۱۳۹۳ خرداد ۱۰, شنبه

سقط

تعريف :سقط عبارتست از دفع خودبخودي (expulsion ) يا دفع با دخالت ( extraction) همه يا بخشي از محصولات حاملگي (جفت ، پرده ها با يا بدون جنين زنده يا مرده ) قبل از اينکه جنين براي زنده ماندن در خارج رحم به اندازه کافي تکامل پيدا يافته باشد ، يعني قبل از هفته 20 حاملگي بر اساس LMP و يا جنين کمتر از 500 گرم .

تقسيم بندي : بر اساس علت :

الف. سقط خودبخود(Spontaneous Abortion) : فرآيند دفع خودبخود آغاز مي شود

ب. سقط تحريکي (Induced Abortion) : شروع سقط با دخالت آغاز مي شود .

1. سقط therapeutic : در موارد :خطر حاملگي براي سلامتي مادر،جنين با ناهنجاري شديد، حاملگي حاصل از rape يا زنا با محارم

2. سقط elective : به درخواست مادر و توسط کادر پزشکي انجام مي شود .

3. سقط criminal : به درخواست مادر و معمولا توسط افراد فاقد صلاحيت انجام مي شود .

بر اساس نمايش کلينيکي clinical presentation:

الف. سقط تحت باليني(Subclinical Abortion) : سقط قبل از آنکه بارداري به صورت کلينيکي تشخيص داده شود . با اندازه گيري سريال βhCG از زمان لقاح قابل تشخيص است .

ب. تهديد به سقط (Threatened Abortion) : زودرسترين تشخيص باليني سقط است . امکان سقط وجود دارد ولي هنوز صورت نگرفته است ،امکان ادامه بارداري و يا سقط جنين

ج. سقط اجتناب ناپذير (Inevitable Abortion) : پروسه سقط آغاز شده و قطعا سقط صورت مي پذيرد .

د. سقط ناقص (Incomplete Abortion) : بخشي از محصولات حاملگي خارج شده و بقيه در رحم باقي مانده اند .

ه. سقط کامل (Complete Abortion) : تمامي محصولات حاملگي خارج شده اند .

و. سقط فراموش شده (Missed Abortion) : بعد از مرگ جنين قبل از هفته 20 بارداري دفع محصولات حاملگي صورت نگرفته است .

ز. سقط عفوني (Septic Abortion) : عفوني شدن محصولات حاملگي که به دنبال سقطهاي خودبخودي يا تحريکي ايجاد مي شود .

ح. سقط عادتي (Habitual Abortion) : هنگامي است که فرد 3 يا بيشتر سقط متوالي داشته باشد .

بر اساس سن حاملگي :

الف. سقط زودرس : هنگامي است که سقط قبل از هفته 12 باراري انجام شود .

ب. سقط ديررس : هنگامي است که سقط بين هفته هاي 20-12 صورت گيرد .

شيوع :

شيوع سقطهاي خودبخودي در حاملگي هاي تشخيص داده شده حدود 20-15% و شيوع سقطهاي post-implantational حدود 30% مي باشد .

حدود 70% سقطها قبل از هفته 8

حدود 80% سقطها قبل از هفته 12 (اختلالات کروموزومي مسئول حداقل نيمي از اين سقطها)

حدود 90% سقطها قبل از هفته 16روي مي دهند .

اتيولوژي : شناخت علت سقط هميشه مقدور نيست . در ماههاي اول عمدتا مرگ جنين به دليل وجود ناهنجاريهايي در گامت ،تخم ، امبريو ، جنين و جفت روي مي دهد .در ماههاي بعدي ممکنست علل مادري مطرح باشند .

خطر سقط با افزايش تعداد زايمانها

افزايش سن مادر و پدر (12% در زنان زير 20 سال به 26% در زنان بالاي 40 سال و

با همين ترتيب سني براي پدر از 12% به 20% افزايش مي يابد).

فاصله کمتر از 3 ماه با زايمان ترم قبلي افزايش مي يابد .

تکامل غيرطبيعي زيگوت :

در سقطهاي خودبخود زودهنگام ، معمولا اختلال تکاملي گامت ،تخم ، امبريو ، جنين و جفت ديده مي شود.

در نيمي از موارد يا رويان وجود ندارد و يا دژنره شده است (blighted ovum) .

سقط آنوپلوئيد : جنين داراي تعداد کروموزومهاي غيرطبيعي است .

75% اين سقطها قبل از هفته 8 است . در بيشتر موارد اختلال در اووژنز 95% تا در اسپرماتوژنز5%

تريزومي اتوزوم : شايعترين شکل سقط آنوپلوييد .

اکثر تريزوميها در نتيجه عدم تفکيک ايزولهisolated nondisjunctionيجاد مي شوند

در تمام اتوزومها با استثناء 1 . در 13 ، 16 ، 18 ، 21 ، 22 شايعتر است .

منوزومي x : از نظر شيوع در درجه دوم است . با ادامه حيات جنين دختر سازگاري دارد .

منوزومي اتوزوم : نادر است و با حيات منافات دارد .

تريپلوييدي : از نظر شيوع سوم است . با افزايش سن مادر و پدر رابطه ندارد .

به دليل ورود دو اسپرم به يک تخمک يا عدم ميوز صحيح اسپرم يا تخمک روي مي دهد . غالبا همراه دژنراسيون هيدروپيک پرزهاي کوريوني است .

مولهاي هيداتيديفرم ناقص ممکنست فقط از نظر کروموزوم 16 تريزوميک باشد که اغلب در مراحل اوليه سقط شده و جنينهايي که پابرجا مي مانند از نظر ظاهري دچار بدشکلي مي شوند.

تتراپلوييدي : ندرتا زنده به دنيا مي آيند و اکثرا در مراحل اوليه حاملگي سقط مي شوند .

ناهنجاريهاي ساختماني کروموزوم و پلي زوميهاي کروموزوم جنسي : به ندرت سبب سقط مي شوند و اکثر آنها زنده به دنيا مي آيند

سقط يوپلوييد : معمولا سقط ديرتر از جنينهاي آنوپلوييد سقط مي شوند . در هفته 13 به حداکثر مي رسند .

علت آن نامشخص و احتمالا يک اختلال ژنيتيکي يا فاکتورهاي مادري . ميزان بروز سقطهاي يوپلوييد به ميزان قابل توجهي بعد از 35 سالگي مادر افزايش مي يابد .

آنوماليهاي جفت :

حدود 10% سقطهاي خودبخود ،اختلال در تشکيل پرزها ، اختلال در خونرساني و يا جايگزيني ناکافي جفت .،،يشتر در سقط ديررس ديده مي شود .

عفونت :

توکسوپلاسموز ، ليستريا ، هرپس ژنيتال ، HIV ، سيفيليس ، کلونيزاسيون GBS ، مايک.پلاسما هومينيس ، اوره آپلاسما اوره آليتيکوم ، کلاميديا تراکوماتيس ، واژينوز باکتريال .

بيماريهاي مزمن مادر:

بيماريهاي مزمن ناتوان کننده مانند سل يا کارسينوماتوز به ندرت در اوايل بارداري سبب سقط مي شود .

اسپروي سلياک : سبب ناباروري (در زن و مرد ) و سقطهاي راجعه مي شود .

کارسينوم ، اختلالات HTN: بيشتر زايمان پره ترم تا سقط

هيپوتيروييدي : افزايش TRH سبب افزايش پرولاکتين و در نتيجه کاهش پروژسترون مي گردد . کمبود يد نيز احتمال سقط را افزايش مي دهد .

ديابت : کنترل قند خون تا 21 روز بعد لقاح باعث کاهش سقط مي شود . در صورت عدم کنترل مناسب گلوکز ، افزايش قابل توجهي در ميزان رخ مي دهد . در زنان مبتلا به سقط مکرر ، ميزان بروز مقاومت به انسولين بيشتر است

کمبود پروژسترون : ممکنست به جاي اينکه علت نارسايي زودرس حاملگي باشد ، از عواقب آن باشد .

تغذيه :

کمبود هر يک از مواد غذايي در رژيم و يا کمبود متوسط تمام مواد غذايي ، ظاهرا علت مهمي براي سقط نيست . همچنين تهوع و استفراغ و نيز هر گونه کاهش وزن ناشي از آن ، به ندرت سبب سقط خودبخود مي شوند .

عوامل محيطي و داروها :

دخانيات : سيگار کشيدن سقطهاي يوپلوييد را افزايش مي دهد ميزان خطر در زناني که بيش از 14 عدد سيگار در روز مي کشند ، تقريبا 2 برابر است .

الکل : هم سقط خودبخود و هم ناهنجاريهاي جنيني به علت مصرف مکرر الکل در طي 8 هفته اول حاملگي ايجاد مي شوند .مصرف الکل هفته اي 2 بار: باعث 2 برابر شدن سقط ، مصرف روزانه : 3 برابر شدن سقط ،هر بار الکل در روز خطر سقط را 1/3 برابر افزايش مي دهد .

کافئين : افزايش مختصر سقط در مصرف بيش از 4 فنجان قهوه در روز .در زنان حامله اي که ميزان پاراگزانتين بسيار زياد است ، خطر سقط خودبخود افزايش مي يابد .

تشعشع : در اثر پرتوتابي با دوزهاي کمتر از 5 راد ، خطر ناهنجاريها ، محدوديت رشد و يا سقط افزايش نمي يابد .

ميزان اشعه که در طي راديوگرافي قفسه سينه به جنين مي رسد : 0/7 ميلي راد و در طي راديوگرافي شکم 100 ميلي راد و در IVP 1 راد است .

کنتراسپتيوها : OCP ها يا اسپرم کشها با افزايش خطر سقط همراه نيستند .ولي در صورت شکست IUD خطر سقط به ويژه سقط عفوني افزايش مي يابد .

توکسينهاي محيطي : آرسنيک ، سرب ، فرمالدييد ، بنزن ، اکسيداتيلن و گازهاي بيهوشي احتمالا سقط زا هستند .

پايانه هاي نمايش ويديويي و تماس با ميدانهاي الکترومغناطيسي همراه آنها ، تاثير نامطلوبي بر سقط ندارند . همچنين اثري براي تماس شغلي با امواج اولتراسوند کشف نشده است .

عوامل خودايمني : آنتي باديهاي ضدفسفوليپيد مانند آنتي کواگولان لوپوسي و آنتي بادي ضدکارديوليپين در سقط خودبخود مطرح شده است .

وقوع سقط مکرر قبل از هفته 12 با افزايش اين آنتي باديها ديده شده است .

مکانيسم از دست دادن حاملگي در اين زنان ، ترومبوز و انفارکتوس جفت است (احتمالا دخالت در توليد PGها و مهار نمودن فعاليت پروتيين C .

در زنان داري سابقه سقط زودرس و مقادير بالاي يان آنتي باديها ، احتمال سقط مکرر 70% است

در مورد نقش آنها در سقطهاي زودرس اختلاف نظر وجود دارد ،ولي با سقطهاي سه ماهه دوم رابطه دارند

بهبودي در استفاده از آسپرين با دوز پايين و هپارين unfractionated از زمان تشخيص حاملگي تا زايمان .

عوامل آلوايميون (ايمني عليه فرد ديگر) :

ايمونوتراپي با سلولهاي پدري ،استفاده از لکوسيتهاي اهدايي شخص ثالث و ايمونوگلوبولين داخل وريدي توصيه نمي شود .

ترومبوفيليهاي ارثي : از جمله جهش فاکتور Vليدن با سقطهاي ديررس ميانه بارداري رابطه دارند .

گامتهاي پير : افزايش احتمال سقط در تلقيح اسپرم 4 روز قبل يا 3 روز بعد از تغيير BBT

لاپاروتومي : جراحي بدون عارضه شکمي در اوايل بارداري ،ظاهرا خطر سقط را افزايش نمي دهد .

تروما :تروماي شديد شکمي مي تواند زمينه را براي سقط مساعد کند. معمولا تروما 3-1 هفته بعد منجر به سقط مي شود . در کل تروما سهم ناچيزي در ميزان بروز سقط دارد .

اختلالات رحمي :نقايص اکتسابي رحم : ليوميومهاي بزرگ و متعدد معمولا باعث سقط نمي شوند و اگر در ارتباط يا سقط باشند ، محل آنها مهمتر از اندازه شان مي باشد

سندرم آشرمن : با چسبندگيهاي رحمي مشخص مي شود و معمولا در اثر تخريب مناطق بزرگي از اندومتر به علت کورتاژ به وجود مي آيد . مي تواند باعث سقط گردد ، به علت کم بودن بافت اندومتر براي حمايت حاملگي .دقيقترين روش شناسايي آن هيستروسکوپي است . درمان شامل ليز چسبندگيها با هيستروسکوپ و قرار دادن IUD و دوز بالاي استروژن به مدت 90-60 روز . با اين درمان کاهش سقط از 80% به 15% .

نقايص تکاملي رحم : تشکيل غير طبيعي مجراي مولر يا نقايص اتصالي ممکنست باعث سقط شوند ولي اينکه با اصلاح جراحي جلو سقط را گرفت يا نه مورد شک است .

نارسايي سرويکس : نارسايي سرويکس با اتساع بدون درد سرويکس در سه ماهه دوم مشخص مي شود که با پرولاپس و برآمده شدن پرده هاي جنيني به داخل واژن همراهست . در صورت عدم درمان : تکرار در حاملگي هاي بعدي . عوامل رواني

خونريزي به داخل دسيدواي قاعده اي و تغييرات نکروتيک بافتهاي مجاور در همراهي با سقط ديده مي شوند در سقطهاي زودرس تقريبا هميشه مرگ جنين مقدم بر سقط است .

مرگ جنين باعث کاهش عملکرد جفت ، کاهش hCG و به دنبال آن استروژن و پروژسترون در نتيجه اسپاسم عروق مارپيچي ، خونريزي و کنده شدن محصولات حاملگي ، ترشح PG و خروج محصولات حاملگي .

در سقطهاي ديررس : له شدن جنين باقيمانده : ماسراسيون maceration که در آن استخوانهاي جمجمه کلابه شده ، شکم در اثر انباشته شدن مايع آغشته به خون متسع گرديده و اعضاء داخلي دژنره مي شوند . پوست نرم شده با کوچکترين تماس کنده مي شود . در صورت جذب AF جنين فشرده شده fetus compressus و گاه جنين به حدي خشک و فشرده مي شود که به آن fetus papyracous مي گويند .

تهدید به سقط:

تعريف : وجود هر گونه ترشح خون آلود يا خونريزي از واژن از ميان منفذ بسته سرويکس در نيمه اول بارداري .

شيوع : 25-20% خانمها دچار لکه بيني يا خونريزي شديد در نيمه اول حاملگي مي شوند که در 50% موارد منجر به سقط شده ، در 50% حاملگي ادامه مي يابد ولي خطر پيامدهاي نامطلوب بارداري مانند زايمان پره ترم ، LBW و مرگ و مير پري ناتال افزايش مي يابد ، ظاهرا ناهنجاريهاي جنيني افزايش نمي يابد .

در صورتيکه فعاليت قلب جنين قابل اثبات باشد خطرسقط به طور چشمگيري کاهش مي يابد .

تشخيص :علائم و نشانه ها :

1. خونريزي واژينال : از ترشحات خوني تا خونريزي فعال

مدت از 2-1 روز تا چندين هفته

علت کنده شدن کناره جفت ، جفت تحتاني

معمولاهميشه مقدم بر درد است (در EP درد مقدم بر خونريزي است )

2. درد کرامپي : کرامپ ريتميک شبيه قاعدگي يا درد مداوم کمر همراه با احساس فشار در لگن

ناراحتي مبهم در خط وسط suprapubic

صرف نظر از نوع درد ، ترکيب خونريزي و درد پيش آگهي ضعيفي را براي ادامه بارداري پيش بيني مي کند .

در تهديد به سقط معمولا علائم حاملگي ( تهوع و استفراغ ، تکرر ادرار ، تندرنس پستانها) ادامه يافته ، بيمار سابقه دفع هيچ نوع بافتي را نمي دهد .

معاينه فيزيکي :

1. معاينه عمومي : معمولا علائم حياتي بيمار طبيعي است ،مگر در صورت وقوع عفونت يا خونريزي شديد .

2. معاينه شکمي : عدم وجود حساسيت يا تندرنس شديد يا ضعيف 3. معاينه لگني : بسته بودن سرويکس / خروج خون از سرويکس / قابل رويت نبودن محصولات حاملگي /قوام نرم رحم و مطابق با سن حاملگي

تشخيص افتراقي :

1. خونريزي ناشي از جايگزيني تخم : زمان آن مشخص بوده ، درد کرامپي ندارد .

2. ضايعات سرويکس : مانند واکنش دسيدوايي سرويکس و خونريزي به دنبال مقاربت يا TV

پوليپ / سرويسيت و يا کارسينوم سرويکس

3. سيکلهاي بدون تخمک گذاري : منفي بودن تست حاملگي و نبود علائم حاملگي / سفت و کوچک بودن رحم

4. GTD : دفع ويلوزيته هاي جفتي ، علائم hyperemesis ، پره اکلامپسي و هيپر تيروييدي

5. حاملگي خارج از رحم : درد مقدم بر خونريزي . گاه علائم خونريزي شديد وشوک ، تندرنس شديد شکم

6. پيچ خوردگي کيست تخمدان

ارزيابيهاي آزمايشگاهي : ارزيابيهاي آزمايشگاهي جهت بررسي زنده بودن جنين صورت مي گيرد ، زيرا در صورت مرگ جنين بايد اقدام به تخليه رحم نمود .

1. اندازه گيري βhCG: افزايش حداقل 66 % هر 48 ساعت در اوايل بارداري نشانه زنده بودن جنين .

2. سونوگرافي : ديدن ساک حاملگي با حدود مشخص به علاوه ضربان قلب جنين يا حرکات وي

3. پروژسترون سرم :در اوايل بارداري در صورت زنده بودن جنين پروژسترون کمتر از ηgr/mlit 10 نيست .

اگر کمتر از 5 باشد ، قطعا جنين زنده است .

4. ترکيب موارد فوق : در صورتي که در روزهاي 35-33 با سونوگرافي واژينال ساک ديده شده ، hCG>1000 mu/mlit و pr> 10 ηgr/mlit باشد ، جنين زنده است .

هيچ يک از اين تستها به ويژه در اوايل بارداري براي تاييد مرگ جنين صحت 100% نداشته ، ممکنست بررسي مکرر هر 2-1 هفته ضرورت پيدا کند .

درمان :

1. حمايت رواني

2. داروها :

پروژسترون : نه تنها در بهبود سقط تاثيري ندارد ، مي تواند سقط فراموش شده ايجاد نمايد .

ضددردها : براي تخفيف درد مي توان از ضددرد بر پايه استامينوفن استفاده نمود .

آرامبخشها : در صورت اضطراب شديد مادر مي توان استفاده کرد .

3. استراحت در بستر :اغلب تجويز شده ، اما تغييري در سير تهديد به سقط ايجاد نمي کند .حداقل تا 48 ساعت پس از قطع خونريزي توصيه مي شود .

4. هيدراسيون بيمار :5. اجتناب از مقاربت :6. آموزش به بيمار : رژيم پر فيبر براي جلوگيري از يبوست ،مراجعه در صورت : افزايش ميزان خونريزي ، افزايش کرامپ ، افزايش درجه حرارت ، دفع بافت .

7. تجويز رگام در مادران Rh منفي :شواهد موجود از اين اقدام حمايت نمي کنند . اما 5% زنان Dمنفي مبتلا به انواع ديگرسقط ، در صورت عدم استفاده دچار ايزوايمونيزاسيون مي شوند .

بستري نمودن :

1. خونريزي شديد منجر به آنمي يا هيپوولمي

2. تبديل شدن تهديد به سقط به انواع ديگر سقط ( ديلاتاسيون سرويکس ، دفع بافت و....)

3 بروز عفونت

4. مرده بودن جنين

در موارد فوق بايد تخليه رحم صورت گيرد .

سقط اجتناب ناپذیر

تعريف : پارگي آشکار پرده هاي جنيني در حضور اتساع سرويکس

تشخيص : علائم و نشانه ها :

1. خونريزي واژينال : معمولا زياد

2. درد کرامپي : متوسط تا شديد مانند درد زايمان و احساس پري در لگن، معمولا انقباضات رحمي به سرعت شروع شده ، منجر به سقط مي شود .

3. خروج ناگهاني مايع آمنيوتيک : پارگي پرده ها در نيمه اول حاملگي معمولا معادل تخليه رحم است ، زيرا عواقب وخيمي به دنبال دارد .

معاينه فيزيکي :

1. معاينه عمومي : بسته به ميزان خونريزي ،علايم شوک

2. معاينه شکمي : وجود حساسيت يا تندرنس رحمي

3. معاينه لگني : سرويکس معمولا داراي ديلاتاسيون و افاسمان/

خروج واضح خون از سرويکس /برجسته شدن محصولات حاملگي به داخل واژن/عدم دفع بافت و پاره بودن پرده هاي جنيني

تشخيص افتراقي :

1. سقط ناقص 2. تهديد به سقط 3. سرويکس نارسا : معمولا درد و خونريزي وجود ندارد .

درمان : حمايت رواني

گاه ممکنست مايع بين آمنيون و کوريون تجمع پيدا کرده باشد . بنابراين اگر خروج مايع قبل از هر گونه درد ، تب يا خونريزي رخ دهد ، بايد استراحت در بستر داشته باشد و تحت نظر گرفته شود . در صورت عدم خروج بيشتر AF و عدم وقوع تب ،خونريزي و درد در عرض 48 ساعت ، بيمار مي تواند بجز تمام اشکال دخول واژينال ، تمام فعاليتهاي معمول خود را از سر بگيرد . در غير اينصورت :

در صورت شديد نبودن خونريزي، فرصت به بيمار براي دفع خودبخود تا چند ساعت ، در ضمن :

1. انفوزيون اکسي توسين (30 واحد در 1 ليتر رينگر لاکتات با سرعت 32 قطره در دقيقه)

2. کنترل علايم حياتي و خونريزي

3. تستهاي آزمايشگاهي : BG ,Rh ,CBC , Crossmatch

4. استفاده از آنالژزيکها(ضد دردها)، 5. شستشوي پرينه ، 6. ترانسفوزيون خون در صورت لزوم ،7. تجويز رگام در مادران Rh منفي،8. تخليه رحم

سقط ناقص:

تعريف : دفع ناکامل محصولات حاملگي قبل از هفته 20 بارداري ، سقط ناقص گفته مي شود .

سقطهاي قبل از هفته 10 معمولا کامل و پس از آن معمولا محصولات حاملگي به صورت جداگانه دفع شده ، جفت و يا قسمتي از آن در رحم باقي مي ماند .

تشخيص :علائم و نشانه ها :

1. خونريزي واژينال : معمولا شديد است ، همراه با دفع بافت و AF ،علت خونريزي زياد:عدم توانايي رحم براي منقبض شدن ، به دليل بافتهاي باقيمانده مي باشد.

2. درد کرامپي : متوسط تا شديد دو طرفه مانند درد زايمان

معاينه فيزيکي :

1. معاينه عمومي : بسته به ميزان خونريزي ،علايم شوک

2. معاينه شکمي : وجود حساسيت يا تندرنس شديد رحمي

3. معاينه لگني : سرويکس معمولا داراي ديلاتاسيون و افاسمان/ خروج واضح خون از سرويکس / دفع بافت يا آويزان بودن آن از سرويکس و پاره بودن پرده هاي جنيني/رحم معمولا کوچکتر از GA و کمي سفت

درمان : حمايت رواني

1. انفوزيون اکسي توسين(30 واحد در 1 ليتر رينگر لاکتات با سرعت 32 قطره در دقيقه)

2. کنترل علايم حياتي و خونريزي

3. تستهاي آزمايشگاهي : BG ,Rh ,CBC , Crossmatch

4. استفاده از آنالژزيکها،5. شستشوي پرينه،6. ترانسفوزيون خون در صورت لزوم، 7. تجويز رگام در مادران Rh منفي

8. آنتي بيوتيک، 9. تخليه رحم : در صورت ديده شدن محصولات حاملگي در مجراي سرويکس ،مي توان آنرا با Ring Forceps گرفته و خارج نمود .

در صورت پايدار بودن وضع بيمار ، سياست انتظار گزينه قابل قبولي است .

سقظ کامل:

تعريف : به دفع کامل محصولات حاملگي قبل از هفته 20 بارداري ، گفته مي شود .

تشخيص :علائم و نشانه ها :

1. خونريزي واژينال : معمولا کم يا در حد spotting مي باشد (پس از دفع کامل).

2. قطع کرامپها

3. گزارش بيمار در رابطه با دفع کامل محصولات حاملگي

معاينه فيزيکي :

1. معاينه عمومي : وضعيت بيمار طبيعي است ، مگر در صورت خونريزي شديد قبل از دفع

2. معاينه شکمي : معمولا حساسيت يا تندرنس وجود ندارد

3. معاينه لگني : IO بسته

رحم کوچک و منقبض

تصوير: يک جنين 8 هفته که به طور کامل دفع شده است.



درمان : حمايت رواني

1. اطمينان حاصل نمودن از تشخيص :ممکنست در EP دفع دسيدوا با دفع محصولات حاملگي اشتباه گرفته شود، در نتيجه در صورت شک : فرستادن بافتهاي دفع شده به پاتولوژي

سونوگرافي : براي بررسي رزيدو در رحم

2. تجويز رگام در مادران Rh منفي

3. تجويز متيل ارگونوين 0/2 ميلي گرم هر 6 ساعت براي کنترل خونريزي

سقط فراموش شده:

تعريف : باقي ماندن محصولات حاملگي مرده در رحم به مدت چند هفته .

شخيص علائم و نشانه ها :

1. آمنوره طولاني و بعد احتمالاspotting

2. احساس بيمار در مورد حامله بودن ، ولي از بين رفتن علايم حاملگي مانند : تهوع و استفراغ ، تندرنس پستانها ، خستگي

معاينه فيزيکي :

1. معاينه عمومي : کاهش وزن (خونريزي از لثه و بيني در صورت وقوع DICبيشتر در نيمه حاملگي)

2. معاينه شکمي : FHکمتر از GA ، متوقف شدن رشد رحم ، عدم سمع FHR

3. معاينه لگني : سرويکس سفت ، بسته و فاقد تندرنس

يافته هاي آزمايشگاهي :

1. تست حاملگي + يا –

2. در سونوگرافي : عدم وجود ضربان قلب جنين ،3. تغييرات در تستهاي انعقادي

درمان : حمايت رواني،ختم بارداري يا رويکرد انتظاري

سقط عفونی:

تعريف :هر کدام از تظاهرات کلينيکي سقط که در آن محصولات حاملگي عفوني شده باشند .

علايم سقط با تب 38 درجه و رد ساير علل تب

تشخيص :علائم و نشانه ها :

1. خونريزي واژينال 2. کرامپهاي شکمي 3. احتمالا علايم حاملگي

معاينه فيزيکي :

1. معاينه عمومي : علايم عفونت از جمله :تب ، هيپوتانسيون ، تاکيکاردي ، تهوع ، سردرد ، تعريق ، پوست گرم و مرطوب ، دهيدراتاسيون ، احساس ضعف عمومي .

2. معاينه شکمي : تندرنس شديد سوپراپوبيک / علايم پريتونيت

3. معاينه لگني : علاوه بر تابلوي کلينيکي هر سقط : ترشحات چرکي و بدبو ، تندرنس رحم

ارزيابيهاي آزمايشگاهي :

1. تست هاي خوني : CBC/Plt/BG/Rh/PT/PTT/FDP/Crossmatch/cr والکتروليتهاي خون

2. کشت ادرار ، خون ، اندومتر

3. CXR و راديوگرافي شکم :تشخيص پرفوراسيون رحم و IUD

درمان : حمايت رواني،1. کنترل علايم حياتي و خونريزي و U/O

2. برقراري راه وريدي و مايعات وريدي :براي حفظ U/O در حد حداقل 30 ميلي ليتر در دقيقه

3. تستهاي آزمايشگاهي ، 4. استفاده از آنالژزيکها،5. شستشوي پرينه؛6. ترانسفوزيون خون در صورت لزوم

7. تجويز رگام در مادران Rh منفي؛ 8. آنتي بيوتيک

9. تخليه رحم : پس از شروع انتي بيوتيک در صورت ديده شدن محصولات حاملگي در مجراي سرويکس ،مي توان آنرا با Ring Forceps گرفته و خارج نمود .

10. گرفتن نمونه براي کشت

سقط راجعه:

تعريف : وقوع 3 سقط يا بيشتر سقط متوالي خودبخود

شيوع : 2-1% زنان در سنين باروري،5% دو سقط يا بيشتر

اتيولوژي :. اختلالات ژنتيک ،2. اختلالات هورموني : dysfunction تيروييد ، کمبود پروژسترون ، ديابت .3. اختلالات آناتوميک : رحم دوشاخ ، سپتوم دار ، نارسايي سرويکس ، سندرم آشرمن 4 عوامل ايمونولوژيک : آنتي باديهاي ضد اسپرم ، ضد فسفوليپيد،5. بيماريهاي سيستميک : CRF

6. عفونت : توکسوپلاسما گوندي

در 50% موارد سقط راجعه ، هيچ عامل اتيولوژيک نمي توان پيدا کرد .

روش های سقط:

روشهاي جراحي :

ديلاتاسيون سرويکس و سپس تخليه رحم :

1. کورتاژ 2. کورتاژ مکشي 3. ديلاتاسيون و تخليه (D&E) 4. ديلاتاسيون و بيرون کشيدن (D&X) Menstrual Aspiration

لاپاروتومي : 1. هيستروتومي 2. هيسترکتومي

روشهاي طبي :

اکسي توسين داخل وريدي ، پروستاگلندينها ، آنتي پروژسترون، متوترکسات، ترکيب روشهاي فوق

روش های سقط براساس سن حاملگی

7-6 هفته اول :

روشهاي طبي : آنتي پروژستينها / پروستاگلندينها / متوتروکسات

روشهاي جراحي : menstrual aspiration

سقط دارويي تا هفته 8 حدود 95% موفقيت دارد .

Ò 12-8 هفته :

روشهاي طبي : چندان موفقيت آميز نيستند .

روشهاي جراحي : کورتاژ تيز و مکشي و D&E

Ò 20-12 هفته :

روشهاي طبي : اکسي توسين / پروستاگلندينها

روشهاي جراحي : D&E , D&X ( از کورتاژ تيز و مکشي بعد از هفته هاي 15-14 استفاده نمي شود ) قبل از استفاده از روشهاي جراحي معمولا لازم است سرويکس را به طرق مختلف متسع نمود . مانند متسع کننده هاي هيگروسکوپيک (لاميسل) که 6-4 ساعت قبل از کورتاژ گذاشته مي شود .

پروستاگلندينها PGE1(ميزوپروسترول ) واژينال 400 ميکروگرم .

روش های طبی سقط:

Ò 7-6 هفته اول :

روشهاي طبي : آنتي پروژستينها / پروستاگلندينها / متوتروکسات

ميفه پريستون 600-100 ميلي گرم خوراکي وسپس : ميزوپروستول 400 ميکروگرم خوراکي يا 800 ميکروگرم واژينال در ساعتهاي 72-6

متوتروکسات 50 ميلي گرم بر متر مربع (سطح بدن) به صورت عضلاني يا خوراکي و سپس :ميزوپروستول 800 ميکروگرم واژينال در روزهاي 7-3 در صورت نياز به تکرار.

Ò 1-8 هفته :

روشهاي طبي : چندان موفقيت آميز نيستند .

روشهاي جراحي : کورتاژ تيز و مکشي و D&E

Ò 20-12 هفته :

روشهاي طبي : اکسي توسين / پروستاگلندينها

اکسي توسين :50 واحد در 500 ميلي ليتر نرمال سالين انفوزيون در عرض 3 ساعت ، 1 ساعت ديورز

100 واحد در 500 ميلي ليتر نرمال سالين انفوزيون در عرض 3 ساعت ، 1 ساعت ديورز

150 واحد در 500 ميلي ليتر نرمال سالين انفوزيون در عرض 3 ساعت ، 1 ساعت ديورز

200 واحد در 500 ميلي ليتر نرمال سالين انفوزيون در عرض 3 ساعت ، 1 ساعت ديورز

250 واحد در 500 ميلي ليتر نرمال سالين انفوزيون در عرض 3 ساعت ، 1 ساعت ديورز

300 واحد در 500 ميلي ليتر نرمال سالين انفوزيون در عرض 3 ساعت ، 1 ساعت ديورز





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1wFWBXm



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: