۱۳۹۲ آبان ۸, چهارشنبه

چرا خداوند شادی كنندگان را دوست نمی دارد؟








دیدگاه دین اسلام در مورد خنده و شادی یك دیدگاه منفی نبوده و هم به گریه و هم به خنده هر دو توصیه شده است منتها برای این دو مقوله شرایط و مقررات و توصیه هایی بیان شده است كه با خارج شدن از این معیارها این دو مقوله تبدیل به اعمال و رفتار منفی خواهند شد.





شادمانی یكی از هیجان‌های مثبت در آدمی است كه بر اندیشه، احساس و رفتار وی اثر می‌گذارد.

شریعت مقدس اسلام با توجه به نیازهای اساسی بشر شادی و نشاط را تحسین و به پیروان خود توصیه می‌كند.

از دیدگاه قرآن و حدیث شادی را به دو دسته ممدوح و مذموم تقسیم می‌كنند. هر آنچه كه انسان را به منبع الهی متصل كند و رضای پروردگار در آن باشد مجاز شمرده می‌شود و هر آنچه كه جهت نافرمانی خدا و افول شخصیت انسان باشد نكوهش شده است.

عناصر كلیدی شادی پایدار در گرو ایمان، عزت نفس و امید می‌باشد و آنچه از سیره معصومین (علیهم السلام) به دست می‌آید این است كه خود آنان انسان‌های متعادل، پرتلاش و بانشاطی بودند و دیگران را نیز به سرزندگی، عمل صالح و فعالیت‌ جمعی تشویق می‌كردند.



عیارسنجی فرح و شادمانی



مهمترین معیار جهت عیارسنجی فرح و شادمانی، كسب رضایت الهی است هر آنچه مشروع بوده و ما را به خدا نزدیك كند شاخصی برای فرح ستوده شده است .

نكته مهم این كه برای روح بهترین توانگری یقین است. انسان‌های با یقین بسیار توانا هستند چرا كه آن‌ها پشتوانه و سرمایه‌ عظیم‌ یقین را دارند و این باعث می‌شود هیچ چیز در عالم آن‌ها را از پای در نیاورد، در عین حال بر اثر این صفات نیكو دارای روحی آرام توأم با طمأنینه بوده كه هیچ چیز ایشان را از پای در نخواهد آورد.

یكی از عواملی كه در فرح ممدوح نقش دارد شاد كردن مۆمنان می‌باشد. در همین مورد، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: هر كسی مۆمنی را شاد سازد به یقین مرا شاد ساخته است و هر كسی مرا شاد كند به راستی خدا را شاد كرده است...

عناصر كلیدی شادی پایدار در گرو ایمان، عزت نفس و امید می‌باشد و آنچه از سیره معصومین (علیهم السلام) به دست می‌آید این است كه خود آنان انسان‌های متعادل، پرتلاش و بانشاطی بودند و دیگران را نیز به سرزندگی، عمل صالح و فعالیت‌ جمعی تشویق می‌كردند




شادی مذموم



یكی از آیاتی كه در قرآن مجید آیه 76 از سوره قصص می باشد كه خداوند می فرماید:

«إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ :

قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم كرد، و از گنجینه‏ها آن قدر به او داده بودیم كه كلیدهاى آنها بر گروه نیرومندى سنگین مى‏آمد، آن گاه كه قوم وى بدو گفتند: «شادى مكن كه خدا شادى‏كنندگان را دوست نمى‏دارد. »[قصص:76]

مفسرین قرآن مجید در مورد اینكه این چه نوع از خوشحالی و شادمانی است كه خداوند از آن نهی كرده است و در نتیجه خداوند این افراد را مورد لطف و عنایت خود قرار نمی دهد تفسیر های مختلفی را بیان كرده اند كه برای نمونه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اینگونه می فرماید:

«كلمه" فرح" به معناى "بطر" تفسیر شده، و لیكن بطر، لازمه فرح و خوشحالى از ثروت دنیا است، البته فرح مفرط و خوشحالى از اندازه بیرون، چون خوشحالى مفرط آخرت را از یاد مى‏برد، و قهراً بطر و طغیان مى‏آورد، و به همین جهت در آیه شریفه: " ولا تَفرَحوا بِما آتاکم وَاللّه‏ُ لا یُحِبُّ کلَّ مُختالٍ فَخورٍ " اختیال، و فخر را از لوازم فرح شمرده، و فرموده به آنچه خدا به شما داده خوشحالى مكنید، كه خدا اشخاص مختال و فخور را دوست نمى‏دارد.

به همین جهت است كه در آیه مورد بحث نیز نهى از فرح را تعلیل كرده به اینكه خدا اشخاص خوشحال را دوست نمى‏ دارد.»[تفسیر المیزان:ذیل آیه شریفه]

بدین معنا كه اگر خوشحالی و خنده و شادمانی سبب غفلت از یاد خداوند متعال و فراموشی حساب و كتاب و همچنین همراه با تكبر و غرور باشد نهی شده است و در مقابل خنده ای كه همراه با یاد خداوند متعال باشد نه تنها از آن نهی نشده ، بلكه از صفات ویژه بندگان خوب خداوند معرفی شده است چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین خنده بر لبانشان ظاهر بود و خوشحالی و شادمانی نیز در زندگی آنان جریان داشت. »

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان



منابع:

ایده ها

سایت حوزه





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum67/thread59003.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: