیم که خطای او را یک صفت تلقی نمی‌کنیم؛ بلکه آن را بعنوان یک بیماری کوچک دانسته و به تو در رفع آن، کمک خواهیم کرد.
بنابراین؛ باید مراقب باشیم هرگز خطاها و گناهان دیگران، ما را به بدگمانی، سرزنش، عقاب و قهر وا ندارد. زیرا سرزنش‌ها و عقاب‌های ما، گناهی عظیم‌تر از گناهی است که آنان مرتکب شده اند. از سوئی چنین عکس‌العمل‌هائی،‌ نه تنها تأثیری در ختمِ این خطاها ندارند، بلکه ممکن است آثار سوء و خطرناک‌تری را از خود بر جای گذارند.
فراموش نکنیم که؛
ما هیچ گاه از محاصره‌ی شیطان خالی نبوده‌ایم، حتی در معنوی‌ترین و پاک‌ترین مکان‌ها، شیطان دائماً در حالِ تولید فکر، برای انسان بوده تا او را به اضطراب و تخریب عملکرد بکشاند.
انسان زیرک کسی است که هرگز، افکار منفی تولید شده توسط شیطان را به خود انتساب نمی‌دهد. بلکه فقط و فقط آن را جمله‌ای از سوی شیطان دانسته و به دنبال ضدّ حمله‌ای، برای دفع آن می‌گردد.
پذیرفتن این افکار و انتسابِ آن به خودمان، سبب تثبیت آن در نفس شده و در عملکرد و رفتارهای ما موثر خواهد بود.
باید تمرین کنیم که افکار منفی‌مان نسبت به دیگران را سریعاً به خوش‌گمانی تبدیل کنیم، همیشه در غالب موارد، این امکان وجود دارد که ما بتوانیم نسبت به دیگران خوش گمان باشیم.
اما در زمانی که این امر، بر ما مسجلّ بود و خطایش بر ما ثابت شد؛ اولین قدم؛ زیر سوال بردن خودمان است؛ آیا من در ایجاد این گناه و خطای او، سهمی نداشته‌ام؟
آیا کوتاهی من، منجر به تولیدِ این خطا نشده است؟ باید سهم خودمان را در خطاهای دیگران بپذیریم و برای جبران آن، اول از خودمان، شروع کنیم. سپس، مهربانانه برای نجات او و ختم خطاهایش، یاری‌اش کنیم.
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند:
«حُسْنُ الظَّنِّ راحَةُ الْقَلْبِ وَ سَلامَةُ الدّينِ؛ خوش‌گمانی، مایه‌ی آرامش قلب، و سلامت دین انسان است».
گاهی اوقات انسان‌های خوش‌گمان، که البته انسان‌های قدرتمندی از نگاه الله هستند؛ در نظر انسان‌های دیگر، انسان‌های ساده و ... انگاشته می‌شوند. امّا مهم نیست که دیگران در مورد انسان چه می‌اندیشند! مهم نگاهی است که الله بر او می‌افکند. اینکه انسان بخواهد به گونه‌ای زندگی کند که همه‌ی انسان‌ها او را تأیید کرده و فقط در مورد او افکار و احساساتِ مثبت داشته باشند، ریشه در خودشیفتگی او داشته و یک شرک عظیم و مخفی در نفس او محسوب می‌شود.
فراموش نکنیم که اگر من پاک باشم؛ بدگویی‌های دیگران، آسیبی به عزت و شخصیت ما نمی‌زند. مهم آن است که ما در تنظیم رفتارها و افکارمان، حریمِ الهی را رعایت کنیم. نه مورد تأیید دیگران بودن، هدفِ‌مورد نظر ما باشد. این زیرکی یک مؤمن است که خیلی اوقات، طوری عمل کند که دیگران تصور کنند او متوجه منظورشان نشده است. او آنقدر مشغول ضعف‌ها و عیب‌های خودش هست، که اساساً فرصتِ مشغول بودن در رفتارهای دیگران را ندارد. لذا به راحتی افکار منفی‌ِ هجوم آورده به قلبش را فراموش کرده و مشغولِ اصلاح نفس خودش می‌شود.
او هر انسانی را نماینده‌ی خدا در زمین می‌داند، سعی می‌کند کمالاتشان را دیده و از همراهی و هم‌قدمی با آنان حتی در زمانی کوتاه لذت ببرد. خوش‌گمانی انسان نسبت به دیگران، در آنها احساس اعتماد به نفس را زنده کرده و انرژی مثبت او را دریافت خواهند کرد. لذا عموماً چنین انسان‌هایی،‌ راحت با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند، حتی با کسانی که ارتباط موفقی با دیگر انسان‌ها ندارند.
یادمان باشد که؛ خوش‌بینی، دنیا و آخرت انسان را در نهایتِ آرامش بیمه می‌کند. اگر در این میان، آسیبی هم از خوش‌گمانی به انسانِ خاصی بر ما رسید، بازهم در نهایتاً ذخیره‌ی آخرت ما خواهد بود. حداقل، ارتباط ما با غیب، با زنجیرهای بدگمانیِ نسبت به دیگران، لجن مال نخواهد شد.
خوش‌گمانی، انسان را از ابتلا به بسیاری از گناهان مثل غیبت، مراء، بحث و جدل، اختلاف و درگیری، عصبانیت، زودرنجی و ... حفظ می‌کند.
لذا مؤمن، بواسطه‌ی صفت خوش‌گمانی‌اش، دینش را حفظ کرده و با سلامتِ باطن به برزخ متولد خواهد شد.


ادامه مطلب ....

http://ift.tt/1QkFNlp

منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان

تبادل لينك

به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم

هیچ نظری موجود نیست: