۱۳۹۲ شهریور ۸, جمعه

اشعار حاج محمود ژولیده برای ایام شهادت امام صادق(علیه السلام)


اشعار حاج محمود ژولیده برای ایام شهادت امام صادق(علیه السلام)











حاج محمود ژولیده، شاعر با اخلاص اهل بیت (علیهم السلام) اشعاری را به مناسبت شهادت صادق آل عبا در وبلاگ شخصی خود قرار داده که می تواند در این ایام بسیاری مورد استفاده ذاکران اهل بیت قرار بگیرد. در ادامه می توانید این اشعار را بخوانید:







حاج محمود ژولیده شاعر و مداح اهل بیت را اکثر هیئتی ها می شناسند. اشعار حاج محمود از سوز و معرفت خاصی بهره دارد که ناشی از روح لطیف این نوکر اهل بیت است.

به مناسبت ایام شهادت امام صادق علیه السلام نمونه هایی از اشعار او را آورده ایم؛









در فراق مهدی موعود




علم بدوش چو از کعبه یار می آید




کفن بپوش که با ذوالفقار می آید









ز لابلای نوای دعای اهل سحر




صدای آمدن تک سوار می آید









نگاه از افق جمعه بر نمی داریم




که او درست بوقت قرار می آید









سحر نشینیِ دل را به صبح باید برد




که انتهای شب انتظار می آید









به رغم دشمنیِ آل های بی مقدار




امیر قافله با اقتدار می آید









هزار تیر سه شعبه به یک کمان دارد




دعا کنید برای شکار می آید









به روضه خوان علمدار قد خمیده بگو




بگو که مرهم آن انکسار می آید









به پاس حرمت یاس کبود پیغمبر




امام منتقمان با وقار می آید









به کربلای دل پاک خویش بنویسید




طلوع فجر پس از شام تار می آید




-----------------------------------------------------------------------------

دو دمه







نه فقط شیعه صادق به دلش داغ و بلاست




صاحب مکتب ماست




بخدا صاحب عزایش همۀ آل عباست




صاحب مکتب ماست

**




مادرم فاطمه ! دریاب مرا جان حسین




جگرم پاره شده




می زنم ناله به یاد لب عطشان حسین




جگرم پاره شده

**




کشته شده رئیس مکتب ما




امام و مقتدای مذهب ما



-------------------------------------------------------------------

یا صادق آل عبا




گرچه غمم به شدت مولا نمی شود




این ریسمان ز گردن من وا نمی شود









پیری که هیچ غربت و حتی امامتم




مانع برای کینۀ اعدا نمی شود









یکذره هم رعایت حال مرا نکرد




ورنه به سادگی که کمر تا نمی شود









یک یک مصائبم بخدا مثل مادر است




گرچه یکی مصیبت زهرا نمی شود









آتش زدند باز دوباره به این حرم




اما شبیه خانۀ طاها نمی شود









گفتم امان بده که عبایی به تن کنم




یک لحظه صبر ! گفت که اصلاً نمی شود









پایی که طعم خار بیابان چشیده است




دیگر برای صاحب خود پا نمی شود









گاهی نماز نافله در راه خواندنی است




وقتی بساط سجده مهیا نمی شود









گرچه گهی مصائب من مثل عمه است




اما نصیب من که تماشا نمی شود









دیگر مرا به سیلی و با کعب نی نزد




این ظلم جز به زینب کبری نمی شود









با آن همه ملازم و با آن همه مرید




هرگز امام این همه تنها نمی شود





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum228/thread55495.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: