ما همه پشت سرتیم! مثل همیشه با پرایدش بدون محافظ بیرون بود. راننده را هم به خاطر پایان وقت اداری مرخص کرده بود. در حال رفتن به خانه بود. بحبوحه فتنه 1388آخر شب، دیروقت! ماشینش پنچر شده بود، زاپاس هم نداشت. از یک خودرو عبوری درخواست کمک کرده بود. راننده خودرو بلافاصله او را شناخته بود و سوال کرده بود چرا با توجه به اوضاع امنیتی همراه و محافظ و راننده نداری! با خنده جواب داده بود: کسی کار به کار ما ندارد!
به گزارش سایت حیات طیبه، مطلب زیر خاطره هایی از دکتر جلیلی است که یکی از همکاران سابق وی و از سفرای فعلی وزارت خارجه برایمان ارسال کرده اند.
در حال رانندگی با خودروی پراید شخصی اش بود که متوجه شد خودرویی با سرنشینانی به ظاهر زننده در کنارش حرکت می کند، یکی از سرنشینان خودرو خواست که کنار خیابان توقف کن.اول فکر کرده بود قصد تعرض دارند و توجه نکرده بود. اما اصرار که کرده بودند، مجبور شده بود توقف کند.
جوانی با تیپ امروزی بلافاصله سمتش آمد و پرسید: تو جلیلی هستی؟ مسئول پرونده هسته ای؟ دمت گرم خوب حال غربی ها رو گرفتی! انرژی هسته ای مال ما مردمه. از هسته ای کوتاه نیای ها ما همه پشت سرتیم!
****
مثل همیشه با پرایدش بدون محافظ بیرون بود. راننده را هم به خاطر پایان وقت اداری مرخص کرده بود. در حال رفتن به خانه بود. بحبوحه فتنه ۱۳۸۸آخر شب، دیروقت! ماشینش پنچر شده بود، زاپاس هم نداشت. از یک خودرو عبوری درخواست کمک کرده بود. راننده خودرو بلافاصله او را شناخته بود و سوال کرده بود چرا با توجه به اوضاع امنیتی همراه و محافظ و راننده نداری! با خنده جواب داده بود: کسی کار به کار ما ندارد!
****
زمانی که مسوول بازرسی وزارت امور خارجه بود بی هیچ تعارف و رودربایستی به تخلفات ماموران نظام در خارج از کشور اعم از سفیر و دیپلماتهای دیگر رسیدگی می کرد. قاطعیتش و به خطر افتادن منافع برخی افراد، باعث شده بود، با اعمال نفوذ و فشار این افراد بارها تلاش شود از مسوولیت کنار گذاشته شود. کار به جایی رسید که حتی از سوی وزیر خارجه وقت بهش پیشنهاد شده بود هر ماموریتی در هر کشوری می خواهد انتخاب کند تا ترتیب اعزام ایشان داده شود اما قبول نکرد و به کار خودش ادامه داد.
****
کهریزک را که فهمید، کارد می زدی خونش در نمی آمد. چنان برخوردهای تندی در پیگیری ماجرا از مسوولان مربوطهکرد که در موضوعات غیر از آن هیچگاه نکرده بود. می گفت این موضوع قلب آقا را به درد آورده است. سرانجام هم آقا ازش خواسته بودند مسوول بررسی موضوع و رسیدگی به این پرونده و گزارش مستقیم بهشان باشد. بی تعارف و با قاطعیت طی چند ماه موضوع را مورد پیگیری و بررسی همه جانبه و ویژه قرار داد و گزارششخدمت آقا ارسال شد و…
****
بعد سه دهه رفاقت نزدیک با او هیچگاه حرفهای متناقض و مصلحت طلبانه ازش نشنیدم. از زمانی که در هسته اصلی تشکیل بسیج دانشجویی دانشگاهها در سال ۱۳۶۷ قرار داشت و با دو نفر دیگر از دانشگاه های تهران و علم و صنعت ایده بسیج دانشجو و طلبه امام را دنبال می کرد تا امروز یک حرف را زده و یک اصل را مورد تاکید قرار داده است و آن اینکه باید روحیه کار و تلاش بی شائبه ارزش مدارانه و ایثارگرانه و بی ادعا در همه جامعه ترویج شود تا کشور پیشرفت کند. این همان روحیه ای است که در زمان دفاع مقدس در بسیج متجلی شده بود و باید در همه دوران ها و در همه عرصه ها ادامه یابد و تقویت شود.
***
در پاسخ به ضعف ها و انتقادها از ارکان و موسسات و اشخاص نظام همیشه یک تکه کلام دارد: بجای انتقاد کار خودت را درست انجام بده! اگر هر کسی در کشور در هر جایی که هست و هر کاری که انجام می دهد کارش را درست و با وجدان کاری انجام بدهد مملکت گلستان می شود.
****
در مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی به خاطر جایگاه دبیر شورا و اشرافی که بر همه دستگاه های اجرایی در سطح عالی دارد، امکانات بسیار گسترده ای برای سفارش کردن و رانت بازی دستش بوده، اما هیچ کس و هیچ فردی ازش سابقه رفیق بازی و فامل بازی ندیده. انتخاب هایشان همگی بر مبنای شایسته سالاری و توانمندی افراد بود. خیلی از دوستان قدیمی اش از ایشان گله مند و ناراحت هستند که چرا برای آنها به اقتضای موقعیت شغلی امکان خاصی را فراهم نکرده است.
****
بارها شده که هنگامی که در خودرو در حال طی مسیر هستند و متوجه می شوند فردی با اصرار در خیابان یا جاده می خواهد نکته ای به ایشان بگوید و با ایشان کاری دارد سریعا متوقف شده و به کار یا درخواست یا نکته آن فرد رسیدگی کرده است.
****
بهمن ماه ۱۳۶۵ در منطقه دوعیجی شلمچه در عملیات کربلای ۵ زخمی شد که منجر به قطع پای راستش از زیر زانو شد. اما این حادثه مانع عزیمتش در دفعات بعد به جبهه ها نشد و بعد از قطع پا هم دو بار دیگر به جبهه رفت و به ویژه در زمان رکود جبهه در سال ۱۳۶۷ با پای مصنوعی در روزهای آخر جنگ در جبهه بود.
***
در محیط کاری خود چه زمانی که در وزارت امور خارجه بود و چه در شورای عالی امنیت ملی هیچگاه تواضع و رفتار عادی مانند سایر کارمندان را فدای جایگاه مدیریتی خود نکرد. همیشه در صف های میانی نماز جماعت و هر جا جای خالی بوده می ایستد و هیچگاه خارج از صف ناهار غذا دریافت نکرده. اصرار دارد افرادی که با وی سر میز غذا در سالن غذاخوری می نشینند متنوع باشند. بسیاری اوقات در کنار کارگران و کارکنان اداری غذای خود را میل می کرد.
***
جلسات شورای عالی امنیت ملی معمولا سنگین، طولانی و خسته کننده است و معمولا بیش از ۴ ساعت بطول می انجامد. پذیرایی این جلسات به دور از تجمل و اسراف محدود به چای، آب، بیسکویت در جلسات عادی و گاهی اوقات گل گاو زبان در جلسات طولانی می شود. هیچگاه دکتر جلیلی در شورا اجازه نداده است حتی با میوه فصل در جلسات کاری پذیرایی صورت گیرد.
****
قانون می گوید به خاطر رتبه اداری و مسوولیت دبیرشورا می تواند در سفرهای خارجی در هتل های گران قیمت اقامت کند و مبلغ ارزی قابل توجهی نیز به عنوان حق ماموریت روزانه بگیرد. اما هر وقت سفر خارجی رفته هیچ موقع در هتل اقامت نکرده است. اگر مکان اقامتی اختصاصی سفارت های جمهوری اسلامی بوده این جاها رفته. مبلغ ارزی قابل توجهی نیز به عنوان حق ماموریت روزانه به ایشان تعلق می گیرد ولی هیچگاه حاضر نشده این مبالغ را دریافت کند و به همراهانش نیز این مبالغ را پرداخت نکرده.
به گزارش سایت حیات طیبه، مطلب زیر خاطره هایی از دکتر جلیلی است که یکی از همکاران سابق وی و از سفرای فعلی وزارت خارجه برایمان ارسال کرده اند.
در حال رانندگی با خودروی پراید شخصی اش بود که متوجه شد خودرویی با سرنشینانی به ظاهر زننده در کنارش حرکت می کند، یکی از سرنشینان خودرو خواست که کنار خیابان توقف کن.اول فکر کرده بود قصد تعرض دارند و توجه نکرده بود. اما اصرار که کرده بودند، مجبور شده بود توقف کند.
جوانی با تیپ امروزی بلافاصله سمتش آمد و پرسید: تو جلیلی هستی؟ مسئول پرونده هسته ای؟ دمت گرم خوب حال غربی ها رو گرفتی! انرژی هسته ای مال ما مردمه. از هسته ای کوتاه نیای ها ما همه پشت سرتیم!
****
مثل همیشه با پرایدش بدون محافظ بیرون بود. راننده را هم به خاطر پایان وقت اداری مرخص کرده بود. در حال رفتن به خانه بود. بحبوحه فتنه ۱۳۸۸آخر شب، دیروقت! ماشینش پنچر شده بود، زاپاس هم نداشت. از یک خودرو عبوری درخواست کمک کرده بود. راننده خودرو بلافاصله او را شناخته بود و سوال کرده بود چرا با توجه به اوضاع امنیتی همراه و محافظ و راننده نداری! با خنده جواب داده بود: کسی کار به کار ما ندارد!
****
زمانی که مسوول بازرسی وزارت امور خارجه بود بی هیچ تعارف و رودربایستی به تخلفات ماموران نظام در خارج از کشور اعم از سفیر و دیپلماتهای دیگر رسیدگی می کرد. قاطعیتش و به خطر افتادن منافع برخی افراد، باعث شده بود، با اعمال نفوذ و فشار این افراد بارها تلاش شود از مسوولیت کنار گذاشته شود. کار به جایی رسید که حتی از سوی وزیر خارجه وقت بهش پیشنهاد شده بود هر ماموریتی در هر کشوری می خواهد انتخاب کند تا ترتیب اعزام ایشان داده شود اما قبول نکرد و به کار خودش ادامه داد.
****
کهریزک را که فهمید، کارد می زدی خونش در نمی آمد. چنان برخوردهای تندی در پیگیری ماجرا از مسوولان مربوطهکرد که در موضوعات غیر از آن هیچگاه نکرده بود. می گفت این موضوع قلب آقا را به درد آورده است. سرانجام هم آقا ازش خواسته بودند مسوول بررسی موضوع و رسیدگی به این پرونده و گزارش مستقیم بهشان باشد. بی تعارف و با قاطعیت طی چند ماه موضوع را مورد پیگیری و بررسی همه جانبه و ویژه قرار داد و گزارششخدمت آقا ارسال شد و…
****
بعد سه دهه رفاقت نزدیک با او هیچگاه حرفهای متناقض و مصلحت طلبانه ازش نشنیدم. از زمانی که در هسته اصلی تشکیل بسیج دانشجویی دانشگاهها در سال ۱۳۶۷ قرار داشت و با دو نفر دیگر از دانشگاه های تهران و علم و صنعت ایده بسیج دانشجو و طلبه امام را دنبال می کرد تا امروز یک حرف را زده و یک اصل را مورد تاکید قرار داده است و آن اینکه باید روحیه کار و تلاش بی شائبه ارزش مدارانه و ایثارگرانه و بی ادعا در همه جامعه ترویج شود تا کشور پیشرفت کند. این همان روحیه ای است که در زمان دفاع مقدس در بسیج متجلی شده بود و باید در همه دوران ها و در همه عرصه ها ادامه یابد و تقویت شود.
***
در پاسخ به ضعف ها و انتقادها از ارکان و موسسات و اشخاص نظام همیشه یک تکه کلام دارد: بجای انتقاد کار خودت را درست انجام بده! اگر هر کسی در کشور در هر جایی که هست و هر کاری که انجام می دهد کارش را درست و با وجدان کاری انجام بدهد مملکت گلستان می شود.
****
در مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی به خاطر جایگاه دبیر شورا و اشرافی که بر همه دستگاه های اجرایی در سطح عالی دارد، امکانات بسیار گسترده ای برای سفارش کردن و رانت بازی دستش بوده، اما هیچ کس و هیچ فردی ازش سابقه رفیق بازی و فامل بازی ندیده. انتخاب هایشان همگی بر مبنای شایسته سالاری و توانمندی افراد بود. خیلی از دوستان قدیمی اش از ایشان گله مند و ناراحت هستند که چرا برای آنها به اقتضای موقعیت شغلی امکان خاصی را فراهم نکرده است.
****
بارها شده که هنگامی که در خودرو در حال طی مسیر هستند و متوجه می شوند فردی با اصرار در خیابان یا جاده می خواهد نکته ای به ایشان بگوید و با ایشان کاری دارد سریعا متوقف شده و به کار یا درخواست یا نکته آن فرد رسیدگی کرده است.
****
بهمن ماه ۱۳۶۵ در منطقه دوعیجی شلمچه در عملیات کربلای ۵ زخمی شد که منجر به قطع پای راستش از زیر زانو شد. اما این حادثه مانع عزیمتش در دفعات بعد به جبهه ها نشد و بعد از قطع پا هم دو بار دیگر به جبهه رفت و به ویژه در زمان رکود جبهه در سال ۱۳۶۷ با پای مصنوعی در روزهای آخر جنگ در جبهه بود.
***
در محیط کاری خود چه زمانی که در وزارت امور خارجه بود و چه در شورای عالی امنیت ملی هیچگاه تواضع و رفتار عادی مانند سایر کارمندان را فدای جایگاه مدیریتی خود نکرد. همیشه در صف های میانی نماز جماعت و هر جا جای خالی بوده می ایستد و هیچگاه خارج از صف ناهار غذا دریافت نکرده. اصرار دارد افرادی که با وی سر میز غذا در سالن غذاخوری می نشینند متنوع باشند. بسیاری اوقات در کنار کارگران و کارکنان اداری غذای خود را میل می کرد.
***
جلسات شورای عالی امنیت ملی معمولا سنگین، طولانی و خسته کننده است و معمولا بیش از ۴ ساعت بطول می انجامد. پذیرایی این جلسات به دور از تجمل و اسراف محدود به چای، آب، بیسکویت در جلسات عادی و گاهی اوقات گل گاو زبان در جلسات طولانی می شود. هیچگاه دکتر جلیلی در شورا اجازه نداده است حتی با میوه فصل در جلسات کاری پذیرایی صورت گیرد.
****
قانون می گوید به خاطر رتبه اداری و مسوولیت دبیرشورا می تواند در سفرهای خارجی در هتل های گران قیمت اقامت کند و مبلغ ارزی قابل توجهی نیز به عنوان حق ماموریت روزانه بگیرد. اما هر وقت سفر خارجی رفته هیچ موقع در هتل اقامت نکرده است. اگر مکان اقامتی اختصاصی سفارت های جمهوری اسلامی بوده این جاها رفته. مبلغ ارزی قابل توجهی نیز به عنوان حق ماموریت روزانه به ایشان تعلق می گیرد ولی هیچگاه حاضر نشده این مبالغ را دریافت کند و به همراهانش نیز این مبالغ را پرداخت نکرده.
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum324/thread51381.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر