۱۳۹۲ تیر ۹, یکشنبه

فقیرى در كنار ثروتمند








یكى از مسلمانان ثروتمند با لباس تمیز و فاخر محضر رسول خدا(صلى الله علیه و آله) آمد و در كنار حضرت نشست.



سپس فقیرى با لباس كهنه وارد شد و در كنار آن مرد ثروتمند قرار گرفت.



مرد ثروتمند یكباره لباس خود را جمع كرد و خویش را به كنارى كشید تا از فقیر فاصله بگیرد.



پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) از این رفتار متكبرانه سخت ناراحت شد و به او رو كرد و فرمود:



آیا ترسیدى چیزى از فقر او به تو سرایت كند؟!



مرد ثروتمند گفت: خیر! یا رسول الله.



پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: آیا ترسیدى از ثروت تو چیزى به او برسد؟!



ثروتمند: خیر! یا رسول الله.



پیامبر(صلى الله علیه و آله) فرمود: پس چرا از او فاصله گرفتى و خودت را كنار كشیدى؟



مرد ثروتمند گفت: من همدمى (شیطان یا نفس اماره) دارم كه فریبم مى دهد و نمى گذارد واقعیتها را ببینم، هر كار زشتى را زیبا جلوه مى دهد و هر زیبایى را زشت نشان مى دهد. این عمل زشت كه از من سر زد، یكى از فریبهاى اوست. من اعتراف مى كنم كه اشتباه كردم. اكنون حاضرم براى جبران این رفتار ناپسندم نصف سرمایه خود را رایگان به این فقیر مسلمان بدهم.



پیامبر(صلى الله علیه و آله) به مرد فقیر فرمود: آیا این بخشش را مى پذیرى؟



مرد فقیر گفت: نه! یا رسول الله.



مرد ثروتمند گفت: چرا؟!



مرد فقیر گفت: زیرا مى ترسم من نیز مانند تو متكبر و خودپسند بشوم و رفتارم مانند تو نادرست و دور از عقل و منطق گردد!






منبع: بحارالانوار، ج 22، ص 130
















ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum297/thread52259.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: