شبی بیا به تسلای این عزاخانه
پیشینه عزاداری در قم
نقل قول:
این روزها که از هر کوی و برزنی عبور کنید انبوه جمعیتی را میبینید که زیر خیمههای عزای اباعبدالله الحسین(ع) در تکاپو هستند. هزاران نفر متواضعانه وقت میگذارند، پول و امکانات میدهند، با پای برهنه بر سر و سینه میزنند تا حماسه دیگری از شور حسینی ماندگار شود. |
عزاداریدر قم به خاطر وجود مرقد مطهر حضرت معصومه(س)، حوزه علمیه و علما، جلوهخاصی دارد که شاید در شهرهای دیگر کمتر دیده میشود. در ماه محرم دستههایعزا از گوشه و کنار شهر و روستا، از مساجد و تکایا و حسینیهها، آهستهآهسته به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) حرکت میکنند و در اطراف حرم به هممیپیوندند و سپس با نظم خاصی وارد صحنهای حرم مطهر میشوند.
پیشینه عزاداری در قم
بررسیهای تاریخ نویسان نشان میدهد که تاریخ دستههای عزاداری در قم بهعهد اشعریها میرسد، اما با توجه به خاطراتی که سینه به سینه از گذشتگاننقل شده، قدیمیترین دسته عزاداری مربوط به محله «میدان میر» بود که دردورههای گذشته به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) حرکت میکرد. اما با پیدایشتکیههای دیگر از قبیل «سنگ سیاه» و «چهارمردان»، همیشه برای پیشدستی درورود دسته عزاداری به حرم مطهر، رقابت بین دسته میدان میر با دستههایعزاداری جدید صورت میگرفت.
پس از تکیه سنگ سیاه که سابقه ایجاد آن به بیش از 400 سال میرسد، سومیندسته عزاداری مربوط به محله چهارمردان بود که در حال حاضر نیز این هیئت ازجایگاه محبوبی بین عزادارن حسینی برخوردار است. پس از آنها دستههای تکیهعشقعلی، تکیه حاج سید حسن، تکیه ملامحمود، تکیه یزدیها، تکیه باغ پنبه وتکیه شاهزاده حمزه(ع) در دوران قبل از سال 1300 شمسی شکل گرفتهاند.
دستههای عزاداری شاه خراسان، عربستان، سیدان، تکیه دسته خروس، آل جوی،گذر جدا و ارک از سال 1300 شمسی به بعد پدید آمدند و دستههای معروف دیگرهمچون دستههای میرزای قمی، دروازه کاشان، پنجه علی، کوه حکیم، شاهزادهظهیر، گذر صادق و... بعد از شهریور 1320 و پایان ممنوعیت عزاداری به ظهوررسیدند.
در گذشته عظمت معنوی دستههای عزاداری قم در تمام کشور پیچیده بود وبسیاری از مردم از جمله رجال شهرهای دیگر در ایام محرم به قم میآمدند.
پیشینه عزاداری در قم
بررسیهای تاریخ نویسان نشان میدهد که تاریخ دستههای عزاداری در قم بهعهد اشعریها میرسد، اما با توجه به خاطراتی که سینه به سینه از گذشتگاننقل شده، قدیمیترین دسته عزاداری مربوط به محله «میدان میر» بود که دردورههای گذشته به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) حرکت میکرد. اما با پیدایشتکیههای دیگر از قبیل «سنگ سیاه» و «چهارمردان»، همیشه برای پیشدستی درورود دسته عزاداری به حرم مطهر، رقابت بین دسته میدان میر با دستههایعزاداری جدید صورت میگرفت.
پس از تکیه سنگ سیاه که سابقه ایجاد آن به بیش از 400 سال میرسد، سومیندسته عزاداری مربوط به محله چهارمردان بود که در حال حاضر نیز این هیئت ازجایگاه محبوبی بین عزادارن حسینی برخوردار است. پس از آنها دستههای تکیهعشقعلی، تکیه حاج سید حسن، تکیه ملامحمود، تکیه یزدیها، تکیه باغ پنبه وتکیه شاهزاده حمزه(ع) در دوران قبل از سال 1300 شمسی شکل گرفتهاند.
دستههای عزاداری شاه خراسان، عربستان، سیدان، تکیه دسته خروس، آل جوی،گذر جدا و ارک از سال 1300 شمسی به بعد پدید آمدند و دستههای معروف دیگرهمچون دستههای میرزای قمی، دروازه کاشان، پنجه علی، کوه حکیم، شاهزادهظهیر، گذر صادق و... بعد از شهریور 1320 و پایان ممنوعیت عزاداری به ظهوررسیدند.
در گذشته عظمت معنوی دستههای عزاداری قم در تمام کشور پیچیده بود وبسیاری از مردم از جمله رجال شهرهای دیگر در ایام محرم به قم میآمدند.
سنتهای فراموش شده
در آن سالها به خاطر اینکه مسیر عبور عزاداران مناسب نبود، عدهایسحرگاهان تمامی مسیر عزاداران را آب پاشی میکردند تا از برخاستن گرد و خاکو شیوع بیماری جلوگیری کنند.
این دستهها پیش از آنکه به حرکت درآیند ذکر دمی را حفظ کرده و به دستورسر دسته آن محل پرچم بزرگی را در سر راه کولی خون قرار میدادند. عدهای همسپیده دم روز عاشورا در کوچهها به طبل زنی میپرداختند تا مردم را برایبرپایی دسته عزاداری باخبر کنند.
علاوه بر این، جلوی هر دسته عزاداری، شیپورزنی سوار بر اسب و تعدادی پیاده در حال طبل زدن حرکت میکردند.
برنامههای دستههای عزادار نیز نوحهگری و سینهزنی بود اما در اواخر عهدقاجار، سید حسن علوی سردسته هیئت تجار واقع در مسجد امام حسن(ع) برایاولین بار به تقلید از عزاداران تهران دسته زنجیرزنی راه انداخت و سنج زنانآن هیئت، زنجیرزدن عزاداران را هماهنگ میکردند.
در تکیه باغ پنبه، هنگام عزاداری در شب، از طرف سرپرست هیئت دو سوار بهسلامگاه (سر قبرستان) مامور میشدند و در حالی بین آن دو سوار طبقی قرارداده و چراغ توری پرنوری روی آن گذاشته بودند، شیپور حاضرباشی میزدند.
به این معنی که مردم برای تماشا حاضر شوند. آنگاه از تکیه باغ پنبه درمسیر حرکت عزادارن حدود 140 طبق که روی آنها شمعدانهای بلوری(یک شاخه و دوشاخه و سه شاخه) چراغهای پایه مرمری و الوان قرار داده بودند حرکتمیدادند و این منظرههای بس دیدنی داشته است و عزادارانی که پشت سرمیرسیدند طبقها را بر روی سر گرفته و با شکوه تمام به طرف حرم مطهرمیرفتند.
در گذشته یک یا چند نفر در جلوی دسته عزادار راه میافتادند و اسپند دودمیکردند. عدهای کاه و خاک و خاکستر بر سر عزاداران میریختند. جمعی دیگرگلاب به سر و روی دستهها میپاشیدند. بعضی از مردم طبق نذری که داشتند بالباس چرمین و مشکی که بر دوش میگرفتند به عزاداران و تماشاچیان آبمیدادند. عدهای هم در ظرف مسی مخصوصی تربت میگذاشتند و به سر و پیشانیعزاداران میمالیدند.
در آن زمان رسم بود که روز سیزدهم ماه محرم در تکایای مهم شهر، دستههایعزادار، عقال عربی به سر بسته و شالی به کمر میبستند و بیل و کلنگ و کوزهکوچکی به نام «قلقلک» بر دوش میگرفتند و به تقلید از طایفه بنی اسد، کهبعد از روز عاشورا برای دفن هفتاد و دو تن شهید کربلا رفتند، آنها هم بهحرکت در آمده، در بیرون شهر(نزدیک خاکفرج فعلی) به مصلی میرسیدند. در آنجایک نوحهخوان بر روی منبری که از گچ ساخته بودند و بسیار با ارزش بود،میایستاد و نوحهخوانی میکرد و مردم به سر و سینه میزدند و پس ازعزاداری به شهر باز میگشتند. هنگام حرکت به طرف مصلی شعار میدادند:
میرویم خاک به سر تا به سر خاک حسین
تا سپاریم به خاک آن تن صد چاک حسین
در زمان قدیم در دهه محرم، هیچ تکیهای غذا نمیداد. فقط یک بار آن هم در ظهر عاشورا، آبگوشت در ظرف مسی داده میشد.
مردم در زمان قاجاریه، حلوا، شله زرد و آش جو نذر میکردند و آش را مخصوصامام زین العابدین (ع) بیمار میپختند. به این صورت، زمانی که در شهر،امراض مختلفی میآمد، در محلهایی که بیماری در آنجا شیوع یافته بود، برایریشهکن شدن آن نذر میکردند و دیگ مسی در کوچه میگذاشتند تا مردم هر چقدرکه میخواهند پول در آن بریزند. دیگ قراردادن، علامت این بود که میخواهندآش امام زینالعابدین(ع) بپزند. در پایان حکومت قاجاریه، فقط در دهه اولمحرم، مراسم عزاداری در تکایا برقرار میشد و غروب روز دهم به یاد آتش زدن وغارت خیمه گاه آل عبا(ع) چادر را پایین میکشیدند و عزاداری به پایانمیرسید.
در آن سالها به خاطر اینکه مسیر عبور عزاداران مناسب نبود، عدهایسحرگاهان تمامی مسیر عزاداران را آب پاشی میکردند تا از برخاستن گرد و خاکو شیوع بیماری جلوگیری کنند.
این دستهها پیش از آنکه به حرکت درآیند ذکر دمی را حفظ کرده و به دستورسر دسته آن محل پرچم بزرگی را در سر راه کولی خون قرار میدادند. عدهای همسپیده دم روز عاشورا در کوچهها به طبل زنی میپرداختند تا مردم را برایبرپایی دسته عزاداری باخبر کنند.
علاوه بر این، جلوی هر دسته عزاداری، شیپورزنی سوار بر اسب و تعدادی پیاده در حال طبل زدن حرکت میکردند.
برنامههای دستههای عزادار نیز نوحهگری و سینهزنی بود اما در اواخر عهدقاجار، سید حسن علوی سردسته هیئت تجار واقع در مسجد امام حسن(ع) برایاولین بار به تقلید از عزاداران تهران دسته زنجیرزنی راه انداخت و سنج زنانآن هیئت، زنجیرزدن عزاداران را هماهنگ میکردند.
در تکیه باغ پنبه، هنگام عزاداری در شب، از طرف سرپرست هیئت دو سوار بهسلامگاه (سر قبرستان) مامور میشدند و در حالی بین آن دو سوار طبقی قرارداده و چراغ توری پرنوری روی آن گذاشته بودند، شیپور حاضرباشی میزدند.
به این معنی که مردم برای تماشا حاضر شوند. آنگاه از تکیه باغ پنبه درمسیر حرکت عزادارن حدود 140 طبق که روی آنها شمعدانهای بلوری(یک شاخه و دوشاخه و سه شاخه) چراغهای پایه مرمری و الوان قرار داده بودند حرکتمیدادند و این منظرههای بس دیدنی داشته است و عزادارانی که پشت سرمیرسیدند طبقها را بر روی سر گرفته و با شکوه تمام به طرف حرم مطهرمیرفتند.
در گذشته یک یا چند نفر در جلوی دسته عزادار راه میافتادند و اسپند دودمیکردند. عدهای کاه و خاک و خاکستر بر سر عزاداران میریختند. جمعی دیگرگلاب به سر و روی دستهها میپاشیدند. بعضی از مردم طبق نذری که داشتند بالباس چرمین و مشکی که بر دوش میگرفتند به عزاداران و تماشاچیان آبمیدادند. عدهای هم در ظرف مسی مخصوصی تربت میگذاشتند و به سر و پیشانیعزاداران میمالیدند.
در آن زمان رسم بود که روز سیزدهم ماه محرم در تکایای مهم شهر، دستههایعزادار، عقال عربی به سر بسته و شالی به کمر میبستند و بیل و کلنگ و کوزهکوچکی به نام «قلقلک» بر دوش میگرفتند و به تقلید از طایفه بنی اسد، کهبعد از روز عاشورا برای دفن هفتاد و دو تن شهید کربلا رفتند، آنها هم بهحرکت در آمده، در بیرون شهر(نزدیک خاکفرج فعلی) به مصلی میرسیدند. در آنجایک نوحهخوان بر روی منبری که از گچ ساخته بودند و بسیار با ارزش بود،میایستاد و نوحهخوانی میکرد و مردم به سر و سینه میزدند و پس ازعزاداری به شهر باز میگشتند. هنگام حرکت به طرف مصلی شعار میدادند:
میرویم خاک به سر تا به سر خاک حسین
تا سپاریم به خاک آن تن صد چاک حسین
در زمان قدیم در دهه محرم، هیچ تکیهای غذا نمیداد. فقط یک بار آن هم در ظهر عاشورا، آبگوشت در ظرف مسی داده میشد.
مردم در زمان قاجاریه، حلوا، شله زرد و آش جو نذر میکردند و آش را مخصوصامام زین العابدین (ع) بیمار میپختند. به این صورت، زمانی که در شهر،امراض مختلفی میآمد، در محلهایی که بیماری در آنجا شیوع یافته بود، برایریشهکن شدن آن نذر میکردند و دیگ مسی در کوچه میگذاشتند تا مردم هر چقدرکه میخواهند پول در آن بریزند. دیگ قراردادن، علامت این بود که میخواهندآش امام زینالعابدین(ع) بپزند. در پایان حکومت قاجاریه، فقط در دهه اولمحرم، مراسم عزاداری در تکایا برقرار میشد و غروب روز دهم به یاد آتش زدن وغارت خیمه گاه آل عبا(ع) چادر را پایین میکشیدند و عزاداری به پایانمیرسید.
دسته شام غریبان
دسته شام غریبان در غروب حزنانگیز عاشورا برگزار میشد و میشود. بنیانگذار آن آقا سید حسین علوی سردسته هیئت تجار قم بود. در آن زمان کهبرق وجود نداشت حدود سه هزار نفر در مسجد امام حسن عسگری(ع) گرد هم آمده وهر کدام شمعی (شمعهای نیم متری) به دست گرفته، با نوحهخوانی و بر سر وسینه زنان به طرف حرم مطهر میرفتند. بسیاری از اهل قم و دیگر شهرها درمسیر دستهها یا پشت بامها قرار میگرفتند. حتی پشت بامها و گلدستههایحرم مطهر به ویژه بام ایوان آیینه مملو از جمعیت میشد.
عزادارن در گذشته مواردی را جزو وظایف خود میدانستند که برخی از آنها درشرایط کنونی فراموش شدهاند: عزادار پیراهن سیاه به تن کند، سرش و پایشبرهنه باشد، به سر و صورت خود تربت بمالد، خود را غمگین و حزنآلود نشاندهد، تا جایی که ممکن است از خوردن و آشامیدن امساک کند و در هنگام عصرغذای مختصر و سادهای مثل شیر بیاشامد. باید خالصاً و مخلصاً برای خدا بهاین کار اقدام کند و... .
نوحهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی و شبیهخوانی
یکی از برنامههای مهم تکیهها نوحهخوانی بود. نوحهخوانان در زمانقاجاریه، در ماه محرم شال سیاه و یا شب کلاه بر سر میبستند و در نزدیکیمنبر و یا در میان جمعیت قرار میگرفتند و با ختم منبر، مرثیهخوانی راآغاز میکردند. قیافه محزون و نورانی نوحه خوان طوری بود که هنوز شروع بهنوحهگری نکرده با دیدنش مردم به گریه میافتادند و خود نیز گریهاشمیگرفت و حاضران در اطراف او گرد آمده، ضربات دست خود را با آواز گرمشهماهنگ کرده و بر سینه میزدند.
نوحهخوانان، مردمانی وارسته و پاک نهاد بودند. آنها در قبال نوحهخوانیپولی مطالبه نمیکردند. اگر نوحهخوان در تکیهای بسیار زحمت کشیده بود درشب آخر عزاداری کله قند یا کلاه یا عبایی به عنوان تبرک به او میدادند وبسیاری از آنها این مقدار را هم قبول نمیکردند.
سینهزنی به عنوان سوگواری از گذشته معمول بوده و به ویژه در میان عربهابسیار رواج داشته است. آنها با شور و التهاب زیاد، بر سر و سینه میزدند ولباس خود را چاک میکردند. گریبانهای خود را میدریدند و بر سر خود خاکمیریختند.
زنجیرزنی که هماکنون نیز معمول است در گذشته به این صورت بوده که عدهایاز مردم هر کدام دسته جمعی با آهنگ مخصوص، به شانهها و پشت شانههای خودمیزدند. در میان زنجیرزنها فردی که صدای رسایی داشته و او را میاندارمینامیدند در میان جمعیت قدم میزد و شخص محترمی هر چند دقیقه یک بار نامحسین را با صدای بلند بر زبان جاری میکرد و سایر عزاداران تکرار میکردند.
در قم عزاداران به شبیهخوانی یا تعزیه از گذشتههای دور بیش ازنوحهخوانی و سینهزنی علاقمند بودند و غیر از تکایای معروف، تعزیهخوانیثابت در محله میرزایی، مدرسه دارالشفا، حرم مطهر، میدان آستانه و تکیهمتولی باشی برپا میشد.
عزاداری در گذشته با خلوص نیت عزاداران و سنتهای زیبا عجین شده بود اماسوگواری برای سیدالشهدا(ع) در دهههای اخیر رنگ دیگری به خود گرفت.
هر ساله در روزهای منتهی به ماه محرم و عاشورای حسینی، مردم با شور واشتیاق وصف ناشدنی، امکانات و وقت خود را در خدمت دستگاه امام حسین(ع) قرارمیدهند تا جرعهای از دریای معرفت و آزادگی آن حضرت بنوشند اما این همهاز خود گذشتگی اگر توأم با خرافه و تحریف و آسیب باشد نتیجه مطلوب رامیدهد؟
دسته شام غریبان در غروب حزنانگیز عاشورا برگزار میشد و میشود. بنیانگذار آن آقا سید حسین علوی سردسته هیئت تجار قم بود. در آن زمان کهبرق وجود نداشت حدود سه هزار نفر در مسجد امام حسن عسگری(ع) گرد هم آمده وهر کدام شمعی (شمعهای نیم متری) به دست گرفته، با نوحهخوانی و بر سر وسینه زنان به طرف حرم مطهر میرفتند. بسیاری از اهل قم و دیگر شهرها درمسیر دستهها یا پشت بامها قرار میگرفتند. حتی پشت بامها و گلدستههایحرم مطهر به ویژه بام ایوان آیینه مملو از جمعیت میشد.
عزادارن در گذشته مواردی را جزو وظایف خود میدانستند که برخی از آنها درشرایط کنونی فراموش شدهاند: عزادار پیراهن سیاه به تن کند، سرش و پایشبرهنه باشد، به سر و صورت خود تربت بمالد، خود را غمگین و حزنآلود نشاندهد، تا جایی که ممکن است از خوردن و آشامیدن امساک کند و در هنگام عصرغذای مختصر و سادهای مثل شیر بیاشامد. باید خالصاً و مخلصاً برای خدا بهاین کار اقدام کند و... .
نوحهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی و شبیهخوانی
یکی از برنامههای مهم تکیهها نوحهخوانی بود. نوحهخوانان در زمانقاجاریه، در ماه محرم شال سیاه و یا شب کلاه بر سر میبستند و در نزدیکیمنبر و یا در میان جمعیت قرار میگرفتند و با ختم منبر، مرثیهخوانی راآغاز میکردند. قیافه محزون و نورانی نوحه خوان طوری بود که هنوز شروع بهنوحهگری نکرده با دیدنش مردم به گریه میافتادند و خود نیز گریهاشمیگرفت و حاضران در اطراف او گرد آمده، ضربات دست خود را با آواز گرمشهماهنگ کرده و بر سینه میزدند.
نوحهخوانان، مردمانی وارسته و پاک نهاد بودند. آنها در قبال نوحهخوانیپولی مطالبه نمیکردند. اگر نوحهخوان در تکیهای بسیار زحمت کشیده بود درشب آخر عزاداری کله قند یا کلاه یا عبایی به عنوان تبرک به او میدادند وبسیاری از آنها این مقدار را هم قبول نمیکردند.
سینهزنی به عنوان سوگواری از گذشته معمول بوده و به ویژه در میان عربهابسیار رواج داشته است. آنها با شور و التهاب زیاد، بر سر و سینه میزدند ولباس خود را چاک میکردند. گریبانهای خود را میدریدند و بر سر خود خاکمیریختند.
زنجیرزنی که هماکنون نیز معمول است در گذشته به این صورت بوده که عدهایاز مردم هر کدام دسته جمعی با آهنگ مخصوص، به شانهها و پشت شانههای خودمیزدند. در میان زنجیرزنها فردی که صدای رسایی داشته و او را میاندارمینامیدند در میان جمعیت قدم میزد و شخص محترمی هر چند دقیقه یک بار نامحسین را با صدای بلند بر زبان جاری میکرد و سایر عزاداران تکرار میکردند.
در قم عزاداران به شبیهخوانی یا تعزیه از گذشتههای دور بیش ازنوحهخوانی و سینهزنی علاقمند بودند و غیر از تکایای معروف، تعزیهخوانیثابت در محله میرزایی، مدرسه دارالشفا، حرم مطهر، میدان آستانه و تکیهمتولی باشی برپا میشد.
عزاداری در گذشته با خلوص نیت عزاداران و سنتهای زیبا عجین شده بود اماسوگواری برای سیدالشهدا(ع) در دهههای اخیر رنگ دیگری به خود گرفت.
هر ساله در روزهای منتهی به ماه محرم و عاشورای حسینی، مردم با شور واشتیاق وصف ناشدنی، امکانات و وقت خود را در خدمت دستگاه امام حسین(ع) قرارمیدهند تا جرعهای از دریای معرفت و آزادگی آن حضرت بنوشند اما این همهاز خود گذشتگی اگر توأم با خرافه و تحریف و آسیب باشد نتیجه مطلوب رامیدهد؟
پرهیز از بدعتها
در سالهای گذشته به دلیل کم کاری دستگاههای فرهنگی و نقش ضعیف برخیواعظان، مداحان و شاعران آئینی، تحریفها و خرافههایی وارد دستگاه عزاداریامام حسین(ع) شد که به قول استاد شهید مطهری، باید به دروغها وتحریفهایی که وارد عزاداری امام حسین(ع) شده گریست نه بر مصیبت حسین وشمشیرهایی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.
اگرچه با توصیههای رهبر معظم انقلاب و مراجع عظام تقلید، برخی ازناهنجاریها همچون قمهزنی هیچ جایگاهی در میان عزاداران حسینی ندارد، امادر آئینهای عزاداری و سوگواری سرور آزادگان جهان، برخی غلوها و خرافههارواج یافته، بعضی واژهها و زبان حالهای بیریشه و حتی مبتذل بیان میشود واز سبکهای موسیقی غنایی و آلات نواختن آن در نوحه سراییها استفادهمیشود.
علاوه بر این، از نظر ظاهری نیز آسیبها و مزاحمتهایی در عزاداری ماهمحرم وجود دارد که میتوان به استفاده از نمادها و ابزار و آلات غیردینی،برقراری جلسات عزاداری در فضاهای نامأنوس همچون ورزشگاهها، بستن خیابانهاو ایجاد ترافیک، بینظمی، صداهای ناهنجار، عدم رعایت مداحان در پوشش ظاهریو... اشاره کرد.
البته در استان قم در دو سال اخیر با ایجاد ستاد ساماندهی شئون فرهنگی درمناسبتهای مذهبی، رویکرد جدیدی در آسیبزدایی از عزاداریها پیش رویمسئولان و مردم قرار گرفته که به گفته حجتالاسلام والمسلمین عباس اسکندریرئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان قم، کاهش شدید آسیبها و خرافههامهمترین برکات این ستاد و فعالیتهای فرهنگی این سازمان است.
دو سال پیش سازمان تبلیغات اسلامی و شورای هیئتهای مذهبی دست به ساماندهیهیئتهای مذهبی زده و به دنبال آن آسیبهای عزاداری و هیئتداری راشناسایی کردهاند تا از طریق برنامههای آموزشی و پژوهشی در صدد رفع اینآسیبها برآیند.
به اعتقاد حجتالاسلام اسکندری، اگر ساماندهی هیئتهای مذهبی وبرنامههایی که برای این هیئتها در نظر گرفته شد ادامه داشته باشد درسالهای نه چندان دور شاهد از بین رفتن آسیبها در عزاداریها و پایاندغدغه مقام معظم رهبری و مراجع تقلید خواهیم بود.
محمدعلی بختیاریزاده دبیر شورای هیئتهای مذهبی نیز به بخشی از اینبرنامهها اشاره کرد و گفت: برگزاری دورههای مختلف آموزشی برای مسئولانهیئتهای مذهبی، برگزاری جلسات آموزشی در خود هیئتها، توجه به قرآن واحکام و مسائل اعتقادی و دین شناسی، برگزاری نمایشگاه توانمندیهایهیئتهای مذهبی، برگزاری اردوهای آموزشی و رفاهی و... بخشی از اینبرنامهها بود که در طول سال برای ارتقای سطح معرفتی و تقویت پایههای دینشناسی هیئتهای مذهبی انجام شده است.
علاوه بر اینها نقش نخبگان دینی و روحانیون در مقابله با انحرافات وبدعتهای عاشورایی در دو سال اخیر پررنگتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته وسازمان تبلیغات اسلامی استان قم به همه هیئتهای مذهبی اعلام کرده که بایداز یک شخصیت روحانی بهرهمند باشند و به هیئتهایی که در فعالیتهای خوداز روحانیون استفاده نکنند مجوز فعالیت نخواهد داد.
این اقدام به این دلیل صورت گرفت که روحانیون برای انتقال درست آرمانهایامام حسین(ع) برنامهریزی دقیق و شایستهای نسبت به شکل و محتوای عزاداریداشته باشند و در راستای تبیین ارزشها و معارف عظیم حماسه عاشورا گامبردارند.
واقعه عاشورای حسینی اهداف و نتایج جاودانهای در طول تاریخ داشته است کهخوب است با کنارزدن پردههای غبارگرفته، واقعیت و معنویت آن را در تار وپود جامعه اسلامی دمید.
در سالهای گذشته به دلیل کم کاری دستگاههای فرهنگی و نقش ضعیف برخیواعظان، مداحان و شاعران آئینی، تحریفها و خرافههایی وارد دستگاه عزاداریامام حسین(ع) شد که به قول استاد شهید مطهری، باید به دروغها وتحریفهایی که وارد عزاداری امام حسین(ع) شده گریست نه بر مصیبت حسین وشمشیرهایی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.
اگرچه با توصیههای رهبر معظم انقلاب و مراجع عظام تقلید، برخی ازناهنجاریها همچون قمهزنی هیچ جایگاهی در میان عزاداران حسینی ندارد، امادر آئینهای عزاداری و سوگواری سرور آزادگان جهان، برخی غلوها و خرافههارواج یافته، بعضی واژهها و زبان حالهای بیریشه و حتی مبتذل بیان میشود واز سبکهای موسیقی غنایی و آلات نواختن آن در نوحه سراییها استفادهمیشود.
علاوه بر این، از نظر ظاهری نیز آسیبها و مزاحمتهایی در عزاداری ماهمحرم وجود دارد که میتوان به استفاده از نمادها و ابزار و آلات غیردینی،برقراری جلسات عزاداری در فضاهای نامأنوس همچون ورزشگاهها، بستن خیابانهاو ایجاد ترافیک، بینظمی، صداهای ناهنجار، عدم رعایت مداحان در پوشش ظاهریو... اشاره کرد.
البته در استان قم در دو سال اخیر با ایجاد ستاد ساماندهی شئون فرهنگی درمناسبتهای مذهبی، رویکرد جدیدی در آسیبزدایی از عزاداریها پیش رویمسئولان و مردم قرار گرفته که به گفته حجتالاسلام والمسلمین عباس اسکندریرئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان قم، کاهش شدید آسیبها و خرافههامهمترین برکات این ستاد و فعالیتهای فرهنگی این سازمان است.
دو سال پیش سازمان تبلیغات اسلامی و شورای هیئتهای مذهبی دست به ساماندهیهیئتهای مذهبی زده و به دنبال آن آسیبهای عزاداری و هیئتداری راشناسایی کردهاند تا از طریق برنامههای آموزشی و پژوهشی در صدد رفع اینآسیبها برآیند.
به اعتقاد حجتالاسلام اسکندری، اگر ساماندهی هیئتهای مذهبی وبرنامههایی که برای این هیئتها در نظر گرفته شد ادامه داشته باشد درسالهای نه چندان دور شاهد از بین رفتن آسیبها در عزاداریها و پایاندغدغه مقام معظم رهبری و مراجع تقلید خواهیم بود.
محمدعلی بختیاریزاده دبیر شورای هیئتهای مذهبی نیز به بخشی از اینبرنامهها اشاره کرد و گفت: برگزاری دورههای مختلف آموزشی برای مسئولانهیئتهای مذهبی، برگزاری جلسات آموزشی در خود هیئتها، توجه به قرآن واحکام و مسائل اعتقادی و دین شناسی، برگزاری نمایشگاه توانمندیهایهیئتهای مذهبی، برگزاری اردوهای آموزشی و رفاهی و... بخشی از اینبرنامهها بود که در طول سال برای ارتقای سطح معرفتی و تقویت پایههای دینشناسی هیئتهای مذهبی انجام شده است.
علاوه بر اینها نقش نخبگان دینی و روحانیون در مقابله با انحرافات وبدعتهای عاشورایی در دو سال اخیر پررنگتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته وسازمان تبلیغات اسلامی استان قم به همه هیئتهای مذهبی اعلام کرده که بایداز یک شخصیت روحانی بهرهمند باشند و به هیئتهایی که در فعالیتهای خوداز روحانیون استفاده نکنند مجوز فعالیت نخواهد داد.
این اقدام به این دلیل صورت گرفت که روحانیون برای انتقال درست آرمانهایامام حسین(ع) برنامهریزی دقیق و شایستهای نسبت به شکل و محتوای عزاداریداشته باشند و در راستای تبیین ارزشها و معارف عظیم حماسه عاشورا گامبردارند.
واقعه عاشورای حسینی اهداف و نتایج جاودانهای در طول تاریخ داشته است کهخوب است با کنارزدن پردههای غبارگرفته، واقعیت و معنویت آن را در تار وپود جامعه اسلامی دمید.
منبع: خبرگزاری مهر
منبع: انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
http://www.nooreaseman.com/forum76/thread46254.html
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر