۱۳۹۲ اسفند ۱۰, شنبه

روایتی از یک تماس با دفتر آیت‌الله مصباح

سلام علیکم

برادر عزیز حسن روزی‌طلب در یکی از مطالبشان خاطره ای از علامه مصباح نقل کردند که این روزها فراوان سایت های هوادار دولت و نشریه های اطلاحات آنرا منتشر میکنند:




نقل قول:








«شخصی تلفنی با دفتر تماس گرفته و شروع به اعتراض نسبت به سخنرانی‌های استاد کرد. این شخص در صحبت‌های خود دائما از مردم و نظر آنها صحبت می‌کرد و می‌گفت: اسلامی که آقای مصباح تبلیغ می‌کند اسلامی نیست که مردم قبول دارند. مردم در انتخابات مختلف نشان دادند که اسلام آقای مصباح را قبول ندارند. ایشان در حرف‌هایشان منطق ندارند.

گزارش این تماس خدمت حضرت استاد عرض شد. ایشان پس از اینکه به دقت صحبت‌ها را شنیدند، لبخندی زده و فرمودند: خوب بود در جواب ایشان می‌گفتید حرف «مردم» زیاد زده می‌شود، خیلی‌ها هستند که از حق «مردم» و نظرات «مردم» دفاع می‌کنند. تنها خداست که در این میان غریب و مظلوم است و کسی باید از خدا دفاع کند و حرف خدا را بزند. مصباح می‌خواهد حرف خدا را بزند



مشخصا سکولارها و لیبرالها عاجزند از فهم منظور حضرت علامه و فقط از روی استهزا یا بیان اینکه تفکر حضرت علامه جایگاه مردمی ندارد این مطلب را منتشر میکنند! اما حقا و انصافا همین چند خط کوتاه شخصیت علامه را ترسیم میکند!

محرم سال 89 بود که حاج علیرضا پناهیان در مورد تحریف دین و هدف قیام امام حسین سلسله جلساتی رو داشتند و انگیزه های مختلف تحریف کنندگان را بصورت دسته بندی شده مطرح میکردند در یکی از همین جلسات ابتدائا بدون نام بردن از حضرت علامه شخصیت ایشون را فردی معیار و نمونه معرفی کردند که هیچ گونه میل و غرضی در ارائه اسلام از زبان ایشون و در عمل ایشون دیده نمیشه! و هرگاه ذره ای انحراف خیلی جزئی و حتی بی تاثیر را ببینند که در دین بوجود آمده بدون ملاحظه و بسیار سخت گیرانه تذکر میدهند و نهی میکنند، بعد حاج علیرضا بعنوان نمونه تعریف کردند که روزی در خدمت ایشان بودند که حالا گعده ای بوده یا مجلس خاصی ، حضرت علامه در آن مجلس نسبت به اینکه خیلی از بچه حزب اللهی ها بد میدونن که نام کوچک مادر یا همسر یا خواهرشون رو جلوی نامحرم به زبان بیارن واکنش نشان میدهند و میفرمایند که من هیچ جا همچین مطلبی را در دین ندیدم و حتی برعکس این هم بوده که نام مخدرات عالیه خاندان نبوت را هم مردم زمانشان میدانستند! خلاصه این حسی که در ذهن بچه حزب اللهی ها نسبت به این مطلب وجود داشته و آنرا بنوعی منتسب به دین میدانستند را مورد نقد قرار میدهند! ... فارغ از این خاطره در سخنرانی ها و کتاب های ایشان هم فراوان اینطور واکنش ها دیده میشود!

و در مقیاس بزرگتر واکنش هایی که ایشان به تحریف های زیانبار جریان های فکری معاصر خویش داشته اند . همچون سلسله سخنرانی های ایشان قبل از خطبه های نماز جمعه تهران و سخنرانی های ایشان در مورد جریان انحرافی و بسیار بسیار از این موارد



در آخر اینکه آن کسانی که محدوده ی دین را با توجه به رای مردم ترسیم میکنند و تفکر پلورالیزم دینی را نشر میدهند و لاجرم رفتارشان و عملکردشان متناقض بیانشان در مورد این نوع تفکر خواهد بود باید خوب بدانند که دورانی بر اسلام گذشت که بشدت تحریف شد و با اینهمه جایگاه مقبولی بین مردم داشت تا جائیکه مردم بخاطر خدا حسین بن علی را به مسلخ کربلا کشاندند و آن ملعون بعد از بریدن سر حضرت نماز عصر را در وقت فضیلتش بجا آورد ...

مردم تا آنجا که در طریق دین و حق باشند یا از مستضعفین، مورد رحمت هستند و باز هم نمیتوانند حدود دین را مشخص کنند، چون اگر اینها دین را اینطور که هست قبول نمیکنند دست بردن در آن ظلمی است به قومی که بعدها خواهند آمد و آنطور که شایسته است به آن متلبس می شوند ، که فرموده :



یا ايها الذين امنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتى الله بقوم يحبهم و يحبونه أذلة على المؤمنين أعزة على الكافرين يجاهدون فى سبيل الله و لا يخافون لومة لائم ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء و الله واسع عليم



مجاهده با آبرو و نترسیدن از لومة لائم به همین خاطر از خصوصیات بارز حضرت علامه است!





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1eLWNIq



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: