استاد حسین انصاریان: معلم قران ما ژیگول بود!
آشنا شدن استاد انصاریان با قران حکایت جالبی دارد.
قصه برمیگردد که به دهها سال پیش، روزگاری که حاجآقا 4 سال بیشتر نداشت:« من در یک خانواده کاملا قرآنی بزرگ شدم. پدر بزرگها و مادر بزرگهایم بسیار به تلاون روزانه قران تاکید داشتند. برای همین از همیشه صدای قرآن خواندنشان در خانه به گوش میرسید.حتی گاهی اوقات زار زار گریه میکردند که این بسیار مرا منقلب میکرد.از همان روزها بود که من فهمیدم قران چه کتاب بزرگی است.»
حاجآقا از همین خاطره پلی میزند به روز نخستی که میخواست به مدرسه برود:« روز اولی که قرار بود به مدرسه بروم، کاملا روشن در ذهنم مانده است. پدرم دستم را گرفته بود و به سوی مدرسه میرفتیم. در راه به من گفت، پسرم میدانی کجا میرویم؟ گفتم نه. گفت میخواهم تو را جایی ببرم که سواد یادت دهند تا پس از مرگم بتوانی برایم قران بخوانی. آن روز آنقدر علاقه من به قرآن زیاد شد که تصمیم گرفتم زود طلبه شوم.»
حرف از مدرسه و کلاس قرآن که می شود، حاجآقا حرفهای بسیار جالبتری هم میزند:« زمان طاغوت یک معلم قران فوکولی خوب داشتیم. با آنکه خیلی ژیگول بود و کراوات میزد، اما با روش خیلی خوبی بچهها را به قران علاقهمند میکرد. خوش خوب قران میخواند و به ما میگفت:« بچهها قران را به عنوان قانون زندگی یاد بگیرید.» این حرفش را هیچ وقت فراموش نمیکنم.
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum84/thread55493.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر