۱۳۹۳ اردیبهشت ۸, دوشنبه

خدا را با خدا، نه‌ با غير او، مي‌توان‌ شناخت‌


خدا را با خدا، نه‌ با غير او، مي‌توان‌ شناخت‌






و چون‌ دانستيم‌ كه‌ خدا اصل‌ نور و مبدأ ظهور و أصالت‌ وجود و تحقّق‌ در آفاق‌ و در انفس‌ مي‌باشد، اينك‌ بايد ديد: چگونه‌ انسان‌ مي‌تواند بدين‌ خداي‌ معرفت‌ پيدا كند؟! اگر بخواهد با غير او معرفت‌ به‌ او حاصل‌ نمايد، اينكه‌ صحيح‌ نيست‌. چون‌ غير از خدا ظهورش‌ با خداست‌، خدا به‌ او ظهور داده‌ است‌ تا او ظاهر گرديده‌ است‌؛ آن‌ وقت‌ چگونه‌ امكان‌ دارد با معرفت‌ به‌ آنكه‌ ظهورش‌ از خداست‌ پي‌ برد به‌ خود خدا كه‌ ظاهر كنندۀ آن‌ چيز مي‌باشد؟!

چراغي‌ كه‌ در اين‌ مسجد روشن‌ است‌ خودش‌ في‌ حدّ نفسه‌ روشن‌ است‌، و بقيّۀ اشيائي‌ كه‌ در اين‌ مسجد روشن‌ است‌، به‌ نور چراغ‌ روشن‌ است‌ نه‌ به‌ نور خود. نور چراغ‌ افتاده‌ به‌ تاريكيها و چيزهاي‌ موجود تاريك‌، آنها را روشن‌ نموده‌ است‌. ما بايد براي‌ آنكه‌ چراغ‌ را ببينيم‌ و چراغ‌ را بشناسيم‌، خودِ آن‌ را ببينيم‌ نه‌ نوري‌ را كه‌ از چراغ‌ به‌ اشياء افتاده‌ است‌. ما با رويت‌ نور مترشّح‌ از چراغ‌ كه‌ به‌ زمين‌ افتاده‌ و به‌ اين‌ شي‌ء و آن‌ شي‌ء پرتو افكنده‌ است‌ نمي‌توانيم‌ خود چراغ‌ را رويت‌ نمائيم‌. چراغ‌ را بايد با خود چراغ‌ ديد، نه‌ با چيزهاي‌ ظلماني‌ و تاريكي‌ كه‌ از چراغ‌ نور گرفته‌ و روشن‌ شده‌اند.

اين‌ مسأله‌، مسأله‌اي‌ مهمّ است‌. پس‌ خدا را بايد بوسيلۀ خود خدا شناخت‌ نه‌ با غير خدا كه‌ بنيان‌ وجودش‌ و تار و پود حقيقتش‌ و ظهورش‌ از خداوند بوده‌ است‌.



در اينجا يك‌ مسألۀ ديگر عرض‌ وجود مي‌كند، و آن‌ اين‌ مي‌باشد كه‌ چگونه‌ خدا را با خود خدا بشناسد؟ اينهمه‌ اخباري‌ را كه‌ دلالت‌ مي‌كند انسان‌ نمي‌تواند خدا را بشناسد، انسان‌ به‌ ذات‌ خدا نمي‌تواند پي‌ ببرد، چه‌ بايد كرد؟

خدا را از آثار خدا مي‌توان‌ شناخت‌، آن‌ هم‌ معرفت‌ اجماليّه‌ نه‌ تفصيليّه‌. زمين‌، آسمان‌، سبزه‌، آب‌، از ذرّه‌ تا كهكشان‌، از پشّه‌ تا فيل‌ خدا نما هستند. اينها چون‌ آيت‌ خداوندي‌ مي‌باشند، هر يك‌ بقدر گسترش‌ وجودي‌ خويشتن‌ خدا را نشان‌ مي‌دهند. قرآن‌ هم‌ دعوت‌ به‌ رجوع‌ به‌ آثار مي‌نمايد. و از اينجاست‌ كه‌ تَفَكَّرُوا فِي‌ ءَالآءِ اللَهِ؛ وَ لَا تَتَفَكَّرُوا فِي‌ ذَاتِ اللَهِ 3 نشأت‌ گرفته‌ است‌. «تفكّر كنيد در نعمتهاي‌ خداوند؛ و تفكّر منمائيد در ذات‌ خداوند!»



از طرف‌ ديگر داريم‌ كه‌ خدا را با موجودات‌ نمي‌توان‌ شناخت‌؛ خدا را بايد با خود خدا شناخت‌. و روايات‌ بسياري‌ هم‌ در اين‌ باب‌ آمده‌ است‌ كه‌ انسان‌ مي‌تواند به‌ خود خدا معرفت‌ پيدا نمايد.



أميرالمومنين‌ عليه‌ السّلام‌ خطبه‌ مي‌خواند. يكي‌ سؤال‌ كرد: يَاأَمِيرَ الْمُؤْمِنينَ! هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ؟! «اي‌ اميرمومنان‌! آيا تو پروردگارت‌ را ديده‌اي‌؟!» فرمود: كَيْفَ أَعْبُدُ رَبًّا لَمْ أَرَهُ؟! «من‌ چگونه‌ بپرستم‌ پروردگاري‌ را كه‌ او را نديده‌ باشم‌؟»

سپس‌ براي‌ توضيح‌ مطلب‌ مي‌فرمايد: لَا تَرَاهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الابْصَارِ؛ وَلَكِنْ تَرَاهُ الْقُلُوبُ بِحَقَآئِقِ الإيمَانِ.

«خدا را چشمها با مشاهده‌ و رويت‌ بصري‌ نمي‌بينند، وليكن‌ دلها او را با حقائق‌ ايمان‌ مي‌بينند.»

در آيات‌ كريمۀ قرآنيّه‌، بيش‌ از بيست‌ مورد داريم‌ كه‌ دلالت‌ دارد بر آنكه‌ بشر به‌ شرف‌ لقاء خدا مي‌رسد و وي‌ را ملاقات‌ مي‌كند.










منبع:



كتاب الله‌شناسي



تاليف حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدس‌سره





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1kcFwfv



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: