در زمان مرجعیت فقیه اعظم، جناب شیخ مفید(ره)، شخصی خدمت ایشان رسید و سوال کرد: زن حامله ای از دنیا رفته، حال بفرمایید تکلیف چیست؟ آیا بایستی به همان حال او را دفن کنیم، یا اینکه بچه را درآوریم؟
شیخ مفید به او پاسخ داد: لازم به پاره کردن شکم آن زن نیست، او را با حملش به خاک بسپارید.
هنگامی که آن شخص سوال کننده از خدمت شیخ مفید خارج شد و برای اجرای حکم حرکت کرد، ناگهان دید سواری شتابان به سوی او می آید. سوار نزدیک آمد و فرمود:
شیخ گفته اند زیاد عجله نکنید، جواب سوال شما از این قرار است که ابتدا بچه را از شکم او درآورید و بعد شکمش را با نخ و سوزن بدوزید و آنگاه دفن کنید. و آنان همانطور عمل کردند.
از این جریان مدت زمانی گذشت، همان شخص مجدداً خدمت شیخ مفید رسید و قضیه آن روز را برای شیخ مفید تعریف کرد. شیخ مفید با تعجب به آن شخص گفت: من هرگز کسی را نفرستادم!
به هرحال فهمید که آن شخص از ناحیه مبارکه حضرت ولی عصر(عج) بوده است و حضرت جلوی اشتباه او را گرفته، وگرنه طفلی معصوم به زیر خاک دفن می شد.
شیخ از اینکه مساله را غلط پاسخ داده بود خیلی ناراحت شد، در را به روی خود بست و گفت: من دیگر فتوا نمی دهم! کسی که اینطور فتوا دهد، باید در خانه بنشیند و حرف نزند.
چند روزی گذشت، تا اینکه موفق به دریافت نامه ای از ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر(عج) شد. آقا نوشته بودند:
«جناب شیخ! بر شماست که فتوا دهید و کوتاهی نکنید، و بر ماست که نگذاریم در فتوای شما خطا واقع شود.»
و این بود که شیخ مفید خوشحال شد و بار دیگر به پاسخگویی امور مسلمین پرداخت.
منبع: سیمای امام مهدی(عج)، انتشارات مسجد جمکران، ص169
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1lEjV2A
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر