۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه

12 فروردین روز آری به جمهوری اسلامی

برترین ها: پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی همه‌پرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.






در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند. طبق اعلاميه دولت موقت، در رفراندم 20 ميليون و 288 هزار تن (98 و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراري نظامي اسلامي «بله» و 241 هزار تن «نه» گفته بودند.



برگه رای‌گیری چه شکلی بود؟




برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود:



«بسمه تعالی



دولت موقّت انقلاب اسلامی



وزارت کشور



تعرفهٔ انتخابات رفراندم



تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی



که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت.»



رای‎دهندگان، می‌بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می‎کردند و در صندوق رای می‎انداختند.




پیام حضرت امام خمینی قدس سره به مناسبت 12 فروردین 1358



نهال انقلاب اسلامی كه با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد كرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و با پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل دولت موقت از سوی امام خمینی« قدس سره» زمینه ی مهمترین همه پرسی تاریخ ایران زمین جهت تعیین نوع حكومت در ایران فراهم شد.



روز دوازده فروردین، روز ظهور شخصیت واقعی مردم ایران، روز پیروزی مستضعفین بر مستكبرین و روز تثبیت انقلاب اسلامی است كه بی هیچ ریب و شكی زمینه ساز حكومت عدل اسلامی در سراسر جهان خواهد بود.



این روز مقدس، این یوم الله پر بركت سرآغاز حیات واقعی اسلام در عصر دنیامداران و دنیا پرستان است كه از معنویت و روحانیت گسسته و سعادت خود را در پیروی از امیال و آرزوهای حیوانی خود می دانند.



در این روز عزیز ساختار جدید سیاسی اجتماعی ایران بر مبنای آرای اكثریت قریب به اتفاق مردم یعنی 2/98 درصد آرای ملت مسلمان ایران تثبیت شد.



در این روز پر بركت نظامی متولد شد كه نور اسلام عزیز را پس از گذشت قرن های زیاد دیگرباره نه تنها در ایران اسلامی بلكه در سراسر جهان متجلی ساخت. در این روز مقدس حكومتی شكل گرفت كه شعار اصلی آن استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود.



این عبارت ملكوتی كه به عنوان شعار اصلی انقلاب اسلامی و توسط میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزات درخشان ملت با سلطنت پهلوی همه روزه در جای جای ایران اسلامی فریاد كشیده شده بود، حكومتی را پایه ریزی كرد كه عدالت اسلامی یكی از اهداف عالیه ی آن بود. در این شعار مقدس كلمه ی استقلال به عنوان نخستین هدف مطرح شده بود كه رساننده ی این پیام به جهان و جهانیان بود كه امت مسلمان ایران می خواهد «اراده ی ملی» خود را حاكم بر مقدرات خویش سازد تا بتواند از نفوذ و دخالت های بیگانگان رهایی یابد و چه زیبا و متین امام خمینی قدس سره فرموده است:



«اگر استقلال كشور خودمان را تحصیل نكنیم سایر چیزها درست نخواهد شد.»




تشكیل جمهوری اسلامی نه تنها اراده ی ملی ایرانیان را بر سرنوشت خود تثبیت كرد و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلكه این بارقه ی امید در دل محرومان و مستضعفان جهان درخشید كه بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده ی خداوند تبارك وتعالی را شاهد باشند.



امام خمینی قدس سره در تاریخ 12 فروردین 1358 پس از تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی طی پیامی رادیو تلویزیونی فرمودند:



«خداوند تعالی وعده فرموده است كه مستضعفین ارض را به امید و توفیق خودش، به مستكبرین غلبه دهد و آن ها را امام و پیشوا قرار دهد. وعده ی خداوند تعالی نزدیك است. من امیدوارم كه ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفین بر مستكبرین غلبه كنند چنان كه تاكنون غلبه كردند... من از عموم ملت ایران تشكر می كنم كه در این رفراندوم شركت كردند و رأی قاطع خودشان را كه باید گفت صددرصد پیروزی بوده است دادند و به جمهوری اسلامی هم رأی دادند... جمهوری اسلامی است كه احكام مترقی او بر تمام احكامی كه در سایر قشرها و سایر مكتب هاست تقدم دارد.»



رهبر كبیر انقلاب اسلامی قدس سره در قسمت دیگری از پیام خود فرمودند:



«صبح گاه 12 فروردین كه روز نخستین حكومت الله است از بزرگ ترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند روزی كه كنگره های قصر 2500 ساله حكومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه ی شیطانی برای همیشه رخت بربست و حكومت مستضعفین جانشین آن گردید.



انتخاب واژه ی عید برای چنین روزی از سوی امام امت« قدس سره» یك انتخاب دقیق و صحیح است؛ زیرا عید به روزی اطلاق می شود كه آن روز نو و شادی آفرین باشد و باعث سربلندی و مجد یك ملت شود. بنابر این دوازدهم فروردین از بزرگترین اعیاد انقلاب اسلامی ایران می باشد.



هدف دیگر شعار اصلی انقلاب، كلمه ی آزادی بود. در رابطه با آزادی نظرات مختلف و متعددی مطرح می شود؛ اما در اسلام، آزادی جامع ترین و مانع ترین معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: شرایط سیاسی – اجتماعی لازم برای رشد و تعالی فرد و مردم كه در آن موانع قانونی و فرهنگی مثل عرف و عادت، و موانع سیاسی، مانند سلطه ی طاغوت و استعمار و استبداد وجود نداشته باشد. یعنی انسان در انتخاب عقیده و بیان و نشر آن آزاد است. مگر آن كه به دیگران آسیبی وارد بیاید و همچنین از خود سلب آزادی به شیوه غربی ننماید به طوری كه مردم بتوانند هدایت و رشد و تعالی یابند.



هدف نهایی شعار اصلی، كلمه ی جمهوری اسلامی بود كه از به هم پیوستن جمهوری و اسلامی به دست آمده است. كلمه جمهور به معنای توده یا انبوه مردم است و منظور از گنجاندن چنین كلمه ای برای نظامِ شكل گرفته ی بعد از انقلاب، اتكا داشتن و تعیین كننده بودن رأی مردم در سرنوشت خود و كلیه ی امور اجرایی كشور می باشد و به طور كلی حكومتی را تببین می كند كه برای تأمین زندگی دنیایی توده مردم متكی به مردم باشد.




واژه ی اسلامی هم به سبب تمایز آن از دیگر نظام های جمهوری است كه ویژگی های خاص خود را دارد كه در آن ارزش های الهی و قرآنی بر تمامی شئون حاكمیت دارد و همچنین ولی فقیه كه بر طبق نظام الهی، ولایت امر و امامت امت را بر عهده می گیرد، افزون بر تأمین زندگی مردم، مسؤولیت هدایت مردم و كمك به رشد و تعالی آنان را بر عهده دارد. برای تحقق این بخش حیاتی از شعار اصلیِ انقلاب پس از پیروزی آن، نیاز بود تا رسماً ناظم مشخصی حاكم بر ایران شود و در همین راستا بود كه رهبر نهضت، امام خمینی« قدس سره» طی سخنانی فرمودند:



«... احتیاج به رفراندوم هم نیست؛ برای این كه مردم آرای خودشان را در ایران اعلام كردند. با فریادها، با دادها اعلام كردند...»



و در ادامه علت اعلام همه پرسی را رسمی كردن آن، اتمام حجت برای دیگران و بسته شدن راه اگرها و مگرها عنوان كرده و فرمودند:




«... این جانب به جمهوری اسلامی رأی می دهم و از شما هم می خواهم كه به آن رأی دهید...».



دقیقاً در همین زمان وسوسه های خناسان شروع شد. از جمله این كه طرح كردند كه حكومت بر اساس «جمهوری» بدون قید دیگری یا این كه جمهوری دمكراتیك و ... باشد. لذا امام امت قدس سره با احساس خطر انحراف در صفوف متحد ملت و با آگاهی بی نظیر خود مردم را از این خطر آگاه كرده و فرمودند:



«رأی بدهید به جمهوری اسلامی، نه یك حرف زیادتر و نه یك حرف كمتر.»و مردم ایران در روزهای سرنوشت ساز، دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه در پای صندوق های رأی، به یكی از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی جامه ی عمل پوشاندند و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی را با آرای عظیم و باور نكردنی خود تحقق بخشیدند.



نتیجه ی درخشان 2/98 درصدی آرای مردم، مطرح شدن هر گونه بحث و جدلی را در شكل و نوع حكومت ایران پس از سقوط نظام شاهنشاهی 2500 ساله از میان برد و با رهبریت قاطع امام خمینی قدس سره و مجاهدت ها و كوشش های بی نظیر امت مسلمان ایران حكومت اسلامی در سرتاسر ایران استقرار یافت؛ تا به حول و قوه ی الهی ملت بزرگ ایران بتواند توانمند و امیدوار زمینه ی تشكیل حكومت عدل اسلامی را برای ظهور امام زمان «علیه السلام» فراهم آورد.




بدین ترتیب مبارزات مستمر و پیگیر امت مسلمان ایران در برپایی حكومت اسلامی تحقق یافت و عصر نوینی در تاریخ ایران و اسلام آغاز شد.



امام خمینی« قدس سره» به شكرانه ی این پیروزی درخشان در پیام خود فرمودند:



«... من به دنیا اعلام می كنم كه در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن كنند...»



«... من از این همبستگی بی مانند كه همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا لبیك گفتند و به اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدیر می كنم...»



منابع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – صحیفه نور






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum55/thread49799.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


اعلام مصادیق قمار در فضای مجازی

خبرگزاری مهر: پلیس فتا با اعلام مصادیق جدید قمار در فضای مجازی به کاربران ایرانی در خصوص گرفتار شدن در دام قمار بازان و عواقب آن هشدار داد.



پليس فتا ضمن برشمردن انواع بازي هاي اينترنتي قماري جديد در فضاي مجازي شامل پيش­ بيني مسابقات ورزشي،مسابقات پيامکي و مسابقات قرعه‌اي (بخت آزمايي) به کاربران هشدار داد که توصيه هاي پليس فتا را در اين خصوص جدي بگيرند تا طعمه افراد سود جو و فرصت طلب نشوند.



پيش­ بيني مسابقات ورزشي



در اين گونه سايت‌ها که اخيراً در حال گسترش روز افزون است، افراد با عضو شدن و پرداخت مبالغي قادر به پيش ­بيني مسابقات ورزشي به خصوص مسابقات فوتبال مي‌شوند. معمولاً در اين گونه پيش­بيني‌ها که به صورت هفتگي، ماهيانه و ساليانه برگزار مي‌شود، ليگ‌هاي داخلي و خارجي لحاظ مي شود. شيوه عملکرد اين سايت اين­گونه است که افراد با پرداخت مبالغي قادر به پيش­ بيني و در صورت درست حدس زدن نتيجه مسابقه در ليست قرعه کشي قرار مي‌گيرند.



گردانندگان اين سايت‌ها که عنوان مجرمانه داير کنندگان قمارخانه‌هاي اينترنتي طبق مواد 708 و 710 قانون مجازات اسلامي بر آن‌ها اطلاق مي‌شود؛ معمولاً با بيان اين مطلب که مقداري از وجوه دريافتي از شرکت کنندگان خرج امور خيريه مي‌شود، قصد توجيه کردن و قانوني جلوه دادن اين­گونه شرط­بندي‌ها را دارند.



اما بايد در نظر داشت که به فرض درست بودن اين ادعا عمل خير آن‌ها مجوزي براي مسابقات شرط­بندي نيست.



طبق نظر اکثر فقها شرط بندي حرام و از مصاديق قمار به حساب مي‌آيد.



طريق قانون افرادي که در اين مسابقات شرکت مي‌کنند و داير کنندگان اين سايت‌ها مجرم مي‌باشند و افرادي که از اين راه اموالي را به دست آورده‌اند بايد آن را به صاحبانشان مستردد نمايند.



مسابقات پيامکي



يکي ديگر از مسابقاتي که در حال شکل­ گيري و گسترش مي‌باشد، مسابقات پيامکي است. اين مسابقات در قالب سؤال و جواب برگزارمی شود. روال کار در اين­گونه مسابقات بدين­گونه است که افراد با جواب دادن به سؤالي که اصولاً خيلي آسان طرح مي‌شود وارد مرحله قرعه­ کشي مسابقه مي‌شوند. محل تأمين هزينه‌هاي جوايز برندگان اين­گونه مسابقات معمولاً از شرکت کنندگان اخذ مي‌شود که اين مورد وجاهت شرعي و قانوني ندارد.



در واقع اگر هزينه جوايزي که به برندگان اهدا مي‌شود از محلي غير از پول شرکت­ کنندگان در مسابقه باشد به نظر مي‌رسد شرکت در اين مسابقات مشکل شرعي نداشته باشد؛ اما طبق اخبار و آماري که در دست است. هزينه‌هاي جوايز، از محل هزينه پيامک­ ها تأمين مي‌شود که باعث عدم جواز شرکت در اين مسابقات مي‌شود.



بايد اشاره کرد که گردانندگان اين مسابقات از محل هزينه‌هايي که از شرکت­ کنندگان دريافت مي‌شود سودهاي کلاني به دست مي‌آورند و قسمت کمي از اين مبالغ را به شرکت­ کنندگان جايزه مي‌دهند.



مسابقات قرعه‌اي (بخت آزمايي)



اساس شکل گيري اين مسابقات قرعه و احتمال است و اصولاً شرکت کنندگان در اين مسابقات به مهارت و فعاليت خاصي نمي‌پردازند؛ بلکه با پرداخت مقداري هزينه شانس و اقبال خود را امتحان مي‌کنند. بخت آزمايي که در اصطلاح انگليسي به آن لاتاري گفته مي‌شود، نوعي قمار دسته جمعي است که به علت جذابيت جوايز آن در حال رواج و گسترش روز افزون مي‌باشد.



البته بايد در نظر داشت که برگزار کنندگان اين مسابقات براي تطهير اين نوع فعاليت غالباً به صورت نمادين اقدام به اعمال عام‌المنفعه و خيرخواهانه مي‌نمايند که اين اعمال ياد شده به هيچ وجه باعث از بين رفتن حرمت بخت آزمايي و قمار نمي‌شود.



مجازات قماربازان



مفادي از قانون مجازات اسلامي و مجازات هاي مقرر در مورد جرم قمار ، قماربازي و ساير جرايم مرتبط با آن مانند قمار بازي هاي اينترنتي را به طور مجمل در اين نوشتار براي اطلاع رساني و آگاهي کاربران مورد بررسي قرار داديم .



مواد 705 الي 711 قانون مجازات اسلامي



ماده 705:



قمار بازي با هر وسيله اي ممنوع و مرتکبين آن به يک تا شش ماه حبس و يا تا 74 ضربه شلاق محکوم مي شوند و در صورت تجاهر به قمار بازي به هر دو مجازات محکوم مي شوند.



ماده 706:



هر کس آلات و وسايل مخصوص به قمار بازي را بخرد يا حمل يا نگهداري کند به يک تا سه ماه حبس يا تا پانصد هزار تا يک ميليون و پانصد هزار ريال جزاي نقدي محکوم مي شود.



ماده 707:



هرکس آلات و وسايل مخصوص به قماربازي را بسازد يا بفروشد يا در معرض فروش قرار دهد يا از خارج وارد کند يا در اختيار ديگري قرار دهد به سه ماه تا يک سال حبس و يک ميليون و پانصد هزار تا شش ميليون ريال جزاي نقدي محکوم مي شود.



ماده 708:



هر کس قمارخانه داير کند يا مردم را براي قمار به آنجا دعوت نمايد به شش ماه تا دو سال حبس و يا از سه ميليون تا دوازده ميليون ريال جزاي نقدي محکوم مي شود.



ماده 709:



تمام اسباب و نقود متعلق به قمار حسب مورد معدوم يا به عنوان جريمه ضبط مي شود.



ماده 710:



اشخاصي که در قمارخانه ها يا اماکن معد براي صرف مشروبات الکلي موضوع مواد (701)و(705) قبول خدمت کنند يا به نحوي از انحاء به داير کننده ي اين قبيل اماکن کمک نمايد معاون محسوب مي شوند و مجازات مباشر در جرم را دارند ولي دادگاه مي تواند نظر به اوضاع و احوال و ميزان تاثير عمل معاون مجازات را تخفيف دهد .



ماده711:



هرگاه يکي از ضابطين دادگستري و ساير مامورين ذي صلاح از وجود اماکن مذکور در مواد (704)و(705)و(708)يا اشخاص مذکور در ماده (710)مطلع بوده و مراتب را به مقامات ذي صلاح اطلاع ندهند يا برخلاف واقع گزارش نمايند در صورتي که به موجب قانوني ديگر مجازات شديدتري نداشته باشند به سه تا شش ماه حبس يا تا (74) ضربه شلاق محکوم مي شوند.





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum41/thread49798.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


میزان افزایش حقوق بازنشستگان در سال 92

خبرگزاری فارس: بر اساس پیشنهاد سازمان تأمین اجتماعی و تصویب هیئت وزیران، مستمری تمام مستمری‌بگیران اعم از بازنشسته، ازکارافتاده و بازمانده (پرونده) به میزان ۲۵ درصد افزایش یافت.



متن پیشنهاد مدیرعامل سازمان تأمین‌اجتماعی طی نامه شماره 15/92/1000 مورخ هشتم فروردین 1392 به ریاست جمهوری، به این شرح است:



«جناب آقای دکتر احمدی نـژاد



ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران



سلام علیکم



احتراماً؛ همانطور که استحضار دارند، سازمان تأمین‌اجتماعی مفتخر است که بیشترین تعداد بازنشستگان و مستمری‌بگیران کشور را تحت پوشش دارد، لذا هرگونه حمایت از این جامعه به نوعی می‌تواند حمایت از اکثریت بازنشستگان و مستمری بگیران کل کشور باشد، از طرفی حضرتعالی نیز در مراسم گرامیداشت هفته تأمین‌اجتماعی در سال 1391 تاکید فرمودید که تمهیداتی اندیشیده شود تا در سال 1392 دریافتی این عزیزان از ماهانه 7 میلیون ریال کمتر نباشد، با توجه به مطالب مطروحه فوق و در اجرای ماده 96 قانون تأمین‌اجتماعی پیشنهاد این سازمان در رابطه با نحوه افزایش میزان مستمری‌ها در سال 1392 به شرح ذیل تقدیم می‌گردد:



1- مستمری کلیه مستمری‌بگیران اعم از بازنشسته، ازکارافتاده و بازمانده (پرونده)به میزان 25 درصد افزایش یابد.



2- پس از اعمال افزایش موضوع بند(1) دریافتی افرادیکه میزان سابقه پرداخت حق‌بیمه آنان 30 سال و بیشتر باشد (اعم از سابقه پرداخت حق‌بیمه واقعی و نیز سنوات ارفاقی که به موجب قوانین مختلف نظیر اشتغال در مشاغل سخت و زیان ‌آور ایجاد شده است) در هر حال کمتر از ماهیانه 7 میلیون ریال نباشد.



3- مصوبه 26580/ت 42471هـ مورخ 9/2/1388 هیات محترم وزیران درخصوص مستمری‌بگیرانی که تاکنون از حمایت یارانه‌ای دولت موضوع بند(39) قانون بودجه سال 1388 کل کشور بهره‌مند می‌شده‌اند در صورتی که در لایحه بودجه سنواتی کل کشور به صورت ردیفی جداگانه منظور و به سازمان پرداخت شود، اجرا گردد.



خواهشمند است در صورت موافقت با پیشنهاد مذکور مراتب را جهت اقدامات بعدی امر به ابلاغ فرمایند».



روابط عمومی سازمان تأمین‌اجتماعی ضمن تبریک سال نو درخصوص نتیجه نامه مذکور اعلام کرد:



«پیشنهاد مدیر عامل سازمان تأمین‌اجتماعی به شرح نامه فوق‌ در جلسه روز یکشنبه مورخ 11 فروردین 92 هیئت دولت مطرح و به شماره 395/92/م عیناً به تصویب رسید که ان‌شاءالله از ابتدای سال 1392 قابل اجرا و پرداخت است».





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum360/thread49797.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


پیروزی نوبرانه پرسپولیس در سال ۹۲/ پیکان در آستانه سقوط

هفته سی و یکم لیگ برتر فوتبال

پیروزی نوبرانه پرسپولیس در سال ۹۲/ پیکان در آستانه سقوط

تیم فوتبال پرسپولیس در اولین دیدارش در سال ۹۲ پیکان را شکست داد.







به گزارش خبرگزاری فارس، در ادامه هفته سی و یکم لیگ برتر فوتبال پرسپولیس از ساعت 17 در ورزشگاه آزادی و در حضور 12 هزار تماشاگر( طبق اعلام بلندگوی ورزشگاه) به مصاف تیم پیکان رفت که بازی با نتیجه 2 بر یک به سود پیکان به پایان رسید.

کیوان وحدانی در دقیقه 58 برای پیکان گلزنی کرد. این بازیکن از غلفت مدافعان پرسپولیس استفاده کرد و با یک ضربه زمینی دروازه سرخپوشان را باز کرد.

کریم انصاری فرد در دقیقه 72 با یک ضربه فنی از داخل محوطه جریمه برای پرسپولیس گلزنی کرد. در دقیقه 78 محمد نوری روی توپ ارسالی از نقطه کرنر با ضربه سر گل دوم سرخپوشان را به ثمر رساند.

پرسپولیس با این برد 46 امتیازی شد و در رده ششم باقی ماند و پیکان 24 امتیازی همچنان در رده شانزدهم است و تقریبا باید این تیم را سقوط کرده بدانیم و فقط روی کاغذ شانس بقا در لیگ برتر را دارد.

تورج حق‌وردی داور مسابقه به حمید دیوسالار از پیکان و نیلسون و محمد قاضی از پرسپولیس کارت زرد نشان داد.

در اولین دیدار هفته سی و یکم تراکتورسازی 2 بر یک داماش گیلان را شکست داد. سایر دیدارهای این هفته روزهای جمعه و شنبه برگزار می‌شود.

ترکیب تیم پرسپولیس:

نیلسون، علیرضا نورمحمدی، محسن‌ بنگر، محمد خانزاده( از دقیقه 69 علی کریمی)، امیرحسین فشنگچی، میثم نقی‌زاده، محمد نوری، ولادتکو، پروویچ،( از دقیقه 63 هادی نوروزی) محمد قاضی( از دقیقه 89 عادل کلاه کج) و کریم انصاری فرد

سرمربی: یحیی گل‌‌محمدی



ترکیب پیکان:

فابیو کاروالیو، علی میرشفعیان، جلال کاملی مفرد، سید احمد مهدی‌زاده، حمید دیوسالار، محمدرضا طهماسبی( از دقیقه 84 رضا طاهری) ، ایمان مبعلی،( از دقیقه 77 پیمان میری)، داود حقی، حکیم نثاری( از دقیقه 84 میلاد زنیدپور)، وحید حیدریه، کیوان وحدانی

سرمربی: فیروز کریمی





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum375/thread49796.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


پایان جهان؟ اسلام پاسخ میدهد


به نام خدا




پایان جهان؟ اسلام پاسخ میدهد



کاری از وزارت علوم و تحقیقات مجازی !





بسم الله الرحمن الرحیم



در سالهای اخیر، بحثی در جهان رواج یافته است به نام "پایان دنیا" هر چند سال یکبار، صاحبان رسانه، ائم از رسانه های خبری، تحلیلی، نوشتاری و حتی رسانه های تصویری مانند هالیوود، تاریخی را به عنوان آخرین روز جهان اعلام می کنند، با دامن زدن به شایعات موجب القای ترس و نگرانی در میان ساکنین کره زمین می شوند و در نهایت در تاریخ مقرر به اهداف از پیش تعیین شده خود رسیده و دوباره تاریخ جدیدی را برای نابودی زمین، تعیین می کنند. یک بار سال ۱۹۹۸ یکبار ۲۰۰۷ و اینبار هم ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲. این مورد اخیر، یعنی پیشگوئی نابودی زمین در سال ۲۰۱۲ ، به دلیل تبلیغات زیاد رسانه ای، نمود بسیار بیشتری پیدا کرد، یکی از مهمترین تبلیغاتی که هالیوود به آن دامن زد، فیلم ۲۰۱۲ ساخته "رولند امریش"

(
Roland Emmerich ) بود. در این فیلم به وضوح از نابودی جهان و کشته شدن کلیه ساکنان زمین به غیر از گروهی خاص! در سال ۲۰۱۲ صحبت شده بود و این فرضیه که به زعم بعضی پایه های علمی نیز داشت را، تقویت میکرد و باعث شد که بسیاری از مردم در سرتاسر جهان، منتظر فرا رسیدن ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲ بوده و خود را محیای نابودی و یا حداقل شرایط خیلی سخت کنند، بسیاری از مردم، با خرج مبالغ کلان، برای خود پناهگاه هایی یافته و در آن پناه جسته بودند و تمامی ذهن ها معطوف به این واقعه خیالی و ترسناک شده بود.



اما داستان چیست؟



برای این شایعات منابع و استنادات مختلفی مطرح می‌شود. من جمله تقویم قوم مایا، پیش‌گویی‌های نوستراداموس و حتی منابع مذهبی و باستانی، که مطرح‌کنندگان این شایعه به آن استناد می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که دنیا باید در این روز به پایان برسد.



شایعه دیگری نیز که در این زمینه مطرح شده بحث خاموشی سه روزه زمین و ورود زمین به دوره جدیدی از حیات خود است.



این داستان اولین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره‌ای به نام «نیبیرو» که سومری‌ها آن را کشف کرده‌اند، در حال حرکت به سوی زمین است. ابتدا گفته می‌شد که این فاجعه در ماه می ۲۰۰۳ رخ می‌دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی رخ نداد، زمان موعد به دسامبر ۲۰۱۲ تغییر کرد و به تقویم باستانی «مایا» ها که تحول بزرگ در سال زمستان ۲۰۱۲ را پیش‌بینی کرده بود، ربط داده شد. به همین دلیل هم تاریخ ۲۰ یا ۲۱ دسامبر به عنوان روز موعد پیش‌بینی شد.



نظر اسلام در مورد پایان دنیا



اما در میان ملل و ادیان دنیا، تنها یک گروه بودند که از همان روز اول برای این سخنان هیچ ارزشی قائل نشده و این سخنان را جز نقشه ی شوم برخی سیاستمدارن و دنیاپرستان که تنها به فکر منافع و اجرای نقشه های اقتصادی و حتی نظامی خود هستند، نمی دیدند. مسلمانان و بخصوص شیعیان، بنابر آموزه هایی که کتاب آسمانی خویش و همچنین از قول بزرگان و رهبران دینی خود آموخته بودند، اطمینان داشتند که در این تاریخ و یا هر تاریخ دیگری که بشر پیش بینی کند اتفاقی نخواهد افتاد و همه امور تنها به دست قادر خداوند متعال بوده و خواهد بود. ذکر این نکته حائز اهمیت است که از نظر مسلمانان، نابودی و یا تغییرات گسترده در زمین امری حتمی است که طی آن تمامی افراد روی زمین مرده و سپس به همراه دیگر آدمیانی که از روز اول خلقت در زمین زندگی کرده اند، برانگیخته شده و در محضر عدل الهی حاضر خواهند شد و این رویداد قیامت نام دارد.



در قرآن کریم-کتاب آسمانی مسلمانان- آیات بسیاری درباره قیامت و چگونگی شکل گیری آن بیان شده است و این امر را برای ما مسجل میکند که مسلما روزی، قیامت فرا خواهد رسید، اما از نظر قرآن علم به زمان چنین واقعه ای، تنها نزد خداوند متعال است و هیچ بشری توانائی پیشگوئی این زمان را ندارد، در اینجا به بعضی از آیات مربوط به این اتفاق اشاره خواهیم کرد:



سوره انفطار آیات ۱-۳:



إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ( ۱ ) وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انْتَثَرَتْ ( ۲ ) وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ( ۳ )



آن زمان که آسمان [= کرات آسمانی] از هم شکافته شود، ( ۱ ) و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند، ( ۲ ) و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود، ( ۳ )



When the heaven is cleft asunder, ( ۱ ) When the planets are dispersed, ( ۲ ) When the seas are poured forth, ( ۳ )



سوره تکویر آیات ۱-۶:



إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ( ۱ ) وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ ( ۲ ) وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ( ۳ ) وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ( ۴ ) وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ( ۵ ) وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ( ۶ )



در آن هنگام که خورشید در هم پیچیده شود، ( ۱ ) و در آن هنگام که ستارگان بیفروغ شوند، ( ۲ ) و در آن هنگام که کوهها به حرکت درآیند، ( ۳ ) و در آن هنگام که باارزشترین اموال به دست فراموشی سپرده شود، ( ۴ ) و در آن هنگام که وحوش جمع شوند، ( ۵ ) و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند، ( ۶ )



When the sun is overthrown, ( ۱ ) And when the stars fall, ( ۲ ) And when the hills are moved, ( ۳ ) And when the camels big with young are abandoned, ( ۴ ) And when the wild beasts are herded together, ( ۵ ) And when the seas rise, ( ۶ )



طبق این آیات و آیات بسیاری دیگر قیامت حتمی است و در آن نه تنها زمین بلکه کل منظومه شمسی نابود شده و تمام دنیا دگرگون میشود.



اما آیا راه فراری برای آن خواهد بود؟



باز هم طبق آیات قرآن در زمانی که این اتفاق حتمی رخ دهد، به حتم تمام این عالم از هم خواهد گسیخت و برای هیچ کس راه فراری نخواهد بود.



سوره قیامت آیات ۵-۱۲:



بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ( ۵ ) یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ ( ۶ ) فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ( ۷ ) وَخَسَفَ الْقَمَرُ ( ۸ ) وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ( ۹ ) یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ( ۱۰ ) کَلَّا لَا وَزَرَ ( ۱۱ ) إِلَىٰ رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ( ۱۲ )



(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او میخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند! ( ۵ ) ( از این رو) میپرسد: (قیامت کی خواهد بود)! ( ۶ ) (بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش درآید، ( ۷ ) و ماه بی نور گردد، ( ۸ ) و خورشید و ماه یک جا جمع شوند، ( ۹ ) آن روز انسان میگوید: (راه فرار کجاست؟!) ( ۱۰ ) هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهی وجود ندارد! ( ۱۱ ) آن روز قرارگاه نهایی تنها بسوی پروردگار تو است، ( ۱۲ )



But man would fain deny what is before him. ( ۵ ) He asks : When will be this Day of Resurrection? ( ۶ ) But when sight is confounded ( ۷ ) And the moon is eclipsed ( ۸ ) And sun and moon are united, ( ۹ ) On that day man will cry: Whither to flee! ( ۱۰ ) Alas! No refuge! ( ۱۱ ) Unto thy Lord is the recourse that day. ( ۱۲ )



و اما وقوع قیامت در چه زمانی خواهد بود؟



طبق همین آموزه ها و آیات قرآن و روایاتی که از پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) به ما رسیده است زمان این اتفاق نامشخص است و هیچ احدی به غیر از خداوند متعال از آن آگاهی ندارد و قدرت پیش بینی آن نزد هیچ آفریده ای وجود ندارد.



سوره جن آیات ۲۵-۲۶:



قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ( ۲۵ ) عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا ( ۲۶)



بگو: (من نمیدانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرارمیدهد؟! ( ۲۵ ) دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد، ( ۲۶ )



English :





Say (O Muhammad, unto the disbelievers): I know not whether that which ye are promised is nigh, or if my Lord hath set a distant term for it. (
۲۵ ) (He is) the Knower of the Unseen, and He revealeth unto none His secret, ( ۲۶ )



German :





Sprich: "lch weiß nicht, ob das euch Angedrohte nahe ist, oder ob mein Herr eine lange Frist dafür angesetzt hat." (
۲۵ ) Er ist der Kenner des Verborgenen - Er enthüllt keinem Seine Kenntnis vom Verborgenen ( ۲۶ )



French :





Dis: «Je ne sais pas si ce dont vous êtes menacés est proche, ou bien, si mon Seigneur va lui assigner un délai. (
۲۵ ) [C'est Lui] qui connaît le mystère. Il ne dévoile Son mystère à personne, ( ۲۶ )



سبأ/ ۲۹ و ۳۰:



وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ( ۲۹ ) قُلْ لَکُمْ مِیعَادُ یَوْمٍ لَا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَهً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ ( ۳۰(



میگویند: (اگر راست میگویید، این وعده (رستاخیز) کی خواهد بود؟!) ( ۲۹ ) بگو: (وعده شما روزی خواهد بود که نه ساعتی از آن تاخیر میکنید و نه (بر آن) پیشی خواهید گرفت!) ( ۳۰ (



English:

) And they say: When is this promise (to be fulfilled) if ye are truthful? (
۲۹ ) Say (O Muhammad): Yours is



the promise of a Day which ye cannot postpone nor hasten by an hour. ( ۳۰ )



German:

Und sie sagen: "Wann wird dieses Versprechen erfüllt, wenn ihr wahrhaftig seid?" (
۲۹ ) Sprich: "Euch ist die Frist eines Tages festgesetzt, hinter der ihr weder eine Stunde zurückbleiben noch ihr vorausgehen könnt." ( ۳۰ )



French:

Et ils disent: «A quand cette promesse, si vous êtes véridiques?» (
۲۹ ) Dis: «Le rendez-vous est pour un jour que vous ne saurez retarder d'une heure, ni avancer!» ( ۳۰ )









ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum281/thread49794.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


۱۳۹۲ فروردین ۱۰, شنبه

تو را من به جز سوی تو نخوانم


تو را من به جز سوی تو نخوانم









روزی عارف بزرگ « خواجه عبدالله انصاری» به همراه یکی از مریدان خویش از جاده ای گذر می کرد . مرید به رسم ادب ، پشت سر خواجه در حرکت بود که خواجه خطاب به وی گفت : « ای پسر ! پشت سر من راه مرو.» مرید پیش خود گفت : « خطا کردم ! شاید خواجه را میل سخن گفتن و درس گفتن با من باشد .» پس به سمت راست خواجه شتافت و از این سوی به راه افتاد . لحظه ای بعد ، خواجه گفت : « ای پسر! از سمت راست من راه مرو!» مرید با خود گفت : « خطا کردم ! چه ، سمت راستِ بزرگان جایگاه مریدان ارشد است.» پس از سمت چپ خواجه قدم در راه نهاد . لختی گذشت و خواجه گفت : « ای پسر! ازسمت چپ من راه مرو ! » مرید بر خود نهیب زد : « باز هم خطا کردم . چه ، من باید پیشاپیش خواجه بروم تا هم راه را بر او باز کنم ، و هم مانع تابش اشعۀ خورشید بر رخسارش گردم .» و چنین کرد ؛ اما اندکی بعد ، خواجه برای مرتبۀ چهارم او را به خود خواند و گفت : « ای پسر ! پیشاپیش من راه مرو.» مرید حیران از این که چه کند ، به خواجه گفت : « نه پشت سر شما ، نه سمت راست و چپ و نه پیشاپیش . پس از کدام سمت حرکت کنم؟»

خواجه گفت :





« ای پسر! راه خویش دریاب و از آن سوی ، برو!»



نکته : در این حکایت به مهم ترین و زیباترین نیاز آدمی که همانا خودیابی ، خوداتکایی و خودرهبری است ، اشاره شده است . اینکه چگونه می توان در عین درآمیزی با دیگران هنر « خود بودن » را حفظ کرد . زیرا راه خویشتن گستری از خویشتن بانی می گذرد و یگانه رهیافت مردم آمیزی تمایز یافتن از دیگری است! هر کس به سبک و سیرت خود باید راه خویش را نه کسب بلکه کشف ، و نه تقلید که تحقیق ، و نه در اقتباس که در ابتکار بیابد و فضیلت و فرزانگیِ انسان رشد یافته در آن است که به طریقت خود راه تمایز یافته و واگرای خویش را در میان انبوه راه های مشاور و مجاور ، شناسایی و تعیّن بخشد .



«شمس تبریزی» با نگاهی ژرف می گوید :



هر فسادی که در عالم افتاد ، از این افتاد که یکی ، یکی را معتقد باشد به تقلید ، یا منکر شد به تقلید!



«مولوی» هم در تکمیل سخن «شمس تبریزی» می سُراید:



تو را هر کس به سوی خویش خواند



تو را من به جز سوی تو نخوانم




برگرفته شده از کتاب : رازهای زیرخاکی



memo00ol.blogfa.com






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum78/thread49793.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


توبه نمى كنيم چون خود را بد نمى دانيم!


گفتاری از آیت الله بهجت (ره)



توبه نمى كنيم چون خود را بد نمى دانيم!











هر مصيبتى به شما مى رسد، به واسطه ى اعمال شما است. آيا نبايد به فكر باشيم و از گناهان گذشته كه باعث اين همه بلاها و مصيبتها شده است، توبه كنيم؟






عقیق: «...حوادثى كه اتفاق می افتد، نتيجه ى كارهاى ماست كه بر سر ما مى آيد: «وَ مَآ أَصَـبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»(1) هر مصيبتى به شما مى رسد، به واسطه ى اعمال شما است. آيا نبايد به فكر باشيم و از گناهان گذشته كه باعث اين همه بلاها و مصيبتها شده است، توبه كنيم؟ ولى ما توبه نمى كنيم، چون كارهاى خود را بد نمى دانيم، و به خود و كارهاى خود خوش بين هستيم!



آيا در اين حوادث و گرفتاری ها كه از هزار سال پيش به ما خبر داده اند، نبايد شرح صدر پيدا كنيم و همان طور كه دستور داده اند باشيم؟!


كه فرموده اند: «تَمسَّكُوا بِالاْءَمْرِ الاْءَوَّلِ.» (2)

به دستور اول تمسّك بجوييد [و عمل كنيد.] يعنى اين كه به يقينيات اعتقاد داشته باشيم و به واضحات و ضروريات دينى عمل كنيم، و در موارد شك و ترديد احتياط نماييم. و نيز در مثل اين زمانه كه اهل ايمان به بلاهاى فراوان مبتلا هستند، چنان كه دستور داده اند، دعاى فرج را زياد بخوانيم.






1.سوره ى شورى، آيه ى 30.

2.بحارالانوار، ج 52، ص 133؛ الغيبة نعمانى، ص 159.





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum164/thread49792.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


۱۳۹۲ فروردین ۹, جمعه

كوچه هاي غربت و غم ، قحطي يك مرد بود!


كوچه هاي غربت و غم ، قحطي يك مرد بود!














بسم رب الزهرا (س)







فقط چند قدم از كوچه تا روضه باقي مانده بود.



فقط چند قدم تا نيلي شدن روي هستي باقي مانده بود.



فقط چند قدم تا شكسته شدن ،پر پرواز كبوتر ها باقي مانده بود.



فقط چند قدم تا روانه شدنش در ميان آتش و دود ، باقي مانده بود.



اي كاش نمي رفت مادر...مي دانم كه مي دانست ، قرار است طعمه ي ندانستن ها شود.اما رفت....



انگار هيچ راه ديگري نبود و مسير تاريخ اسلام درست بايد ،

از روي پهلوي شكسته و روي نيلي او مي گذشت.



قدمهايش محكم بود و حجابش محكمتر ، چادر حجاب او نبود ، او حجاب چادر شده بود...



بايد عبور ميكرد از كوچه هاي غربت...



چهل حرامي انتظارش را مي كشيدند ، نه صبر كن انگار كه بيشترند

يادم رفته بود در و ديوار و مسمار را بشمارم.



از ميان حراميان مي گذشت... كه دست سنگين يك حرامي بلند شد و پايين آمد...اما چه پايين آمدني



لعنت خدا بر او كه نمي دانست دست سنگينش را كجا پايين مي آورد.



پايين آمدن دست سنگين حرامي همانا و بالا رفتن فرياد اين المنتقم مادر ، وسط كوچه همان.



مولا جان! مادرت صدايت مي زند، نمي آيي؟!



آخر پاره ي تن پيامبر و دست هاي سنگين!!!



پاره ي تن پيامبر و پهلوي شكسته!!! ، پاره ي تن پيامبر و آتش و دود!!!



به خدا كه نيلي ، رنگ برازنده اي براي پاره ي تن پيامبر (ص) نيست.



خدايا! روي ماه نيلي شد ، اما...



خدايا! ياسي كبود شد ، اما ....



خدايا! پهلويي شكسته شد ، اما...



اما علي بايد صبرمي كرد، بايد سكوت مي كرد...



خدايا! ديگر وقتش شده است ، آغوشت را براي محسن باز كن...



مادر جان مي دانم خسته اي ، ميدانم كه ديگر رمقي برايت نمانده...

خبر دارم از پهلوي شكسته و تمام دردهاي تنت...



اما با همين حالت ، بايد به سوي مسجد بروي...

مي داني كه ريسمان بر گردن خورشيد انداخته اند ، و او را براي بيعت برده اند.



مادر جان! ميداني كه علي مامور به صبر است ، كه اگرنبود كه....



پس خودت بايد با خطبه ات هستيشان را به باد دهي.



اما حالا كه مي روي ، اگر علي را دست بسته ديدي ، نفرين مكن ،علي نگران نفرين توست ،



نفرينت پايه هاي عالم هستي را مي لرزاند...



علي نگران است ، كه به سلمان مي گويد ، مگذار دختر رسول خدا(ص) نفرين كند.



مگر مي شود كه علي بگويد كاري مكن و تو آن كار را انجام دهي...







مادر جان! تو ازكوچه گذشتي و ما هنوز دركوچه مانده ايم!



قدمهاي آخر است ، ديگر چيزي تا شهادتت نمانده است...



پدرت دلتنگ توست...منتظر توست...بقيه ي قدم ها با علي (ع)...تو برو...



حالا علي مي ماند و سخت ترين و تاريك ترين شب عمرش



داغ تو رمق از شانه هاي علي گرفته است.



چگونه بايد تو را با دستان خودش غسل دهد؟



با دستان خود ، كفن كند؟



با دستان خود خاك كند؟



زمين با چه جراتي مي خواهد تو رادر دل خود جا دهد...



مادر جان! تو دفن شدي در دل زمين و زنده شدي در دل آسمان...



تنها يك قدم ديگر باقي مانده است و همه ي ما منتظر همان يك قدم باقي مانده هستيم...



منتظر آمدن تنها كسي كه از مزار بي نشانت خبر دارد...



اما تا آن روز ، هزاران حرم در دلهايمان برايت برپا مي كنيم...



تا همه بدانند كه:



حرم مادر ما سينه ي ماست



تا نگويند كه او بي حرم است





اللهم عجل لوليك الفرج

valasr1.blogfa.com







ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum9/thread49791.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


مظلومیت پدر حقیقی مان حضرت مهدی (عج)


مظلومیت پدر حقیقی مان حضرت مهدی (عج)
































والدین فرزندان خود را پاره ی تن و قلبشان و جگرگوشه شان می دانند، تحمل ناراحتی فرزندان را ندارند، حاضرند خود به زحمت بیفتند، ولی فرزندانشان در آسایش و امنیت باشند. هر سختی و رنجی که به فرزندان برسد، آن ها بیشتر احساس رنج می کنند. گویی که همه ی آن رنج و سختی به جان آنها وارد شده است. با آسایش و راحتی فرزندان، راحت و دل خوش و با ناراحتی و رنج آن ها غمگین و ناراحت هستند.

این حالات در امام زمان (عج) نسبت به شیعیانش بسیار بسیار شدیدتر از والدین دنیایی است. رنج و سختی ما برای حضرت، سخت است، بلکه سختی و رنجی که در مصائب و گرفتاری های شیعیان به حضرت می رسد، بیش از آن چیزی است که به خود شیعیان می رسد. حضرت به شدّت دل نگران و مراقب اوضاع شیعیان و دوستانش می باشد، شریک غم آن هاست و در مصائب آنها مصیبت زده و گریان است. در شادی های آن ها شاد و در غم هایشان غمگین است.

خود حضرت درباره غمخواری خود نسبت به ما چنین می فرمایند:

« به من رسیده است که گروهی از شما در دین به تردید افتاده، در دل نسبت به اولیای امر خود به شک و حیرت دچار شده اید و این امر مایه ی غم ما به خاطر شما شد. نه به خاطر خودمان و درباره ی شما نارحت شدیم نه درباره ی خودمان. زیرا که خداوند با ماست. پس نیازی به غیر او برای ما نیست و حق با ماست. لذا به هیچ وجه سانی که از ما دست بردارند، ما را به وحشت نمی اندازند. ما صنایع و ساخته شدگان خداییم و خلق صنایع ما هستند. »

حضرت ما را برای خودمان و با توجه به ابعاد وجودی بی نهایتمان دوست دارد، نه برای خودش و نه به خاطر نیازش به ما که عین اتصال به غنی مطلق و مظهر اوست.

این نوع خواستن و محبّت عمیق ترین و زیباترین و خالص ترین نوع خواستن و محبت است زیرا در آن، هیچ نوع شائبه نیاز و خودخواهی وجود ندارد.

همین مسئله، شدت مظلومیت حضرت و عمق ظلمی که به او شده و می شود را بیشتر نشان می دهد. اگر در والدین معمولی و دنیایی آن درجات از عاطفه و محبت وجود دارد، در مقابل نیازی هم هست که تأمین می شود، ولی در حضرت یک محبت و عاطفه خالص ابدی وجود دارد که فقط و فقط به وجود ما تعلق می گیرد. او پدری است با میلیون ها فرزند و با مهربانی و عاطفه ای نامحدود به یکایک فرزندانش. چقدر سخت و غم انگیز است برای حضرت که با داشتن چنین روح و عاطفه ای نسبت به میلیون ها فرزندش، آن ها را در وضعیتی اسف بار و دور افتاده و غافل و نامهربان با پدر می بیند. او می بیند که فرزندانش با وجود نیاز شدیدی که به او دارند و خطر های بزرگی که همه ی هستی و سعادت دنیا و آخرت آن ها را تهدید می کند، تنها منجی و پناهگاه خود و پدر قوی و دلسوز خود را رها کرده اند و به جای این که به سرا او بروند و به او پناه ببرند، خود را بیشتر به ورطه های خطر نزدیک می کنند و دچار مصایب و سختی های فراوان می شوندو با وجود این به قهر و فرار خود از تنها پناهگاه و مجی خویش و چنین پدری عزیز و مهربان ادامه می دهند.

ببینیم اول مظلوم عالم علی (ع) که مهدی موعود (عج) وارث او در مظلومیتی بزرگ تر است، چگونه درباره ی تنهایی و مظلومیت فرزندش سخن می گویند و چگونه او را معرفی می نمایند:
« صاحب این امر، امام زمان (عج) از شهر خود رانده شده و آواره و تنهای تنهاست. »

برگرفته از کتاب: آشتی با امام زمان (عج)

sahebzaman.org






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum296/thread49790.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


یک دم نشود آینه از روی تو غافل/ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد!


یک دم نشود آینه از روی تو غافل/ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد!

















چشمی که به حُسن تو نظر داشته باشد

حیف است ز خورشید خبر داشته باشد



یک دم نشود آینه از روی تو غافل

ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد



از زلف سیاه تو امید فرجی نیست

این شب که شنیده است سحر داشته باشد؟



آفاق جهان در نظرش وادی طور است

رندی که دل از غیر تو برداشته باشد



من بنده ی آن دل که در این قحط محبت

نالد به طریقی که اثر داشته باشد



بر پرده ی نی ناله ی عشّاق نوشته است:

آن ناله بلند است که پر داشته باشد



دامان دلی گیر که چون لاله به هر دور

جامی به کف از خون جگر داشته باشد



تا منزل خورشید فقط یک مژه راه است

گر شبنم ما شوق سفر داشته باشد



بگذار به یکتایی خود شهره بماند

حیف است ز یوسف که پسر داشته باشد



جز خون جگر روزیِ روز و شب او نیست

این عاقبتِ آن که هنر داشته باشد



ز آلودگی ما عجبی نیست که دریا

تر دامنی از دامن تر داشته باشد





شاعر:محمدعلی مجاهدی(پروانه)






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum228/thread49789.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


۱۳۹۲ فروردین ۸, پنجشنبه

خوشم قدم بودن خانه________

خانواده ای هستش که از وقتی خانه جدید خریدن دچار گرفتاریهایی شدن و بهانه اونها اینه که موقع خرید خانه از فروشنده صاحبخانه چشم طمع به اون خانه داشته و زیاد راضی نبوده از فروشش (اما به هیچ وجه این موضوع بیان نکرده و نگفته که معامله بهم بخوره) حالا چشم داشتن اون فرد میتونه تو ایجاد مشکلات برای خانواده جدید سهیم باشه؟

آیا الان باید این خانه ترک و فروخته شه؟





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum257/thread49788.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


نوای دعای عهد|مهدی میرداماد

نوای دعای عهد|باسم الکربلائی

نوای دعای عهد|ابوذر الحلواجی

نوای دعای عهد|مهدی صدقی

نوای دعای عهد|استاد فرهمند

به او می گویند ابو حیــــدر


به او می گویند ابو حیــــدر
















یك روز بچه‌های كانون، دیدند "ژوان " نماز می‌خواند، اما دست‌هایش را روی هم نگذاشته و هفته بعد دیدند كه بر مُهر سجده می‌كند. "مسعود " شیعه شدن او را جشن گرفت.


وقتی از "ژوان " پرسید: "كی تو رو شیعه كرد؟ " او جواب داد: "دعــــــــای كمیل علـــــی(ع) ".



در گلستان شهدای انقلاب اسلامی، گل‌های كمیابی وجود دارند كه تنها با تفحص و جستجوی فراوان به چشم می‎آیند. شهید كمال كورسل نیز از آن گل‎های نادری است كه به نفس حق باغبان انقلاب اسلامی‎، در گلستان اسلام ناب محمدی رویید و در معركه دفاع مقدس پرپر شد.














یك نفر بود مثل آدم‌های دیگر، موهایی داشت بور با ریشی نرم و كم‎پشت و سنی حدود هفده سال. پدرش مسلمان بود و از تاجرهای مراكش و مادرش، فرانسوی و اهل دین مسیح. "ژوان " دنبال هدایت بود. در سفری با پدرش به مراكش رفت و مسلمان شد.

محال بود زیر بار حرفی برود كه برای خودش،‌ مستدل نباشد و محال بود حقی را بیابد و بااخلاص از آن دفاع نكند. در نماز جمعه اهل سنت پاریس، سخنرانی‌های حضرت امام را كه به فرانسه ترجمه شده بود، پخش می‌كردند.

یكی از آنها را گرفت و گوشه خلوتی پیدا كرد برای خواندن، خیلی خوشش آمد و خواست كه بازهم برای او از این سخنرانی‌ها بیاورند.


بعد از مدتی، رفت و‌آمد "ژوان كورسل " با دانشجوهای ایرانی كانون پاریس، بیشتر شد. غروب شب جمعه‌ای، یكی ازدوستانش "مسعود " لباس پوشید برود كانون برای مراسم، "ژوان " پرسید: "كجا می‌ری؟ " گفت: "دعای كمیل "

ژوان گفت: "دعای كمیل چیه؟! ما رو هم اجازه می‌دی بیاییم! " گفت: "بفرمایید " .

چون پدرش مراكشی بود، عربی را خوب می‌دانست. با "مسعود " رفت و آخر مجلس نشست. آن شب "ژوان " توسل خوبی پیدا كرد. این را همه بچه‌ها می‌گفتند.

هفته آینده از ظهر آمد با لباس مرتب و عطرزده گفت: "بریم دعای كمیل ".

گفتند: "حالا كه دعای كمیل نمی‌روند "؛ تا شب خیلی بی‌تاب بود.








***** ***** *****







یك روز بچه‌های كانون، دیدند "ژوان " نماز می‌خواند، اما دست‌هایش را روی هم نگذاشته و هفته بعد دیدند كه بر مُهر سجده می‌كند. "مسعود " شیعه شدن او را جشن گرفت.

وقتی از "ژوان " پرسید: "كی تو رو شیعه كرد؟ " او جواب داد: "دعــــــــای كمیل علـــــی(ع) ".

گفت: "می‌خواهم اسمم رو بذارم علـــــــی ".

"مسعود " گفت: "نه، بذار شیعه بودنت یه راز باشه بین خودت و خدا با امیرالمؤمنین(ع). "

گفت: "پس چی؟ "

ـ "هرچی دوســـــت داری "

گفت: "كمــــــال "

چه اسم زیبایی، برای خودش انتخاب كرد. مسیحی بود. شد مسلمان اهل سنت و بعد هم شیعه، در حالی كه هنوز هفده بهار از عمرش نگذشته بود.



***** ***** *****

مادرش، خیلی ناراحت بود. می‌گفت: "شما بچه منو منحرف می‌كنید ".

بچه‌ها گفتند: "چند وقتی مادرت را بیار كانون " بالاخره هم مادرش را آورد. وقتی دید بچه‌ها، اهل انحراف و فساد نیستند، خیالش راحت شد.

كتابخانه كانون، بسیار غنی بود. "كمال " هم معمولاً كتاب می‌خواند. به خصوص كتاب‌های شهید مطهری.

خیلی سؤال می‌كرد. بسیار تیزهوش بود و زود جواب را می‌گرفت، وقتی هم می‌گرفت ضایع نمی‌كرد و به خوبی برایش می‌ماند.

یك روز گفت: "مسعود! می‌خوام برم ایران طلبـــه بشم ".

ـ "برو پی كارت. تو اصلاً نمی‌توانی توی غربت زندگی كنی. برو درست را بخوان. " آن زمان دبیرستانی بود.

رفت و بعد از مدتی آمد و گفت: "كارم برای ایران درست شد. رفتم با بچه‌ها، صحبت كردم. بنا شده برم عراق. از راه كردستان هم قاچاقی برم قم. " با برادرهای مبارز عراقی رفاقت داشت.

مسعود گفت: "تو كه فارسی بلد نیستی، با این قیافه بوری هم كه داری، معلومه ایرانی نیستی!

خیلی اصرار داشت. بالاخره با سفارت صحبت كردند و آنها هم با قم و در مدرسه حجتیه پذیرش شد. سال شصت و دو ـ شصت و سه بود.

***** ***** *****



خیلی به حضرت امام ارادت داشت. معتقد بود فرامین ولی فقیه، در واقع، دستورات اهل بیت(ع) است.


هروقت‌ ما گفتیم: "امام " می‌گفت: "نه! حضرت امام ".

یك روز رفت پیش مسعود و گفت: "می‌خواهم برم جبهه " ایام عملیات مرصاد بود.

مسعود گفت: "حق نداری " .

گفت: "باید برم ".

مسعود: "جبهه مالی ایرانی‌هاست؛ تو برو درست رو بخوان ".

گفت: "نه! حضرت امام گفتند واجب است. "

فردای آن روز، رفته بود لشگر بدر و به عنوان بسیجی، اسم نوشته بود و رفت عملیات مرصاد. هنوز یك هفته نشده بود كه خبر شهادتش را آوردند. آن موقع، تقریباً بیست و چهار سال داشت.






از زمان بلوغش تا شهادت هشت ـ نه سال بیشتر عمر نكرد، ولی هرروز یك‌قدم جلوتر بود. مسیحی بود، سنی شد، و بعد شیعه مقلد امام شد و مترجم و بالاخره رزمنده.

چقدر راحت این قوس صعودی را طی كرد، چقدر سریع.



كمــــــــــال عزیــــــــز! ریشــــ ه‌های باورت در ضمیر ما، تا همیشــــ ه سبز باد!

راوی: سید مسعود معصومی





sahebzaman.org





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum260/thread49782.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


دیدنی‌ترین صحنه عمر جنگی «حاج قاسم»


دیدنی‌ترین صحنه عمر جنگی «حاج قاسم»























چهره او را که پس از شهادت دیدم، نصف صورتش را خون پوشانده بود و نصف صورتش مثل مهتاب می‌درخشید و حقیقتاً‌ آرامش خاصی در چهره او پیدا بود که...»










«...جایگزین یکی از فرمانده واحدها شده بودم. نیروها بی نظمی می کردند و خواستم قاطعیتم را به آنها نشان دهم.

دستور دادم در نقطه بادگیری برایم چادر بزنند با امکانات کامل.

داشتم حکومت می کردم که یک روز احمد سلیمانی جانشین ستاد لشکر وارد چادر من شد.

گفت: آقا بد که نمی گذره!

گفتم: ای برادر مسئولیت سنگینه!

با ناراحتی گفت: خجالت نمی کشی برای خودت کاخ سبز معاویه درست کردی؟ تا عصر که بر می گردم خبری از این اوضاع نباشد.

با خودم گفتم به راستی که فرماندهی بسیجیان برازنده این چنین آدم هایی است...»




آنچه خواندید روایتی بود از یکی از فرمانده واحدهای لشکر 41 ثارالله استان کرمان در ایام دفاع مقدس درباره سردار شهید احمد سلیمانی؛ شهیدی که اگرچه در کشور مهجور و ناشناخته است اما مردم کرمان او را بخوبی می‌شناسند.

















سردار شهید حاج احمد سلیمانی

او در سال 1336در شهر بافت (روستای قنات ملک) متولد شد و در دروان خدمتی خود سمتهای مختلفی ازجمله معاون اطلاعات وعملیات و جانشین ستاد لشکر 41 ثارالله درعملیاتهای مختلف را برعهده داشت.

حاج احمد سرانجام در مهر ماه 1363 در ارتفاعات میمک ساعت 10 صبح به همراه جمع دیگری از یارانش ابدی شد و این شهادت، دیدنی ترین صحنه عمر فرمانده‌اش حاج قاسم سلیمانی را در طول دفاع مقدس رقم زد.



در بخشی از وصیتنامه حاج احمد آمده است:



«...این دنیا سرابی است که ما درآن چند روزی بیش نیستیم. این دنیا پراز رنگ ها و نیرنگها و دلبستگی های پوچ می باشد که مانند ماری خوش خط و خال انسان را به خود مشغول میکند و ما دو راه بیشتر نداریم یا ماندن و غوطه ور بودن دراین منجلاب دو روزه و یا دل کندن و جهش کردن و روح را پروازدادن به ملکوت اعلی و کمک خواستن از معبود که ما را از این غربت و تنهایی نجات دهد...»


***** ***** *****



آنچه در زیر می خوانید، حاج احمد سلیمانی است به روایت سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی فرمانده این روزهای نیروی قدس سپاه و فرمانده لشکر دشمن شکن 41 ثارالله در سالهای دفاع مقدس:

«...دست تقدیر این بود که من که از دوران کودکی با احمد بودم، در زمان شهادتش هم بالای سرش حاضر شوم و اگر بخواهم کلمه‌ای را اختصاصاً و حقیقتاً‌ به عنوان مشخصه این شهید ذکر کنم، باید بگویم «انسان پاک» لایق این شهید بزرگوار است.

در واقع کسانی می‌توانند این مفهوم را داشته‌ باشند که بعد از معصوم، به درجه‌ای از صالح بودن برسند.

احمد علاقه ویژه ای به جلسات مرحوم آیت الله حقیقی داشت و در همان جلساتی که در مسجد کرمان برگزار می‌شد، به انقلاب اتصال پیدا کرد و حقیقتاً از همان دوران روح حاکم بر احمد روح شهادت بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این حس شدیدتر شد و او را یک انقلابی درجه یک کرد.

شهید سلیمانی از موثرترین فرماندهان لشکر ثارالله بود. در عملیات طریق القدس در کانالی که کنده بودیم، شهید سلیمانی هم حضور داشت؛ وقتی من در نیمه شب به آن کانال رفتم او را دیدم و وقتی او مرا دید، بلافاصله پشت بوته‌ها پنهان شد و بعداً من متوجه شدم که او بخاطر اینکه مبادا من او را از آنجا برگردانم، پشت بوته رفته بود.




حاج قاسم از حاج احمد می گوید


او در طول جانشینی فرماندهی لشکر ثارالله هیچ گاه خود را در جایگاه فرمانده نشان نداد و هیچ کس احساس نکرد که او مسئولیتی در جبهه دارد. با همه فرمانده ها ارتباط داشت و حتی برای اینکه بتواند در عملیات‌ها به جبهه و صحنه جنگ نزدیک باشد، یک موتور سیکلت داشت که پیوسته خود را به آتش‌ها می‌رساند.

وقتی که در شب شهادتش مشغول خواندن دعای کمیل بود، حال عجیبی داشت از اول تا آخر دعا سر به سجده بود و انگار الهام شده بود که قرار است فردا 10 صبح به شهادت برسد.

چهره او را که پس از شهادت دیدم، نصف صورتش را خون پوشانده بود و نصف صورتش مثل مهتاب می‌درخشید و حقیقتاً‌ آرامش خاصی در چهره او پیدا بود که باعث شد دیدن این صحنه جزو دیدنی‌ترین صحنه عمرم در دوران دفاع مقدس باشد...»




به نقل از مشرق

sahebzaman.org






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum260/thread49781.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


چرا به خاطر من گناه مي کنند؟


چرا به خاطر من گناه مي کنند؟




















آيا واقعاً رسيده ايم به اين که دچار بلا شده ايم؟

آيا واقعاً اميدمان از همه جا قطع شده و فقط از خداوند کمک مي خواهيم؟ برادران مواظبت کنيد که دروغ نگوييم، پناه بر خدا.













شهیــــد محمـــد بروجـــردی

وقتي با او مطرح مي کردند که فلاني اينجوري گفته است، ناراحت مي شد و مي گفت: خدايا ما را ببخش.

ما پيش خودمان فکر مي کرديم که اينها چون پشت سرش گفته اند ناراحت شده است و مي گفتيم: حاج آقا ناراحت نباش.

مي گفت: از اين ناراحت هستم که من خودم چيزي نيستم.


من خودم آدمي بي ارزش هستم. اين آدم هاي به اين خوبي چرا براي يک آدم بي ارزش گناه مي کنند.



به دروغ گفتن به هر صورتي حساسيت زيادي داشتند؛

مثلاً روزي بعد از نماز جماعت در ستاد سپاه مهاباد، برادران، دعاي الهي عظم البلاء را مي خواندند. بعد از پايان دعا به صورت تقريباً غير منتظره اي بلند شدند و رو به برادران کردند و گفتند:

آيا واقعاً رسيده ايم به اين که دچار بلا شده ايم؟

آيا واقعاً اميدمان از همه جا قطع شده و فقط از خداوند کمک مي خواهيم؟

برادران مواظبت کنيد که دروغ نگوييم، پناه بر خدا.









برگرفته از کتاب " حماسه سازان عصر امام خميني (ره) "

sahebzaman.org





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum260/thread49780.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


سخنرانی | حاج اسماعیل دولابی | ادب ، حیا


حاج اسماعیل دولابی







ادب ، حیا










سخنرانی مرحوم شیخ اسماعیل دولابی با موضوع ادب، حیا به صورت پخش آنلاین و دانلود فایل صوتی با لینک مستقیم.







دانلود کنید: لینک مستقیم

فرمت: Mp3 کیفیت ۴۰

حجم: ۱۳٫۹ مگابایت

زمان: ۰:۴۸:۳۷











منبع : یاس مدیا/



rooholamin.ir










ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum83/thread49779.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


اگر چه پر شکسته‏ای حسین را صدا بزن


اگر چه پر شکسته‏ای حسین را صدا بزن


























اگر که دل شکسته‏ای حسین را صدا بزن

اگر ملول و خسته‏ای حسین را صدا بزن



در این بهار معرفت پرستوی بهاری‏ام

اگر چه پر شکسته‏ای حسین را صدا بزن



سحَر شد و سپیده زد چرا تو همچو مرغ شب

لب از ترانه بسته‏ای حسین را صدا بزن



تو سر به زانوی غمی زشَرم کرده‏های خود

چرا غمین نشسته‏ای حسین را صدا بزن



اگر به باغ آرزو به عشق کربلای او

دل از همه گسسته‏ای حسین را صدا بزن





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum228/thread49778.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


تصاویر باغ فدک حضرت زهرا سلام الله علیها


باغ فدک حضرت زهرا(س) +تصاویر







باغ فدک ارث باقی مانده پیامبر اکرم(ص) بود که پس از رحلت پدر به تنها دخترش حضرت زهرا(س) می رسید اما بعد از رحلت پیامبر توسط حاکمان وقت غصب شد. غصب این باغ دلائل سیاسی و اجتماعی داشت که منجر به بیان خطبه فدکیه حضرت فاطمه در مسجد شد. تصاویری از بقایا و وضعیت کنونی باغ فدک را ببینید.


















































فرهنگ نیوز





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum345/thread49777.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


اصلح یا صالح مقبول؟|تفاوت نظر رهبری با ائتلاف های نظر سنجی محور!


«انتخاب اصلح»؛ آنچه رهبرانقلاب می‌خواهند/صالح مقبول؛ آنچه ائتلافات موسمی و «نظرسنجی‏محور» دنبال آن هستند







گروه سیاسی: توجه در سخنان مهم رهبر انقلاب در نخستین روز سال 92 در مشهد نشان می دهد ایشان با تاکیدات چندباره خود نسبت به انتخاب گزینه "اصلح" در انتخابات پیش رو، این مساله را یک "تکلیف" دانسته و بر آن تاکید ویژه ای دارند.







به گزارش رجانیوز، رهبر معظم انقلاب در همین زمینه، در بخش های پایانی سخنان خود فرمودند: "باید خودتان تحقیق كنید، ملاحظه كنید، دقت كنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب كنید . رهبری، یك رأی بیشتر ندارد. بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یك رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی كه در صندوق انداخته نشود، هیچ كس از آن مطّلع نخواهد بود ... مراقب باشيد، تحت تأثير اين چيزها قرار نگيريد؛ نگاه كنيد، تشخيص بدهيد، اصلح را بشناسيد و برای ادای تكليف، اسم او را به صندوق رأی بيندازيد."








توجه در اظهارات صریح و شفاف رهبر معظم انقلاب در این باره نشان می دهد منطق رای دادن در انتخابات از سوی ایشان، انتخاب فرد "اصلح" است و در این میان برخی توجیهات مرسوم برای دور زدن این منطق و انتخاب فرد غیر اصلح که تنها مقبولیت قابل توجهی دارد، مردود و باطل است.



در همین راستا انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و مجلس نهم در سال 90، دو برهه ای بوده است که تقابل دو گفتمان "انتخاب اصلح" در برابر "انتخاب غیر اصلح" خود را نشان داده است.



اردیبهشت و خرداد سال 84، بحبوحه ای بود که اصولگرایان با 4 کاندیدا وارد عرصه انتخابات شدند، در آن برهه اختلافات درون گفتمانی اصولگرایان به اوج خود رسیده بود و عده ای معتقد بودند که باید فردی را در انتخابات معرفی کرد که مقبولیت عمومی بالایی داشته باشد و اگر اصلح نبود اهمیتی ندارد. شاخص ترین این جریان، احمد توکلی بود که آن روزها شهر به شهر برای تبلیغات قالیباف سخنرانی می کرد و معتقد بود: به دنبال انتخاب اصلح نیستیم بلکه دنبال صالح مقبول هستیم.








در مقابل جریان دیگری وجود داشت که معتقد بود پیش از هر چیز باید گزینه اصلح را به مردم معرفی کرد و اگر اجماع در این باره صورت بگیرد، این گزینه خود به خود به مقبولیت مناسب میان مردم نیز خواهد رسید و تبدیل به "اصلح مقبول" خواهد شد.



در این باره علامه مصباح یزدی در 22 فروردین 84 با اشاره به این مساله فرمودند:



"متأسفانه اين مطلب هم به درستي تبيين نشده و حتي بسياري از افراد متدين تصور مي‏كنند رأي مثل مالي است که متعلق به کسي است و مي‌تواند هرگونه مايل است از آن استفاده کند؛ حتي مي‌تواند آن را آتش بزند يا در دريا بريزد. در صورتي كه چنين نيست؛ ما تكليف واجب شرعي داريم كه فرد اصلح را شناسايي كنيم و به او رأي بدهيم و اگر در شناسايي اصلح كوتاهي كنيم يا بعد از شناختن او به ديگري رأي بدهيم، گناه بزرگي مرتكب شده‌ايم"



با این حال، انتخابات نهم ریاست جمهوری در 27 خردادماه برگزار شد و در حالی که ساعاتی قبل از شروع رای گیری محسن رضایی از ادامه رقابت انصراف داد، محمد باقر قالیباف، علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد در این عرصه حاضر شدند و آرای ملت نشان داد که می شود گزینه اصلح همزمان دارای مقبولیت مردمی نیز باشد و در عین حال افراد غیر اصلحی که با عنوان "صالح مقبول" از سوی جریان ها و احزاب سیاسی اصولگرا معرفی می شدند، هم از فقدان مقبولیت رنج می بردند و هم گزینه اصلحی برای سرمایه گذاری توده های مردم و جریان های ارزشی نبودند.



اما اختلاف دیدگاه ها در این باره ادامه دار بود و انتخابات مجلس نهم، بار دیگر فرصتی برای آشکار شدن تفاوت ها بر سر دوگانه اصلح و غیر اصلح بود.



منوچهر متكي مسئول اجرايي جبهه متحد اصولگرايان در انتخابات مجلس نهم، در بهمن ماه سال 90 با حضور در جمع جامعه اسلامي دانشجويان در مشهد ضمن تاكيد بر انتخاب كانديداهاي اين جريان در انتخابات مجلس بر مبناي نظرسنجي،‌ اظهار داشته بود: "در هر شهر برای انتخاب کاندیدای مورد نظر خودمان امسال بر خلاف انتخابات مجلس هشتم، انتخاب کاندیدای مورد حمایت جبهه متحد را به مردم سپردیم و با نظرسنجی و کسب نظر مردم، هرکس را که اقبال بیشتری از سوی مردم داشت در لیست قرار دادیم و معتقد بودیم که نظرسنجی بعنوان یک روش علمی در گام آخر برای تهیه لیست مورد استفاده قرار گیرد. "








اين اظهارات در همان جلسه با انتقاد دانشجويان مطرح شده بود،‌ بگونه اي كه يكي از حضار به متكي گفته بود:



"شما مسئله نظرسنجی را امتیاز جبهه متحد مطرح می کنید در حالی که این، یک نقطه ی ضعف است و آن هم بحث مقبولیت و نظرسنجی است. در حالی که بسیاری از معتقدین به نظام، جبهه متحد را به عنوان حجت شرعی می شناسند و انتظار دارند که جبهه متحد طبق فرمان حضرت امام (ره) اصلح را بر صالح ترجیح بدهد، بحث نظرسنجی ممکن است باعث پایمال شدن حق اصلح در مقابل اصلح شود و لغزیدن صالح که تجربه آن نیز وجود دارد، باعث بدبینی به این جبهه خواهد شد چرا که اصلحی در مقابل آن وجود داشته است. احساس می کنیم که این نقطه ضعف جبهه متحد اصولگرایی بوده و انتخاب صالح بجای اصلح توسط جبهه متحد اصولگرایی، در صداقت این جبهه با مردمی که به آن اعتماد دارند، خدشه وارد می کند و خلاف وظیفه شرعی و دینی است ."



این در حالی بود که جبهه پایداری انقلاب اسلامی که در همان برهه به تازگی تحت نظر مرحوم آیت الله خوشوقت و علامه مصباح یزدی اعلام موجودیت کرده بود، به صراحت اعلام داشت در انتخاب لیست نهایی خود به هیچ عنوان تابع شهرت و نزدیک بودن افراد به محافل قدرت و ثروت نخواهد بود و با چهره های اصلح ولو گمنام در این عرصه حضور خواهد یافت.



اما ظاهرا این جدال همچنان ادامه دارد و با نزدیک شدن به عرصه حساس انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و تاکید صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم رای دادن به کاندیدای اصلح، برخی افراد و جریان های سیاسی همچنان تمایل دارند به سبک گذشته عمل کنند و با راه انداختن ائتلاف ها و جمع های مختلف انتخاباتی که معمولا عمر طولانی هم ندارند، بار دیگر گزینه غیر اصلح را تنها به "بهانه" اینکه مقبولیت بیشتری نسبت به گزینه اصلح دارد، به افکار عمومی تحمیل کنند.






در این رابطه اعلام موجودیت ائتلاف "اکثریت اصولگرایان" با حضور محمد رضا باهنر، منوچهر متکی، محمد حسن ابوترابی، مصطفی پورمحمدی و یحیی آل اسحاق را می توان مصداقی برای این مساله دانست، کما اینکه پورمحمدی در گفتگو با خبرآنلاین بدون آنکه به مکانیزم این ساز و کار انتخاباتی برای انتخاب گزینه اصلح اشاره ای داشته باشد، گفته که از جبهه پایداری نیز برای حضور در این ائتلاف دعوت می شود! مساله ای که طبیعتا به علت ابهامات بیش از حد و مشخص نبودن ساز و کار یافتن گزینه اصلح در آن، مورد اقبال جبهه پایداری نخواهد بود.



گفتنی است پیش از این حسین مظفر رییس ستاد انتخاباتی 2+1 نیز در نشست خبری خود اعلام کرده بود در ائتلاف 2+1 هر کس در نظرسنجی ها جلوتر باشد را کاندیدای نهایی می کنیم.



وی تاکید کرده بود:





«مکانیزم انتخاب این است که از کف بدنه اجتماعی نامزدی که اقبال عمومی بیشتری دارد را انتخاب کنیم و به مردم معرفی کنیم. نتایج نظرسنجی به یک کمیته ارائه خواهد شد و این کمیته نیز نظر خود را به شورایی ارائه خواهد کرد که این شورا انشاءالله نظرنهایی خود را ارائه کند. کسانی که برای تعیین نامزد نهایی ائتلاف، نظرسنجی می‌کنند نسبتی با کاندیدا نخواهند داشت اما در کمیته‌ای که نظرسنجی را کنترل می‌کنند نمایندگان کاندیدا حضور خواهند داشت.







هم چنین غلامعلی حداد عادل نیز در 28 دی ماه سال 91 با بیان اینکه 60% آرا در نظرسنجی ها متعلق به من، قالیباف و ولایتی است، گفته بود:



"جبهه پایداری اصرار دارد که به دنبال کاندیدای اصلح است، ما هم می‌گوییم خدا کند اصلحی وجود داشته باشد که مورد قبول همه باشد اما اگر یک اصلحی بود که رای نداشت آنوقت چکار کنیم، نکند هیچ اصولگرایی در هیچ سطحی از اصولگرایی، موفق نشود ."



پیش از این وجید جلیلی در گفتگو با رجانیوز در همین زمینه گفته بود:

" كسي كه مي‌گويد در شرايطي كه اصلح وجود دارد، شما بياييد به صالح مقبول! رأي بدهيد ـ‌ كه خودش يك دروغ بزرگ است‌ـ فردا روزي از او بعيد نيست كه بگويد در شرايطي كه صالح وجود دارد، شما بياييد به فاسد مقبول رأي بدهيد كه افسد رأي نياورد . يعني به جاي اينكه پيشرفت نظام و مسير حركت نظام را به سمت رفتن به سوي اصلح طراحي كنيم و پيش ببريم، دقيقاً دارند برعكس عمل مي‌كنند كه من به اينها مي‌گويم جريانات برانداز "یستَدَلَّ عَلَی ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ". يكي از آنها "تَقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَأخیرِ الاَفاضِلِ". بعد اينها چه مي‌گويند؟ می‏گویند با اينكه مي‌دانيد ما صلاحيت بالايي نداريم و اصلح نيستيم، بياييد به ما رأي بدهيد كه براندازها رأي نياورند! من مي‌گويم تو خودت برانداز هستي. كسي هستی كه داری سلسله مراتب نظام جمهوري اسلامي را جوري مي‌چينی كه اصلح در آن حذف بشود. "



در مجموع به نظر می رسد در حالی که با تاکیدات ویژه رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال 92 بر انتخاب اصلح به عنوان یک تکلیف و هم چنین سابقه تاریخی اقبال معنادار آحاد مردم به گزینه های اصلح نسبت به افراد غیر اصلحی که تنها شهرت و ثروت بیشتری داشته و به کانون های قدرت و ثروت متصل بوده اند، انتخابات ریاست جمهوری پیش رو بیش از هر زمان دیگری تبدیل میدانی برای انتخاب گزینه اصلح از سوی ملت خواهد شد؛ هر چند در این میان اقدامات عجیب برخی سیاسیون و اصرار بر ائتلاف های موسمی و زودگذر که نتیجه ای جز رجوع به فرد غیر اصلح ندارد ، باعث شده تا آحاد مردم بیش از همیشه تفاوت منطق این جریان ها با گفتمان اصیل انقلاب را درک کنند.







منبع:«انتخاب اصلح»؛ آنچه رهبرانقلاب می‌خواهند/صالح مقبول؛ آنچه ائتلافات موسمی و «نظرسنجی‏محور» دنبال آن هستند





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum321/thread49776.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم