۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۹, یکشنبه

شتاب شباب (شعر -شهریار)


شباب عمر عجب با شتاب می گذرد



بدین شتاب خدایا شباب می گذرد








شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی



شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد







به چشم خود گذر عمر خویش می بینم



نشسته ام لب جوئی و آب می گذرد








به روی ماه نیاری حدیث زلف سیاه



که ابر از جلو آفتاب می گذرد







خراب گردش آن چشم جاودان مستم



که دور جام جهان خراب می گذرد







به آب و تاب جوانی چگونه غره شدی



که خود جوانی و این آب و تاب می گذرد







به زیر سنگ لحد استخوان پیکر ما



چو گندمی است که از آسیاب می گذرد








کمان چرخ فلک شهریار در کف کیست



که روزگار چو تیر شهاب می گذرد








ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum388/thread50829.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: