بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
حجت الاسلام قرائتی
حجت الاسلام قرائتی
من يك چيزي بگويم. براي همهي دانشكدهي حقوقيها نو است. نهجالبلاغه سه قسمت است. قسمت اولش خطبه است. خطبه غير از خطاب است. نميگويند: خطاب هاي جمعه! ميگويند: خطبهي جمعه.خطبه يعني گفتن حقايق. ولو ممكن است فعلاً مخاطبين نفهمند، بعداً ميفهمند. خطبه يعني حقايق را بگو. چه امروز فهميدند و چه بعداً ميفهمند. خطبهها!
وسطش نامهها است. به استاندارها و فرماندارها حضرت امير نوشته چطور حكومتداري كنيد. آخرش هم كلمات نصيحت، حكمت. خطبهها، نامهها، حكمتها، در اين وسط 77 نامه است. البته نهجالبلاغه اين كه شما ميبينيد، هفت برابر اين است. اين نهجالبلاغهي موجود يك هفتم سخنان اميرالمؤمنين است. كتابهايي نوشتند به نام «مستدرك نهجالبلاغه» هفت جلد است. مستدرك يعني كلماتي كه سيد رضي به آن نرسيده است. 77 نامه، نامهي 25 به مسؤول زكات ميگويد: تو برو زكات بگير. در اين نامه واقعاً غوغا كرده است. آدم بهت زده ميشود.
يكي ميگويد: وقتي ميرويد، آخر شتر زكات دارد. گا و گوسفند هم زكات دارد. گندم و جو و كشمش و خرما و طلا و نقره و اينها. نه چيز، ميگويد: شتر زكاتي را يكسان سوار شويد. «وَ لْيَعْدِلْ» يعني مراعات عدالت كن. «بَيْنَ صَوَاحِبَاتِهَا» (شرحنهجالبلاغه/ج15/ص151) «صواحب» جمع صاحبه است. صاحبه حيواني است كه سوارش ميشويد. در سوار شدن بر شترها بايد عادل باشيد. يعني نكند مثلاً شترها را از اين منطقه يك منطقهي ديگر ميبري، يك شتر را يك ساعت سوار شوي، يك شتر را نيم ساعت. آيا در تاريخ، كسي پيدا كرديد كه عدالت را تا اينجا بگويد؟ «وَ لْيَعْدِلْ بَيْنَ صَوَاحِبَاتِهَا».
يك چيزي از اميرالمؤمنين بگويم. بيت المال نزد حضرت آوردند. حضرت كوفه را به هفت منطقه تقسيم كرده بود. هر منطقه يك نماينده داشت.نمايندهها آمدند، اموال بيتالمال را گرفتند، در منطقهشان تقسيم كنند. گرفتند و بردند، حضرت رفت ظرف بيتالمال را تكان بدهد، يك تكه نان در آن بود، بيرون افتاد. فرمود: دوباره بگوييد بيايند. اينها برگشتند همين يك تكه نان را هفت قسمت كرد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1pFZgeW
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر