۱۳۹۲ خرداد ۴, شنبه

رقابت انتخاباتی یا نبرد اسلام آمريكايي و اسلام ناب محمدي (ص)

رقابت انتخاباتی یا نبرد اسلام آمريكايي و اسلام ناب محمدي (ص)/ حامیان گفتمان انقلاب اسلامی بعد از لنکرانی برای حمایت از هر کاندیدای دیگری نیازمند حجت شرعی هستند و این حجت را در کلام علامه مصباح می یابند

حامیان گفتمان انقلاب اسلامی که به تبعیت از عالم ربانی بصیر با همه شبهات و تخریب ها در حمایت خود از دکتر لنکرانی ثابت قدم ماندند، در ادای تکلیف ذره ای عقب نشینی نخواهند نمود و حمایت از هر کاندید دیگری بعد از آقای دکتر لنکرانی را نیازمند به حجت شرعی می دانند و ایشان حجت را در کلام علامه مصباح می یابند و بدون نظر ایشان توان جمعی خود را صرف هیچ شخص و گروهی نخواهند کرد.



صابرنیوز: با نام نویسی برخي داوطلبين در عرصه انتخابات و با بررسی سابقه و عقبه فكريشان به سادگي مي شد نتيجه گرفت كه صحنه رقابت انتخاباتي تغيير كرده و صف بندي جديدي صورت پذيرفت است:



در يك طرفِ این نبرد تاریخی، تمام زر و زور و تزوير و يا سه گانه ثروت و قدرت و نفاق با همه داشته های خود جبهه گرفت و از همان زمان ثبت نام با اردوکشی خیابانی و راه انداختن کارناوال تبلیغاتی زمینه ورود به مراحل سخت تر مواجهه را فراهم نمود. اگر چه در ظاهر این صف بندی، دیدن دست حامیان فتنه و انحراف و نفاق کاملا مشهود است اما در باطن، آنچه این ها را متحد می نماید و در یک جبهه جمع می کند اعتقاد مشترکشان به اسلام آمریکایی است.



در مقابله با صف آرایی گفتمان سازش باید در طرف دیگر میدان همه علم و بصیرت و تقوا پا به صحنه مبارزه می گذاشت، تا علمدار اسلام ناب محمدی (ص) باشد اسلامی که به تعبیر امام خمینی(قدس سره) طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی بهره بوده اند و دشمنان حقیقی آن زر اندوزان حیله گر و قدرتمندان بازیگر و مقدس نمایان بی هنرند.



در حقیقت میدان، میدان صف آرایی دو اسلام است اسلام علم و معرفت در برابر اسلام تحجر و غفلت، اسلام دیانت وسیاست در برابر اسلام بی بند و باری و بی تفاوتی،‌ اسلام جهاد و شهادت در برابر اسلام قعود و ذلت و اسارت، اسلام قیام و عمل در برابر اسلام بی حالی و افسردگی .



با مشخص شدن بررسی ها و احتمال رد صلاحیت دو کاندید گفتمان سازش گرچه گام بلندی در رسیدن به اهداف اولیه برداشته شد اما هنوز خطر با همان گستردگی باقی است؛ چرا اولا ممکن است با عدم تمکین افراد اعتراضات را در بدنه مردمی دنبال نمایند و ثانیا در میان افرادی که تأیید شدند خطر رأی آوردن تکنوکرات ها و بازگشت به دوران سازندگی و اصلاحات دو چندان می شود.



در چنین طوفان سختی باید دائما متذكر موارد زير شويم:



الف) غافل نشدن از وسعت و ابعاد خطر



غفلت نمودن از وسعت و ابعاد خطر و اشتباه در تحلیل اهداف دشمن و نشناختن واقعیت های صحنه نبرد به دنبال خود هدر رفتن امکانات و فرصت های مقابله را همراه خواهد داشت و در نهایت ارمغانی جز شکست ندارد.



با نگاه به صحنه نبرد در خواهیم یافت که علاوه بر دوستان فریب خورده كه در زمين دشمنان بازي مي كنند و منافقان کینه توز داخلی، در عقبه این جبهه باطل، استکبار جهانی و در رأس آن شیطان اکبر در کمین نشسته است تا در لحظه مناسب ضربه خود را وارد نماید و به تعبیر حضرت آقا دشمن برای این انتخابات برنامه ریزی کرده است. هدف اصلی که جبهه باطل آرزوی رسیدن به آن را دارد شکستن ولایت فقیه به عنوان سنگر بان اسلام ناب و ستون اصلی خیمه گاه انقلاب اسلامی است. در حقیقت چهار گام تخریب، تضعیف، استحاله و یا محو نمودن این دژ مستحکم را دنبال می نماید و انتخابات هدف میانی آنها و پوشش و فرصتی برای رسیدن به مقاصد شومشان می باشد. لذا چه بر فرض تأیید شدن یا رد شدنشان، جبهه باطل موضوع را از حجاب رقابت انتخاباتی خارج می نماید و با استفاده از موج هیجانات انتخاباتی و اعترضات به دنبال ضربه های کاری به نظام خواهدبود. لذا بر امت لازم است که بزرگی خطر پیش رو را با تحلیل های خوش بینانه دست کم نگیرد.



ب) شکل گیری جبهه ی واحد، فراتر از سلیقه های فردی یا گروهی، تحت امر ولایت



با توجه به بزرگی خطر پیش روی انقلاب همه امت علی الخصوص خواص (دارای نفوذ در میان امت) در آزمونی دشوار قرار می گیرند. آزمون نفی خود پرستی و همراه شدن با جریان حق و پرهیز از تکروی و سلیقه ای عمل کردن است چراکه اولا شناختن جبهه مقابل و تحلیل درست مصداق های زر و زور و تزویر در این دوره بسیار دشوار تر از شناختن سران فتنه و حامیان اصلاح طلب و غربزده ایشان می باشد. تشخیص روشنفکران غربزده، بهائیان، سلطنت طلب ها و سازمان مجاهدین خلقی که دشمنان قسم خورده انقلاب می باشند با عقبه تاریخی مملو از انحرافات فکری و یا جنایت های فیزیکی، کار دشواری نیست؛ کار دشوار شناختن چهره حقیقی کسانی است که با نقاب و شعار اسلام به میدان می آیند تا ولایت را که حقیقت اسلام می باشد را محو نمایند و یا دم از زمینه سازی برای ظهور و ارتباط مستقیم با امام غایب (عج)می زنند تا به این وسیله نائب او را واسطه ای زائد معرفی نمایند و یا در ظاهر پرچم دفاع از امام خمینی(ره) را بلند می نمایند تا در باطن و عمل اندیشه های او را به موزه بسپارند... ؛



ثانیا برفرضِ تشخیص جبهه باطل و تمییز دقیق مصادیق آن نحوه هماهنگی و تنظیم شدن با فرمانده جبهه حق که در میدان حاضر است خود امتحانی سخت برای افسران نبردهای پیشین است. گذشته از آنکه در صورت عدم هماهنگی و سازمان نیافتن در این دوره دیگر نمی توان همانند فتنه 88 عذر غافلگیری را آورد. نکند که بعد از خاتمه یافتن فتنه بواسطه الطاف الهی و عنایات حضرت حجت (عج) و تدبیر امام و همراهی امت، و پرداخت هزینه های گزاف، تازه خواص بیدار شوند و زمانی دعواهای سلیقه ای خود را کنار بگذارند که کار از کار گذشته باشد.



تشکیل جبهه واحد از متنفذین در میان امت از هر قشری چه روحانیت معزز و چه اساتید انقلابی چه سیاسیون چه مداحان و چه فرهنگیان و چه ... فراتر از صف بندی های انتخاباتی (حتی با حفظ حمایت خود از فرد اصلح مدنظر تا لحظات پایانی انتخابات)، چنان هیبت و ابهتی از جبهه حق بر دل دشمنان خارجی و منافقان و یا دوستان نادان داخلی ایجا می کند تا فکر هر خطایی را از ذهن خارج نمایند.



ج) به میدان آمدن همه علم و بصیرت و تقوا در مقابله با همه زر و زور و تزویر




در این میدان از آنجا که فرمانده کل امام خامنه ای به دلایل و مصلحت هایی بالاتر، خود به عنوان فرمانده در میدان حاضر نمی شوند قطعاً در چنین مواجهه تاریخی حضرت آقا لشکر حق را بدون فرمانده وارد صحنه نبرد نخواهد نمود چراکه لشکر بی فرمانده هر قدر هم مجهز و مسلط باشد سرانجامی جز شکست نخواهد داشت. رهبر فرزانه انقلاب به قرائن متعدد و به بهانه های مختلف و در قالب الفاظ مختلف عالم ربانی بصیر و قابل اعتماد بعد خود را معرفی نموده اند تا در روز مواجهه فرمانده حاضر در میدان باشد.



عالم ربانی بصیر فرمانده ایست که امام خود را شناخته و از ائمه کفر تبری می جوید و بیش از دیگران خود را به نائب امام زمان (عج) سپرده و بیشترین سنخیت را با ایشان یافته است و قطب نمای بصیرت در طوفان های فتنه گشته و عمار گونه صف حق را از باطلِ آمیخته به حق جدا می نمایند. استقامت و حضور تمام عیار حضرت علامه مصباح در صحنه انتخابات شاید با دو هدف دنبال می شد حذف همیشگی جریان فتنه و انحراف و دوم در دست گرفتن بالاترین جایگاه اجرایی کشور توسط فرداصلح.



دراین شرایط و باتوجه به دستاورد بزرگی که منجر به حذف همیشگی جریان فتنه و انحراف خواهد شد، تخریب هر یک از افراد جبهه حق گناهی نابخشودنی و جرمي بزرگ است چه رسد به آنکه فرمانده حاضر در صحنه را با اعمال و گفتار نه سنجیده مان، آشکارا و پنهانی تضعیف نماییم که گناهی بزرگ و نابخشودنی است.



ه)لنکرانی ذخیره ای گرانبها برای امت حزب الله



بررسی عمل کرد دکتر لنکرانی از قبل از ورود به صحنه تا خروج از جریان رقابت همه و همه برگ زرینی است در کارنامه این فرزند معنوی انقلاب:



فرار ایشان از چنین مسئولیت خطیری با توجه به اینکه همه ظرفیت ها در ایشان جمع بود و رجوع و دعوت از دیگران برای به عهده گرفتن بار ریاست جمهوری از حوادث نادر سال های انقلاب است. تبعیت و اطاعت ایشان نه تنها از منویات رهبری بلکه تبعیت از عمار رهبری برای حضور در صحنه رقابت، تراز بالایی در ولایت مداری سلسله فرزندان امام خامنه ای بود که توسط ایشان ظهور یافت.



به دست گرفتن قلوب بخش گسترده ای از امت، خصوصا نخبگان کارآمد و هدایت و رهبری بی نظیر ستادها و محدود نشدن در نام ها و جبهه ها و اعلام صریح و محکم مواضع انقلابی و در یک کلمه به ظهور رساندن ابعاد گسترده گفتمان مقاومت و ایستادگی از هنر نمایی های این مرد در تراز انقلاب بود و نشان داد می توان رقابت کرد اما تخریب ننمود، می توان اخلاص ورزید اما همچون کوه ایستاد و می توان سرباز ولایت بود و فرماندهی کرد و می توان انقلابی بود اما تندی و افراط نکرد می توان سیاست مدار بود اما دروغ گو نبود می توان از عمار رهبر تبعیت کرد اما مستقل و آزاد بود.



و خروج سرافرازانه ایشان از عرصه رقابت و مراقبت از تحمیل هزینه بر نظام و صبر انقلابی در تمکین قانون، برگ زرینی در کارنامه ایشان است که در بیانه ایشان ظهور فراوان داشت. لذا منصفانه باید گفت آنچه را که دیگران در آینه صاف نمی دیدند علامه در خشت خام می دیدند با تبیین ایشان و به بهانه انتخابات شخصیتی معرفی شد در طراز انقلاب اسلامی تا ذخیره ای برای انقلاب و خاری بر چشم دشمنان باشد.



ه) نفی خود پرستی منشأ همه قدرت هاست




فرزندان معنوی امام خامنه ای که به حقیقت دل سپرده فرمان امام خویشند، هرگز خواسته ها و گرایش های عاطفی شان و یا دست یافتن به نتیجه دلخواه شان سبب نخواهد شد تا در انجام تکلیف و وظیفه دچار تردید شوند و با کنار رفتن فرد اصلح، از مواضع انقلابی و دفاع از حریم انقلاب و ولایت کوتاه بیایند. اما حامیان گفتمان رجوع به عالم ربانی بصیر قطعا از دام تحلیل های ناصواب زیر رها خواهند شد و با بصیرت، حقیقت صحنه را بینا خواهند شد. در این شرایط ممکن است:



دسته ای دچار سرخوردگی شده و از اینکه بخشی از وقت و عواطف خود را هزینه تبیین اصلح بودن جناب دکتر لنکرانی نموده اند احساس پشیمانی می نمایند.که این با تکلیف مداری سازگار نیست.



دسته ای به دنبال یافتن مجرم، دکتر را و برخی جبهه پایداری را و برخی دکتر جلیلی را مسبب این وضعیت می دانند، اما از آنجا که همه اینها در مسیر انجام وظیفه وارد صحنه شدند نزد خدا مأجورند اگرچه خطایی ناخواسته داشته باشند، اما خطر بالاتر آنجاست که عناد ورزان با گفتمان «اعتماد به عالم ربانی» شخص علامه رامورد اتهام قراردهند تا ریشه گفتمان ولایت مداران را بخشکانند.



دسته سوم کسانی اند که با به میدان نیامدن اصلح نسبت به اصل گفتمان دچار تزلزل و تردید می شوند؛ دست از معیارها و اصول خود برداشته و با تحلیل های غلط جذب جریان ها و کاندیدهای غیر صالح می شوند.



اما در مقابل اینها، کسانی طالب حقیقت اند که:



از این اتفاق استقبال می نمایند و به دور از انفعال به تکلیف انقلابی خود عمل نموده و جبهه گفتمان انقلاب اسلامی را تقویت می نمایند و سرافرازانه از پای نمی نشینند.



دسته ای دیگر علاوه بر داشتن ویژگی فوق از خارج شدن اصلح از میدان رقابت غمگین اند و می دانند که ممکن است از سرعت شتابان انقلاب کمی کاسته شود اما برخود فرض می دانند که با تلاشی دوچندان و با حمایت از صالح و یاری رساندن به او جبهه حق را تقویت نمایند.



دسته دیگر با دل سپردن به عالم ربانی بصیر چشم به راهنمایی هایی ایشان دوخته اند تا در کلام او راه آینده را روشن بیابند و در عمل به تکلیف انقلابی خود با بصیرت هرچه تمام عمل نمایند. حامیان گفتمان انقلاب اسلامی که به تبعیت از عالم ربانی بصیر با همه شبهات و تخریب ها در حمایت خود از دکتر لنکرانی ثابت قدم ماندند، در ادای تکلیف ذره ای عقب نشینی نخواهند نمود و حمایت از هر کاندید دیگری بعد از آقای دکتر لنکرانی را نیازمند به حجت شرعی می دانند وایشان حجت را در کلام علامه مصباح می یابند و بدون نظر ایشان توان جمعی خود را صرف هیچ شخص و گروهی نخواهند کرد.



لذا آزمون امروز حزب الله در صبر انقلابی و نفی خودپرستی و خفه نمودن فرعون نفس در بحر ولایت است تا با رجوع به عالم رباني، ظلمت همه تعلقات محو شود و آفتاب اخلاص برمملکت وجودشان تابیدن بگیرد و با ظهور اخلاص است که امدادهای الهی از راه مي رسند و امت را به فتح و پیروزی می رساند...



د) سپردن خویش به جریان حق



شیعه فطرتا به دنبال امام حق و ائمه هدایت است با تأمل در فرمان رهبري مبني بر تكيه بر عالم رباني بصير در طوفان هاي سخت ديگر اعتماد به عالم ربانی بصیر شخص پرستی نیست و معناي تراشيدن ولايت ندارد بلکه سپردن خویش است به جریان حقی که در باطن عالم نهفته است. و به تعبیر آیت الله مظاهری :خدمت به آیت الله مصباح خدمت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه است.(کتاب پاسدار حکیم، انتشارات نجابت)



و اگر امروز جریان حق را شناختیم و خویشتن را به آن سپردیم نصرت حقیقی و الهی را بدست خواهیم آورد که در این صورت چه در این صحنه انتخابات و حوادث پیرامون آن پیروزی ظاهری کسب شود و چه نتیجه ای غیر از این حاصل شود باز هم فتح حقیقی از آن ولایتمداران خواهد بود.



در این صورت محاسبات سیاست زده را باید کنار زد و از عواقب کار و نیش و کنایه های دیگران ترس ها و شک و ضعف به دل راه نداد و در انجام وظیفه و رجوع به عالم ربانی بصیر همچون کوه پایداری نمود تا معناي اين آیه در حق ولایت مداران تحقق یابد انشاالله: إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ(فصلت آیه 30)

بى‏ گمان، كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداست، سپس ايستادگى كردند، فرشتگان بر آنها نازل مى‏شوند كه بيم مداريد و غمگين مباشيد و مژده باد شما را به بهشتى كه وعده داده مى‏شديد





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum324/thread51044.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: