دیگر لازم نیست دشمن برنامه های ماهواره ای بسازد و هزینه های هنگفتی در این مسئله [ مسائل ضد فرهنگ و ارزش] خرج کند چرا که سینمای خودمان این زحمت را بر خود رحمت دانسته و در پی آن است تا بتواند جور کار های ناتمام دشمنانمان را بکشد همانطور که در این فیلم ضد ارزشی و فرهنگی "آینه های روبرو" این کار را انجام گرفته است.
بگذارید فیلم را به طور خلاصه و کلی به صورت زیر بیان کنم:
" داستان از این قراراست که دختری از کوچکی همچون پسر بزرگ شده است و تمام رفتار و اعمال خویش مانند پسر ها است که وقتی بزرگ می شود دوست دارد که دیگر یک پسر باشد که در ادامه ماجراهایی برایش اتفاق می افتد."
شاید بپرسید که این فیلم را در کجا دیده ام ؛ باید بگویم من ، این فیلم را در داخل اتوبوسی که مملوء از خانواده ، مرد ، زن ، دختر و پسر نوجوان بود دیده ام که همه را مجذوب خود کرده بود و آنقدر بر روی دیالوگ های آن کار شده بود که من کسی را دیدم که اشک از چشمانش جاری شده بود و دلش برای همچین انسانی فوق العاده می سوخت.
حالا فکرش را کنید که اگر ، هدف از این برنامه جامعه انسانی بزرگتری باشد ، چه فاجعه ای به بار می آورد ؛ لذا حسی که به انسان منتقل می کند ، انسان را مجبور می کند تا این مسئله را بپذیرد و به ناچار به دردمندی بپردازد.
آری ، هدف این است ؛ چه هدفی؟ هدف این است که عادی سازی کنند همانطور که مسئله بدحجابی را عادی سازی کردند و حال وضعیت حجابمان در مملکت این چنین است. جنگ نرم است دیگر ، گاهی هدفش نظام است و گاهی هدفش اعتقادات مردم!
اگر بخواهیم از نظر کیفیت ساخت آنرا مورد بررسی قرار دهیم اصلا قابل مقایسه با فیلم هایی همچون فیلم "چ" نیستند و من در عجبم چرا باید فیلم هایی مخالف با فرهنگ و ارزش کشورمان [ حالا کاری نداریم که چرا در کشور خودمان این چنین فیلم هایی ساخته می شود] چنین بازدهی و سرعت نشر داشته باشند در حالیکه از این پتانسیل می توان در موضوعاتی همچون «سبک زندگی اسلامی» ، «فرهنگ اسلامی» و ... بهره برد و به نتیجه مطلوب در جامعه و افراد رسید.
از اداره فرهنگ و ارشاد که فقط نام فرهنگ را یدک می کشد می خواهم ، تمنا می کنم ، خواهش می کنم ، التماس می کنم که کمی به محتوای فیلم ها توجه کنند و یک «دو دو تا ، چهارتایی» انجام دهند که اگر مجوز برای فیلم و اکران آن صادر شود چه منفعت هایی و چه ضررهایی دارد و سپس مجوز صادر شود.
و باز مانند امید های قبلی که تحقق نیافته است ؛ امیدواریم که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی که ضربه ای بزرگ به فرهنگ کشور می زند نباشیم.
بگذارید فیلم را به طور خلاصه و کلی به صورت زیر بیان کنم:
" داستان از این قراراست که دختری از کوچکی همچون پسر بزرگ شده است و تمام رفتار و اعمال خویش مانند پسر ها است که وقتی بزرگ می شود دوست دارد که دیگر یک پسر باشد که در ادامه ماجراهایی برایش اتفاق می افتد."
شاید بپرسید که این فیلم را در کجا دیده ام ؛ باید بگویم من ، این فیلم را در داخل اتوبوسی که مملوء از خانواده ، مرد ، زن ، دختر و پسر نوجوان بود دیده ام که همه را مجذوب خود کرده بود و آنقدر بر روی دیالوگ های آن کار شده بود که من کسی را دیدم که اشک از چشمانش جاری شده بود و دلش برای همچین انسانی فوق العاده می سوخت.
حالا فکرش را کنید که اگر ، هدف از این برنامه جامعه انسانی بزرگتری باشد ، چه فاجعه ای به بار می آورد ؛ لذا حسی که به انسان منتقل می کند ، انسان را مجبور می کند تا این مسئله را بپذیرد و به ناچار به دردمندی بپردازد.
آری ، هدف این است ؛ چه هدفی؟ هدف این است که عادی سازی کنند همانطور که مسئله بدحجابی را عادی سازی کردند و حال وضعیت حجابمان در مملکت این چنین است. جنگ نرم است دیگر ، گاهی هدفش نظام است و گاهی هدفش اعتقادات مردم!
اگر بخواهیم از نظر کیفیت ساخت آنرا مورد بررسی قرار دهیم اصلا قابل مقایسه با فیلم هایی همچون فیلم "چ" نیستند و من در عجبم چرا باید فیلم هایی مخالف با فرهنگ و ارزش کشورمان [ حالا کاری نداریم که چرا در کشور خودمان این چنین فیلم هایی ساخته می شود] چنین بازدهی و سرعت نشر داشته باشند در حالیکه از این پتانسیل می توان در موضوعاتی همچون «سبک زندگی اسلامی» ، «فرهنگ اسلامی» و ... بهره برد و به نتیجه مطلوب در جامعه و افراد رسید.
از اداره فرهنگ و ارشاد که فقط نام فرهنگ را یدک می کشد می خواهم ، تمنا می کنم ، خواهش می کنم ، التماس می کنم که کمی به محتوای فیلم ها توجه کنند و یک «دو دو تا ، چهارتایی» انجام دهند که اگر مجوز برای فیلم و اکران آن صادر شود چه منفعت هایی و چه ضررهایی دارد و سپس مجوز صادر شود.
و باز مانند امید های قبلی که تحقق نیافته است ؛ امیدواریم که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی که ضربه ای بزرگ به فرهنگ کشور می زند نباشیم.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1iAFuwF
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر