اگر مقصود از اجماع و اتفاق، شيعه باشد كه محتاج به ذكر نيست و همه ميدانند كه از ضروريات مذهب اماميه ظهور قائم آل محمد فرزند حضرت امام حسن عسكري(ع) است. و اگر مقصود اتفاق عامّه مسلمين(از شيعه و سني) باشد براي اثبات آن، عبارت يكي از متتبع ترين علماي اهل سنت، علامه معتزله ابن ابي الحديد درشرح نهج البلاغه (طبع مصر، ج2، ص535) كافي است كه مي گويد:
«قَد وَقَعَ اِتفاقُ الفَريقينِ مِنَ المُسلمينَ أَجْمَعين عَلي اَنَّ الدُنيا وَ التكليف لا يَنْقضَي اِلّا عَلَيهِ»
[اتفاق سني و شيعه بر اين است كه دنيا و تكليف، منقضي و تمام نشود مگر بر آن حضرت ـ يعني بعد از ظهور آن حضرت]
كساني كه در تاريخ تتبع دارند ميدانند كه ظهور مصلح منتظر و مهدي آل محمد(ع) آنچنان مورد اتفاق و مسلّم نزد تمام مسلمين بوده كه از همان قرن اول هجري تا حال در مقام ردّ ادعاي افرادي كه ادعاي مهدويّت كردند يا اين ادعاء را به آنها نسبت دادند، بودهاند. اصل ظهور قائم آل محمد (ع) را كسي انكار اخبار نكرد، زيرا بر خلاف اجماع مسلمين و انكار قطعي صادر از پيغمبر(ص) بود. بلكه در مقام ردّ آنها به فاقد بودن اوصاف و علاماتي كه براي مهدي موعود در اخبار و احاديث مذكور است استناد ميجستند.
چنانچه چهار نفر از بزرگان علماي مذاهب چهارگانه اهل سنت، ابن حجر شافعي مؤلف؛ «القول المختصر» و ابوالسرور احمد بن ضياء الحنفي و محمد بن احمد مالكي و يحيي بن محمد حنبلي در جواب استفتائي كه از ايشان شده (در باب 13 از كتاب «البرهان في علامات مهدي آخر الزمان» عين فتاواي آنها را نقل شده،) همين روش را انتخاب نموده و به صحت اصل ظهور مهدي در آخر الزمان و اينكه عالم را پر از عدل و داد كند و عيسي به آن حضرت اقتدا نمايد و اوصاف ديگر آن حضرت، رسماً فتواي محكم و مستدل و قاطع دادهاند حتي شاعر بني اميه حكيم بن عياش كلبي نيز در ردّ نسبتي كه به جناب زيد بن علي بدون رضايت آن جناب داده شده بود (و او را مهدي خوانده بودند) گفته:
«وَلَمْ أَرَ مَهديّاً عَلي الجذع يصلب» (الاصابه، 1/395)
مقصودش اين است كه آن مهدي كه ظهور ميكند مستولي بر ممالك و فاتح كشورها ميگردد و عدل و داد را بسط ميدهد، پس چگونه ممكن است جناب زيد كه مصلوب شد مهدي باشد.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
«قَد وَقَعَ اِتفاقُ الفَريقينِ مِنَ المُسلمينَ أَجْمَعين عَلي اَنَّ الدُنيا وَ التكليف لا يَنْقضَي اِلّا عَلَيهِ»
[اتفاق سني و شيعه بر اين است كه دنيا و تكليف، منقضي و تمام نشود مگر بر آن حضرت ـ يعني بعد از ظهور آن حضرت]
كساني كه در تاريخ تتبع دارند ميدانند كه ظهور مصلح منتظر و مهدي آل محمد(ع) آنچنان مورد اتفاق و مسلّم نزد تمام مسلمين بوده كه از همان قرن اول هجري تا حال در مقام ردّ ادعاي افرادي كه ادعاي مهدويّت كردند يا اين ادعاء را به آنها نسبت دادند، بودهاند. اصل ظهور قائم آل محمد (ع) را كسي انكار اخبار نكرد، زيرا بر خلاف اجماع مسلمين و انكار قطعي صادر از پيغمبر(ص) بود. بلكه در مقام ردّ آنها به فاقد بودن اوصاف و علاماتي كه براي مهدي موعود در اخبار و احاديث مذكور است استناد ميجستند.
چنانچه چهار نفر از بزرگان علماي مذاهب چهارگانه اهل سنت، ابن حجر شافعي مؤلف؛ «القول المختصر» و ابوالسرور احمد بن ضياء الحنفي و محمد بن احمد مالكي و يحيي بن محمد حنبلي در جواب استفتائي كه از ايشان شده (در باب 13 از كتاب «البرهان في علامات مهدي آخر الزمان» عين فتاواي آنها را نقل شده،) همين روش را انتخاب نموده و به صحت اصل ظهور مهدي در آخر الزمان و اينكه عالم را پر از عدل و داد كند و عيسي به آن حضرت اقتدا نمايد و اوصاف ديگر آن حضرت، رسماً فتواي محكم و مستدل و قاطع دادهاند حتي شاعر بني اميه حكيم بن عياش كلبي نيز در ردّ نسبتي كه به جناب زيد بن علي بدون رضايت آن جناب داده شده بود (و او را مهدي خوانده بودند) گفته:
«وَلَمْ أَرَ مَهديّاً عَلي الجذع يصلب» (الاصابه، 1/395)
مقصودش اين است كه آن مهدي كه ظهور ميكند مستولي بر ممالك و فاتح كشورها ميگردد و عدل و داد را بسط ميدهد، پس چگونه ممكن است جناب زيد كه مصلوب شد مهدي باشد.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum296/thread51109.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر