بدستت نوش دارو داری و از من دریغ…
نمی دانم که می دانی به جانم بستگی دارد …!؟
گمانم هست می دانی
گمانم هست می دانی و قصدت جان…
گمانم هست می دانی و قصدت جان…
بیا بگذر
بیا بگذر که عشاق جهان برگند و گلها جملگی بی برگ در مرگند…
بیا بگذر که عشاق جهان برگند و گلها جملگی بی برگ در مرگند…
سلامم را تو پاسخ گوی
در بگشای…
در بگشای…
شاعرشو نمیدونم کیه!
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1dbl7H7
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر