سیّد محمّدحسن الهی طباطبایی
سیّدمحمّدحسن الهی طباطبایی ولادت: ۱۳۲۵ هـ.ق.
محلّ ولادت: تبریز
وفات: ۱۳۸۸ هـ.ق.
محلّ دفن: قم، قبرستان ابوحسین
محلّ تحصیل: تبریز، نجف
استادان: حضرات آیات سیّد ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمّد حسین نایینی، سیّدحسین بادکوبهای و ....
استاد عرفان: آقا سیّدعلی قاضی طباطبایی
شاگردان: حسن حسنزاده آملی، میرزا محمّدعلی ارتقایی، میرزا موسی تبریزی و ...
تألیفات: رسالهای در علم موسیقی و روابط معنوی روح با صداها (که خود آن را از بین برد.)
محلّ ولادت: تبریز
وفات: ۱۳۸۸ هـ.ق.
محلّ دفن: قم، قبرستان ابوحسین
محلّ تحصیل: تبریز، نجف
استادان: حضرات آیات سیّد ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمّد حسین نایینی، سیّدحسین بادکوبهای و ....
استاد عرفان: آقا سیّدعلی قاضی طباطبایی
شاگردان: حسن حسنزاده آملی، میرزا محمّدعلی ارتقایی، میرزا موسی تبریزی و ...
تألیفات: رسالهای در علم موسیقی و روابط معنوی روح با صداها (که خود آن را از بین برد.)
او از شاگردان مبرز مرحوم سیّدعلی قاضی بود. در سعه صدر و پاکی و حسن خلق زبانزد بود. سیر و سلوک را یک دوران خاص و با اَعمال خاصّی نمیدانست؛ بلکه آن را در متن همین زندگی عادّی تعریف میکرد و زندگی رسول الله(صلّیالله علیه و آله و سلّم) را شاهد این مطلب میآورد. میفرمود: «مراقبه یعنی آدم در همین زندگی روزمرّه غفلت را از خودش دور کند.»
ایشان پس از ۱۱ سال اقامت در شهر ساقی کوثر، به دلیل وضع نامناسب معیشتی مجبور شد همراه برادر خویش علامّه طباطبایی، به تبریز بازگردد. در تبریز به تدریس فلسفه و تربیّت جویندگان کمال پرداخت. ارتباط ایشان با مرحوم قاضی از طریق نامه برقرار بود. عباراتی چون «جُعِلتُ فِداکَ» و «عزیز دلم» که آیتالله قاضی در این نامهها خطاب به آقای الهی به کار میبرد، گویای عظمت شأن ایشان نزد استاد است. استاد سیّدمحمّدحسین قاضی میفرماید: «با اینکه خود آقا به علامّه و برادرش گفته بود که به ایران برگردند امّا دوری آنها برایشان بسیار ناگوار بود و هر وقت یاد آنها میافتاد، گریه میکرد.»
زمانی که آیتالله الهی در قم بود، در مجلس روضهای که در منزل میرزا تقی زرگری تشکیل میشد، شرکت میکرد. یک بار بعد از اتمام روضه در سینی مسی برایش چای آوردند. او انگشت خود را بر لب گذارد و بعد به سینی مسی زد. سینی تبدیل به طلا شد. بعد فرمود: «ما طلا را میخواهیم چه کنیم؟» دوباره انگشت بر لب گذاشت و به سینی زد و سینی به حالت اوّل برگشت! با وجود چنین قدرت روحی، زمانی برای پرداخت قرضش به دو هزار تومان احتیاج پیدا کرد و چون این مبلغ را نداشت، مدّتی زندانی شد!
این گفتار علامّه طباطبایی مشهور است که میفرمود: «من خودم از اخوی استفاده میکنم.»
توصیه همیشگی ایشان هنوز در خاطر اطرافیان است: «از حسنات اعمالتان که خیال میکنید حسنه است توبه کنید، تا چه رسد به معاصی!»
شرح احوال ایشان در کتاب الهیّه از انتشارات مؤسّسه فرهنگی مطالعاتی شمسالشموس آمده است
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1qNW8Mc
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر