۱۳۹۳ خرداد ۱۰, شنبه

راهکار فرهنگی یک سرهنگ آمریکایی!

چند وقت پیش کتاب «ذهن کامل نو» را مطالعه می کردم که نکته جالبی ذهنم را درگیر خود کرد. ظاهرا چند سال پیش یکی از اساتید دانشگاه های افسری ارتش آمریکا که درباره انگیزه پایین جوانان برای پیوستن به ارتش و راه های افزایش جذب نیروی انسانی تحقیق می کرد متوجه شد که بیشتر دانشجویانش به بازی های ویدئویی و کامپیوتری علاقه دارند.



سرهنگ کیسی واردینسکی برای جبران شکست تبلیغات تلویزیونی و آگهی های مختلف جذب نیرو، به پنتاگون پیشنهاد کرد که در همان جایی سرمایه گذاری کند که جوان ها وقتشان را صرف می کنند! یعنی پای پلی استیشن سونی، ایکس باکس و کامپیوتر شخصی (و حالا احتملا تبلت و گوشی موبایل و …)



پنتاگون که راه های زیادی را برای بالا بردن انگیزه جوانان و جذب نیرو امتحان کرده بود، این نظر را قبول کرد و بودجه مناسبی در اختیار این سرهنگ قرار داد تا یک بازی خوب و جذاب طراحی کند. سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۴ بازی «ارتش آمریکا» به طور رایگان روی سایت «GoArmy.com » قرار گرفت! به گفته این کتاب «در همان هفته های اول انتشار بازی، تقاضا آنقدر زیاد بود که سیستم و سرور از کار افتاد! امروزه این بازی که در ادارات استخدام سربازان و در مجلات بازی هم عرضه می شود، بیش از دو میلیون کاربر ثبت شده دارد. در تعطیلات پایان هفته حدود نیم میلیون نفر مقابل کامپیوتر می نشینند و در ماموریت های نظامی شبیه سازی شده مانور می دهند»



یک نکته جالب دیگر هم اینکه طبق اطلاعات کتاب، در آمریکا کسب و کار بازی ویدئویی بزرگتر از صنعت سینماست! یعنی آمریکایی ها برای بازی های کامپیوتری پول و وقت بیشتری نسبت به سینما رفتن و فیلم دیدن خرج می کنند. (و احتمالا اگر این علاقه برعکس بود، راهکار سرهنگ آمریکایی هم برعکس می شد)



وقتی سرگرم خواندن این ماجرا بودم، خود به خود ذهنم رفت سراغ مشکلات کشور خودمان و مسائلی که شبانه روز در جامعه می بینیم یا می شنویم. مثل موضوعات مختلف فرهنگی و اجتماعی، بحث حجاب و بدحجابی یا تفریح و شادی، شبکه های مجازی و *****ینگ و ماهواره و … درباره اینها تا دلتان بخواهد حرف و مصاحبه و سخنرانی و سیمنار وجود دارد، راهکارهایی هم ارائه شده که نتایج و سرنوشتشان معلوم است! اما کاش کسی هم پیدا شود که مثل همین سرهنگ آمریکایی، به خودش زحمت تحقیق بدهد و ریشه های مشکلات و معضلات را بررسی و برایش راهکاری درست ارائه نماید. یا لااقل سرنوشت طرح های قبلی را بررسی کند.



حرف زدن تنها، خودش یکی از بزرگترین دردهای ماست که همه ما به آن مبتلا هستیم. نمی دانم این درد از کجا پیدا شده که مسئولان کشور ما مخصوصا روسای جمهور، خودشان را فیلسوف سیاسی و اجتماعی و تئوریسین امور فرهنگی می دانند و فکر می کنند که فقط حرف خودشان درست است؟! مشکلات فرهنگی و اجتماعی قربانی برداشت دولت های مختلف می شود، بخاطر همین هم هرگز شاهد یک نگاه و برنامه جامع، فراگیر و بلندمدت نیستیم با تغییر و جابجایی مسئولین، معضلات و مشکلات فرهنگی همچنان سر جای خودشان قرار دارند. چون در این مدت همه فقط مشغول حرف زدن و جواب دادن به همدیگر هستند! مثلا یکی از بهشت زوری انتقاد می کند، بقیه هم تا چند روز مشغول پاسخ دادن به او هستند. این وضع همیشگی ماست. یک روز درباره حجاب، یک روز درباره ماهواره، یک روز شادی، یک روز بهشت زوری، فردا هم لابد خیلی چیزهای دیگر و این ماجرا سالهاست که دارد تکرار می شود.



جالب اینکه همه مسئولین هم چاره و درمان را راه حل فرهنگی می دانند، اما سی سال است که ما منتظر این راهکار فرهنگی هستیم! غافل از اینکه حرف زدن با ژست فرهنگی، راهکار فرهنگی نیست، به راه حل آن سرهنگ آمریکایی می گویند راهکار فرهنگی (آنهم نه برای اصلاح یک معضل فرهنگی که بخاطر رفع یک مشکل نظامی!) این ماجرا واقعا برایم جالب بود. این شیوه شناخت یک مشکل، چاره جویی برای حل آن، تحقیق درباره علل و عوامل آن، ارائه یک راهکار درست و مناسب از جنس علائق جامعه و جوانان، آنهم بدون سودجویی مادی (دقت کنید: بازی مذکور به طور رایگان روی سایت تبلیغی ارتش قرار گرفت!)



کاش یک بار درباره همین مساله فکر کنیم و حرف بزنیم. بی خیال جناح بازی و سیاسی کاری. کاش مسئولان ما، وزرا، وکلا، اساتید دانشگاه، چهره های فرهنگی و هنری، رسانه ها، به جای تکرار حرفهای تکراری و کلیشه ای، یاد بگیرند که درست و دقیق حرف بزنند که این خودش منوط است به تحقیق درست و علمی. کاش اول دردها را بشناسیم بعد نسخه بپیچیم. کاش اول راه بهشت را هموار کنیم، بعد بگوییم سفر به بهشت زوری نیست!



آهستان





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1nPeEpU



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: