۱۳۹۲ آبان ۸, چهارشنبه

تهمت بزرگ و غیرمنصفانه به شیعه!






قرن‏ها بر شیعه گذشته است و هزاران فقیه، مفسر، متكلم و... شیعى ظهور كرده‏اند و در گفتار و رفتار بر سلامت و حقانیت و اصالت كتاب اللّه‏ موجود در دست مردم، صحه گذشته‏اند. اسناد تحریف قرآن به شیعه تهمت بزرگ و غیر منصفانه‏اى است؛ زیرا وهابیون منابع روایى شیعه را ندیده‏اند یا این كه از روایات معارض با تحریف قرآن در این منابع چشم پوشیده‏اند. به یقین روایات معتبر فراوانى در منابع شیعى وجود دارد كه بر سلامت قرآن از تحریف، تأكید مى‏ورزند.




علمای بزرگ شیعه هرگز قائل به تحریف قرآن نبوده و نیستند و اگر معدودی از اخباریان ساده اندیش در این زمینه سخنی دارند آن‌ به نام شیعه و علمای بزرگ آنان قلمداد كرد.

آنچه در آثار علمای شیعه دیده می‌شود اصراری عجیب بر تحریف ناپذیری قرآن است؛ كه بعضی از محققان محترم عبارت صریح بسیاری از آنان را از جمله شیخ صدوق (ت 381 دوّم)، شیخ مفید (ت 413 هـ. ق)، شیخ ابوعلی فضل بن طبرسی (548 هـ. ق) فیض كاشانی (ت 1090 هـ. ق)، شیخ جعفر كاشف الغطاء (ت 1228 هـ. ق) و ... را گرد آورده‌اند كه تنها به ذكر چند نمونه از آن‌ها كه صحت قرآن را اجماعی می‌دانند اكتفا می‌شود:

1 ـ شیخ صدوق (ره) می‌گوید: «اعتقاد ما (شیعیان) این است كه قرآنی كه خدای متعال بر پیامبرش محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل فرموده همین قرآنی است كه بین دو جلد در دست مردم است و بیش از این نیست... و هركس به ما (شیعیان) نسبت دهد كه ما قرآن را بیش از آن می‌دانیم دروغگوست.».

2 ـ شیخ جعفر كاشف الغطاء می‌فرماید: «زیاده‌ای در قرآن نیست؛ نه سوره، نه آیه، ـ بسمله و غیر آن ـ نه كلمه و نه حرف؛ و تمام آن‌چه بین دو جلد است و تلاوت می‌شود ـ به (طبق) ضرورت مذهب، بلكه دین، و اجماع مسلمانان و اخبار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمة اطهار ـ علیهم السّلام ـ كلام خداست».

3 ـ شیخ محمّد حسین كاشف الغطاء نیز می‌گوید: «و همانا كتاب موجود در دست مسلمانان همان كتابی است كه خدا آن‌را برای اعجاز و تحدی (مبارزه طلبی) و آموختن احكام و تمیز حلال از حرام بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل كرده است و نقص، تحریف و زیاده در آن نیست؛ و بر این مطلب اجماع شیعه امامیه می‌باشد».

4 ـ محقق تبریزی (ره) یكی از ادله عدم تحریف قرآن را در نزد شیعه امامیه اجماع آنان ذكر كرده است.

5 ـ محقق بغدادی (سیّد محسن اعرجی (ره) بعد از بیان اتفاقی بودن عدم تحریف به زیاده در قرآن، می‌گوید: فقط اختلاف در تحریف به نقصیه در قرآن است و معروف بین اصحاب ما (شیعیان) ـ حتّی اجماع بر آن نقل شده ـ عدم تحریف به نقصان است.

مهم‌تر از همه اینكه امام هادی ـ علیه السّلام ـ ـ امام شیعیان و علمای آنان ـ صحت قرآن و تحریف ناپذیری آن را مورد اتّفاق امّت می‌داند چنان‌كه در نامه‌ای كه در پاسخ به نامه اهل اهواز می‌نویسد در این مورد چنین مرقوم می‌فرمایند: همه امّت با تمام فرقش بدون این‌كه اختلافی بینشان باشد اجتماع دارند بر این‌كه قرآن حق است و شكی در آن نیست ؛ پس آن‌ها در این اجتماعشان درست‌كار و بر تصدیق آن‌چه خدا نازل فرموده هدایت شده می‌باشند؛ زیرا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «امّت من بر ضلالت اجتماع نمی‌كنند.»

امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «در آنچه از زبان ما نقل مى‏شود حق و باطلى است، براى تشخیص حق از باطل، این روایات را با قرآن بسنجید! آنچه را با كتاب اللّه‏ موافق است، بپذیرید و مخالف آن را واگذارید!»



هیچ یك از شیعیان قائل تحریف قرآن به زیاده نیستند



بنابراین اتهام تحریف قرآن به زیاده علیه شیعه از باب ناآگاهى است. شیعه همچون دیگر مذاهب اسلامى، به سلامت قرآن از تحریف ـ اعم از نقیصه یا زیاده ـ اعتقاد دارد برخى علماى آنان در قرن‏هاى اولیه و بعضى اخباریان در قرن‏هاى یازدهم و دوازدهم هجرى، هوادار تحریف قرآن به نقیصه بوده‏اند.

اما قرن‏ها بر شیعه گذشته است و هزاران فقیه، مفسر، متكلم و... شیعى ظهور كرده‏اند و در گفتار و رفتار بر سلامت و حقانیت و اصالت كتاب اللّه‏ موجود در دست مردم، صحه گذشته‏اند.

اما تعجب از گروهى وهابى است كه خود را عالم مى‏دانند اما ارزش تحقیقات علمى را پایین آورده‏اند، گویا آنان این آیه را نخوانده‏اند كه مى‏فرماید: «ووَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُۆْمِنًا»؛ (سوره نسا، آیه 94) و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام مى‏كند نگویید تو مسلمان نیستى !



یا در قرآن ندیده‏اند كه مى‏فرماید: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُۆَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْۆُولاً »؛ (سوره اسرا، آیه 36) و چیزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن! زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند نشد .

اسناد تحریف قرآن به شیعه تهمت بزرگ و غیر منصفانه‏اى است؛ زیرا این گروه منابع روایى شیعه را ندیده‏اند یا این كه از روایات معارض با تحریف قرآن در این منابع چشم پوشیده‏اند.

به یقین روایات معتبر فراوانى در منابع شیعى وجود دارد كه بر سلامت قرآن از تحریف، تأكید مى‏ورزند.

براى نمونه: پنجمین ستاره آسمان امامت شیعه؛ محمد بن على، امام باقر علیه‏السلام مى‏فرماید: «دلیل و شاهد مطالب جدید و نوآورى‏هاى امام را از كتاب اللّه‏ بخواهید!» (كافى، ج 5، ح 2)

امام صادق علیه‏السلام نیز مى‏فرماید: «مردم باید مشروعیت شروطى كه میان خود مى‏بندند با قرآن بسنجند! هر شرطى مخالف كتاب خدا باشد، مردود است». (كافى، ج 5، باب الشرط و الخیار، ح 1)

وى قرآن را پاسخگوى تمام نیازهاى بشر مى‏داند و مى‏فرماید: «خداى بزرگ قرآن را بیانگر همه چیز كرد و به خدا قسم چیزى از نیاز بندگان كه آرزوى وجودش را در قرآن داشته باشند نیست مگر این‏كه خداوند درباره‏اش آیه‏اى‏نازل فرموده است.» (كافى، ج 1)

شیعه همچون دیگر مذاهب اسلامى، به سلامت قرآن از تحریف ـ اعم از نقیصه یا زیاده ـ اعتقاد دارد برخى علماى آنان در قرن‏هاى اولیه و بعضى اخباریان در قرن‏هاى یازدهم و دوازدهم هجرى، هوادار تحریف قرآن به نقیصه بوده‏اند





و مى‏فرماید: «هیچ امرى بین دو نفر اختلافى نیست مگر آن كه ـ راه حل آن ـ در كتاب خداى ـ عزوجل ـ وجود دارد، البته عقول مردم به آن نمى‏رسد.» و چون روایات دروغینى به اهل‏بیت علیهم‏السلام نسبت داده مى‏شود، قرآن براى تشخیص حق از باطل مهم‏ترین معیار است؛ چنان‏كه امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «در آنچه از زبان ما نقل مى‏شود حق و باطلى است، براى تشخیص حق از باطل، این روایات را با قرآن بسنجید! آنچه را با كتاب اللّه‏ موافق است، بپذیرید و مخالف آن را واگذارید!» (کافى، ج 1، باب الاخذ بالسنة و شواهد الكتاب، ح 1)

در مجموعه‏هاى روایى چهارگانه و با ارزش شیعه یعنى «كافى»، «تهذیب»، «استبصار» و «من لا یحضره الفقیه»

روایات فراوانى از پیشوایان معصوم شعیه؛ وجود دارد كه به مناسبت‏هاى عام و خاص، مردم را به كتاب اللّه‏ ارجاع داده‏اند.

اگر شیعه قرآن موجود را محرَّف و بخش مهمى از آیات آن را محذوف مى‏دانست، چگونه مردم را به قرآن موجود ارجاع مى‏دهد؟ چگونه آن را مرجع تشخیص صحت و سقم روایات معصومان علیهم‏السلام مى‏داند؟ و چگونه به آنان سفارش مى‏كند در اختلافات، و شروطشان در معاملات به آن رجوع كنند؟

به راستى اگر نظریات دینى مفتیان بر چنین تحقیقات ضعیفى متكى است و آن را به نام دین در اختیار مردم مى‏گذارند، دیگر چه اعتمادى به علم و عالم و حجیت اقوال و احكام باقى مى‏ماند؟!

فرآوری: آمنه اسفندیاری






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum67/thread59001.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: