تكبّر و لجاجت، عامل انحراف و گمراهي انسان
استاد قرائتی
كافران ميگويند: تقصير خداست. « لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَداني لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقينَ» (زمر/57) روز قيامت، « لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَداني» اگر خدا هدايت ميكرد، «لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقينَ» خدا اگر در دنيا ما را هدايت ميكرد، آدم خوبي بوديم. قرآن در آيهي بعدش ميگويد كه: «بَلىَ قَدْ جَاءَتْكَ ءَايَاتىِ فَكَذَّبْتَ بهَِا وَ اسْتَكْبرَْتَ» (زمر/59) خدا هدايتت كرد، تو گوش ندادي. اگر يك ليوان آب به ما ميداد، ما از تشنگي نميمرديم. ميگويد: آب آوردم. تو ليوانت را دَمَر گرفتي. «لَوْ» يعني نكرده، يعني مقصر خداست. مجرمين در قيامت ميگويند: مقصّر خداست. چرا؟ براي اينكه «لَوْ» يعني اگر، حالا كه هدايت نكرد. اگر ما را هدايت ميكرد، آدم خوبي بوديم. قرآن ميگويد: «بَلي» آيهي بعد ميگويد: چرا هدايتت كردم، «قَدْ جَاءَتْكَ ءَايَاتىِ» آيات من، نشانهها و معجزات من آمد، «فَكَذَّبْتَ» يعني چه؟ تكذيب كردي. «وَ اسْتَكْبرَْتَ» يعني استكبار، تكبّر كردي. پس گردن خدا نياندازيد. اي خدا! پير شانس دربيايد. شانست عيبي نداشت. روي حوض نرده نگذاشتي، بچهات در آب افتاد. در انتخاب همسر به يك بستني و شكلات و سينما و پارك انتخاب كردي. حالا هم كتك بخور. حالا هم طلاق بگير. يعني همسر پاركي، همسر بستني، همسر سينمايي، همسري كه در خيابان آدم همينطور... بابا ميخواهي براي نسل آيندهات بچه داشته باشي. انتخاب كني كه چه همسري. تو الكي شكل او را ديدي و خوشت آمد. ماشينش را ديدي و خوشت آمد. پول بستنيات را داد، خوشت آمد. پول سينماي تو را داد، خوشت آمد. خوب آدمي كه با يك بستني خودفروشي ميكند، خوب اين مخش مشكل دارد. تقصير خدا نيست.
2- گاهي ميگويند: تقصير انبيا است. « إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُم» (يس/18) اصلاً از وقتي انبيا آمدند. «تَطَيَّرْنا» طيره، طيره يعني فال بد. اصلاً وقتي پيغمبر پيدا شد، اصلاً وقتي آخوندها حكومت را گرفتند، ما به اين بدبختي رسيديم. چقدر برج در ايران است. چند تا از آن براي آخوندها است؟
بنده يك جايي بودم، گفتم: هركس ثابت كرد، كدام برج براي كدام آخوند است، يا بيايد ثابت كند، يا حالا برفرض 50 هزار آخوند هستند. يكي از آنها، ده تا از آنها، صد تا از آنها هم... داشتن گناه نيست. از كجا آوردهاي گناه است؟اسلام نميگويد: چرا داري؟ اسلام ميگويد: از كجا آوردهاي؟ «ارفع الي حسابك» ببينيد اين جمله يادتان نرود، از اميرالمؤمنين است. «ارفع» يعني بالا بياور. «الي» نزد من، «حسابك» حسابت را بياور ببينم از كجا آوردهاي؟
زميني در بيابان بوده، شهر بزرگ شده، اين زمين بيابان نبش خيابان قرار گرفته است. قبلاً كشاورزي بوده، حالا مسكوني شده است. زمين بالا رفته يك بياباني كه هندوانه ميكاشتند حالا شهرك شده است. زمين گران شده و اين آقا پولدار شده است. چه آخوند، چه غير آخوند؟ چه دولتي، چه ملتي! بايد ديد از كجا آمده است؟ نبايدگفت: چرا دارد؟ فلاني چرا دارد؟بگو: از كجا آورده است؟ اين هم اگر شما سند داري، دزدي است. قيام نكني، اقدام نكني خيانت كردي. هركس سند دارد، سندش را كتمان كند، خيانت كرده است. سند داري، واجب است كسي سند دارد ولي الكي باغ فلاني، شريك فلاني همينطور الكي ميگويند. افرادي را ميگفتند: فلان جا و فلان جا چه دارد و چه دارد و چه دارد؟ مثلاً كيش، برجهاي كيش براي فلاني است! بنده رفتم تحقيق كردم، شخص بنده رفتم. يك وجب زمين هم در كيش نداشت. گفتند: فلاني سه تا برج در زعفرانيه و فرمانيه دارد. دروغ است. من نميگويم ندارند. ممكن است يكي هم داشته باشد. تازه اگر داشته باشد من ميگويم: از كجا آورده است؟ نميگويم: چرا داري؟ قانون نميگويد داشتن گناه نيست. وگرنه دو تا پيغمبر پولدار هم داريم. خوب بايد اين دو تا پيغمبر پولدار را بكشيم؟ يكي از پيغمبرها سليمان بود، خيلي پول داشت. يكي هم يوسف بود. حكومت دستش بود. دو تا پيغمبر، لازم نيست همهي پيغمبرها چوپان باشند. لازم نيست همهي آخوندها گدا باشند. لازم نيست همهي كارمندهاي دولت فقير باشند. ممكن است كارمند دولت است، يك ارثي هم از پدرزنش از نميدانم پدرش، از برادرش، دري به تخته خورده و پول دار شده است. گاهي ميگفتند: به خاطر انبيا است. پيغمبرها كه آمدند، چنين شد. بايد مواظب باشيم. هيچ كس نميگويد: من مقصّر هستم.
استاد قرائتی
كافران ميگويند: تقصير خداست. « لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَداني لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقينَ» (زمر/57) روز قيامت، « لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَداني» اگر خدا هدايت ميكرد، «لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقينَ» خدا اگر در دنيا ما را هدايت ميكرد، آدم خوبي بوديم. قرآن در آيهي بعدش ميگويد كه: «بَلىَ قَدْ جَاءَتْكَ ءَايَاتىِ فَكَذَّبْتَ بهَِا وَ اسْتَكْبرَْتَ» (زمر/59) خدا هدايتت كرد، تو گوش ندادي. اگر يك ليوان آب به ما ميداد، ما از تشنگي نميمرديم. ميگويد: آب آوردم. تو ليوانت را دَمَر گرفتي. «لَوْ» يعني نكرده، يعني مقصر خداست. مجرمين در قيامت ميگويند: مقصّر خداست. چرا؟ براي اينكه «لَوْ» يعني اگر، حالا كه هدايت نكرد. اگر ما را هدايت ميكرد، آدم خوبي بوديم. قرآن ميگويد: «بَلي» آيهي بعد ميگويد: چرا هدايتت كردم، «قَدْ جَاءَتْكَ ءَايَاتىِ» آيات من، نشانهها و معجزات من آمد، «فَكَذَّبْتَ» يعني چه؟ تكذيب كردي. «وَ اسْتَكْبرَْتَ» يعني استكبار، تكبّر كردي. پس گردن خدا نياندازيد. اي خدا! پير شانس دربيايد. شانست عيبي نداشت. روي حوض نرده نگذاشتي، بچهات در آب افتاد. در انتخاب همسر به يك بستني و شكلات و سينما و پارك انتخاب كردي. حالا هم كتك بخور. حالا هم طلاق بگير. يعني همسر پاركي، همسر بستني، همسر سينمايي، همسري كه در خيابان آدم همينطور... بابا ميخواهي براي نسل آيندهات بچه داشته باشي. انتخاب كني كه چه همسري. تو الكي شكل او را ديدي و خوشت آمد. ماشينش را ديدي و خوشت آمد. پول بستنيات را داد، خوشت آمد. پول سينماي تو را داد، خوشت آمد. خوب آدمي كه با يك بستني خودفروشي ميكند، خوب اين مخش مشكل دارد. تقصير خدا نيست.
2- گاهي ميگويند: تقصير انبيا است. « إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُم» (يس/18) اصلاً از وقتي انبيا آمدند. «تَطَيَّرْنا» طيره، طيره يعني فال بد. اصلاً وقتي پيغمبر پيدا شد، اصلاً وقتي آخوندها حكومت را گرفتند، ما به اين بدبختي رسيديم. چقدر برج در ايران است. چند تا از آن براي آخوندها است؟
بنده يك جايي بودم، گفتم: هركس ثابت كرد، كدام برج براي كدام آخوند است، يا بيايد ثابت كند، يا حالا برفرض 50 هزار آخوند هستند. يكي از آنها، ده تا از آنها، صد تا از آنها هم... داشتن گناه نيست. از كجا آوردهاي گناه است؟اسلام نميگويد: چرا داري؟ اسلام ميگويد: از كجا آوردهاي؟ «ارفع الي حسابك» ببينيد اين جمله يادتان نرود، از اميرالمؤمنين است. «ارفع» يعني بالا بياور. «الي» نزد من، «حسابك» حسابت را بياور ببينم از كجا آوردهاي؟
زميني در بيابان بوده، شهر بزرگ شده، اين زمين بيابان نبش خيابان قرار گرفته است. قبلاً كشاورزي بوده، حالا مسكوني شده است. زمين بالا رفته يك بياباني كه هندوانه ميكاشتند حالا شهرك شده است. زمين گران شده و اين آقا پولدار شده است. چه آخوند، چه غير آخوند؟ چه دولتي، چه ملتي! بايد ديد از كجا آمده است؟ نبايدگفت: چرا دارد؟ فلاني چرا دارد؟بگو: از كجا آورده است؟ اين هم اگر شما سند داري، دزدي است. قيام نكني، اقدام نكني خيانت كردي. هركس سند دارد، سندش را كتمان كند، خيانت كرده است. سند داري، واجب است كسي سند دارد ولي الكي باغ فلاني، شريك فلاني همينطور الكي ميگويند. افرادي را ميگفتند: فلان جا و فلان جا چه دارد و چه دارد و چه دارد؟ مثلاً كيش، برجهاي كيش براي فلاني است! بنده رفتم تحقيق كردم، شخص بنده رفتم. يك وجب زمين هم در كيش نداشت. گفتند: فلاني سه تا برج در زعفرانيه و فرمانيه دارد. دروغ است. من نميگويم ندارند. ممكن است يكي هم داشته باشد. تازه اگر داشته باشد من ميگويم: از كجا آورده است؟ نميگويم: چرا داري؟ قانون نميگويد داشتن گناه نيست. وگرنه دو تا پيغمبر پولدار هم داريم. خوب بايد اين دو تا پيغمبر پولدار را بكشيم؟ يكي از پيغمبرها سليمان بود، خيلي پول داشت. يكي هم يوسف بود. حكومت دستش بود. دو تا پيغمبر، لازم نيست همهي پيغمبرها چوپان باشند. لازم نيست همهي آخوندها گدا باشند. لازم نيست همهي كارمندهاي دولت فقير باشند. ممكن است كارمند دولت است، يك ارثي هم از پدرزنش از نميدانم پدرش، از برادرش، دري به تخته خورده و پول دار شده است. گاهي ميگفتند: به خاطر انبيا است. پيغمبرها كه آمدند، چنين شد. بايد مواظب باشيم. هيچ كس نميگويد: من مقصّر هستم.
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/RWI0XP
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر