۱۳۹۱ آذر ۷, سه‌شنبه

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف! مذمت منبر نشینی مصطفي كواكبيان در عصر عاشورا در


7 آذر 1391


مذمت منبر نشینی مصطفي كواكبيان در عصر عاشورا در ساري






ظاهراً مظلومیت اسلام ناب محمدی(ص) که تجلی تمام عیار تفکر ولایی امام راحل و وارثان اندیشه ناب معظم له از جمله رهبری معظم انقلاب و نیز در هم شکننده برداشت های انحرافی از اسلام اصیل است، پایانی ندارد و حالا که نتوانستند، دستاوردهای بزرگ امام راحل را که همان جمهوری اسلامی ایران و در ادامه تفکر اسلامی، انتفاضه اسلامی، مقاومت اسلامی و نهایتاً بیداری اسلامی در جهان اسلام است از عرصه های جهانی حذف کنند، زخم زبان زده و تا می توانند، بر زخم ها نمک هم می پاشند و بقول شاعر باید گفت: "هر کس به طریقی دل ما می شکند، بیگانه جدا، دوست جدا می شکند/ بیگانه اگر می شکند، حرفی نیست، از دوست بپرسید که چرا می شکند؟!



در شرایطی که هنوز از مصائب و صحنه های رقت بار و تاسف انگیز:



الف-هتک حرمت عاشورا در فتنه 88



ب-انکار غیبت امام عصر(ع) توسط اکبر گنجی



پ- غیر وحیانی خواندن قرآن کریم توسط دکتر سروش



ت-مصائب بزرگ قرآن سوزی



ث-ساخت فیلم اهانت به ساحت پیامبر اعظم(ص) در مرکز نظام سلطه جهانی



فاصله چندانی نگرفته و کاملاً رها نشده ایم، اینبار در ساری و در عصر عاشورای امسال شاهد حرکت بدعت گونه جدیدی از سوی یکی از چهره های مطرح و کشوری اصلاح طلبان بوده ایم که متاسفانه بدون سبقه برخورداری از لباس روحانیت، برای سخنرانی در یکی از مساجد فعال شهر، بجای قرار گرفتن در پشت تریبونی که برایش در نظر گرفته بودند، در یک اقدام بدعت گونه، با اشاره به منبرگفت که می خواهد بالای منبر برود و در حالی که همه مبهوت این حرکت بودند، خیلی راحت بالای منبر رفت و در محل جلوس سنتی روحانیت در اماکن و محافل مذهبی سخنرانی کرد، تا ایران اسلامی برای اولین بار شاهد یک روضه خوان غیر روحانی و غیرملبس در بالای منبری باشد که نماد قداست و منزلت روحانیت بوده و هست!



بر حقیر معلوم نیست که انگیزه نهایی و نهانی وي از این اقدام چه بود، اما انگیخته آشکار آن نوعی بدعت گرايی و حرمت شکنی و یا حداقل یک سنت شکنی بود که معلوم نیست گستره بدآموزی فرهنگی و اعتقادی این حرکت، چه تبعاتی را شامل خواهد شد و اینکه آیا در صورت تکرار و توسعه اینگونه اقدامات، پامنبری ها به مصادره منبر خواهند پرداخت و یا اینکه منبری ها، رفته رفته پامنبری خواهند شد؟!



شبیه این واقعه را در تاریخ می توان در منبرنشینی نااهلانی همچون سران بنی امیه و بنی عباس ملاحظه کرد که متاسفانه پس از غصب حق خلافت ائمه اطهار(ع) انجام می گرفت تا جائیکه امام سجاد(ع) در مجلس شام خطاب یه کسی که بر منبر سخن می گفت، اشاره کرد که ای کسی که بر چوب نشسته ای و سخن می گوئی! و در پاسخ به اعتراض آن واعظ مبنی بر اینکه آن منبر است، اضافه کرد که منبری که در اختیار اهلش و صاحبانش نیست، چوبی بیش نخواهد بود و اتفاقاً هم کار به جایی رسید که نهایتاً نااهلان، منبر خلافت را به کرسی خلافت و رفته رفته به تخت پادشاهی و سلطنت تبدیل کرده و اسلام را وارونه جلوه داده و مقدمات پیدایش عاشورا و غیبت امام عصر(عج) را فراهم کرده و طولانی شدن عصر انتظار نیز ماحصل همین کژراهه رفتن افرادی است که با عناوین سیاسی معتبر، مرتکب اعمال اعتقادی غیرقابل توجیه و یا حداقل غیرمتعارف می شوند.



نمی دانم این حرکت را چه باید نامید؟! اما همین اندازه می توانم یادآور شوم که با شنیدن این خبر و دیدن تصاویر آن در برخی از سایت ها که تداعی نوعی سرقت منزلت و جایگاه روحانیت است، بیاد فیلم سینمایی مارمولک و دزدیدن لباس روحانیت افتادم که متاسفانه علیرغم شفافیت داستان، چقدر تبعات اجتماعی و فرهنگی گسترده ای را تحمل کردیم و هنوز هم در ادبیات متداول و منفی گرای برخی مغرضان و خوش گذرانان مسموع می گردد!



اگر این اقدام اینگونه توجیه شود که منبر، یک وسیله چوبی است که برای تسلط بر جمعیت حاضر، هر کسی می تواند روی آن مستقر شود، پس اینگونه هم می توان توجیه کرد که لباس روحانیت نیز یک پارچه معمولی است که هر کس می تواند بدون هیچ پیشینه ای، از جمله از عمامه استفاده کند و تعصباتی مثل حفظ حرمت لباس مقدس روحانیت نیز، موضوعی بی مفهوم است و اولین تبعات ترویج چنین فضائی، سقوط تدریجی منزلت اجتماعی و صنفی مرجعیت و روحانیت در جامعه، در شرایطی است که نظام سلطه جهانی با آنالیز مستمر نقش آفرینی ها و کارکردها و عملکردهای سلسله جلیله روحانیت و میزان نفوذ آنان در افکار عمومی و آحاد مردم، مترصد چنین اتفاقی بوده و هست!



سئوال اساسی و حل نشده ام اینجاست که ایشان با سابقه عملکرد نسبتاً قابل قبول در مجلس هشتم و اظهار اردات به ساحت ولایت فقیه و سلسله جلیله روحانیت، چرا و با چه منطق و به چه منظوری در ثبت این اقدام بدعت گونه بنام خود اصرار ورزید و در حالیکه می توانست در پشت تریبون هم حرفهایش را بزند، چرا با لباس شخصی و ریش مدل خاص خود که برای روحانیت و منبر متعارف نبوده و نیست، بر رفتن به روی منبر تاکید و اقدام کرد.



آیا نباید این حرکت را همراستای با روشنفکری های غربی و حذف روحانیت از مراسم مختلف و جایگزین کردن مداحان و غیره تفسیر کرده و منتظر بود تا مثلاً در فرداروزی در حالیکه حتی روحانیت در جمعی حضور دارد، بر امامِ جماعت شدن یک غیر روحانی و مصادره محراب نیز اصرار شود؟! و یا اینکه رساله و احکام عملیه را هم از انحصار مراجع عظام تقلید خارج کرده و مقام افتاء به هر غیرمتخصص تعارف گردد؟!



تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف مگر اسباب بزرگی، همه آماده کنی!



منطقی ترین محاجه ام با کسانی که به صرف آشنایی با فن بیان، احساس می کنند که می توانند در چنین مکان و مقام مقدسی جلوس کرده و اعتراض ما را هم به شلوغ کردن تعبیر می کنند، استفاده از یکی از غزل های مشهور حافظ عزیز است که فرمود:


نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند غلام همت آن رند عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند بباختم دل دیوانه و ندانستم که آدمی بچه‌ای شیوه پری داند هزار نکته باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند مدار نقطه بینش ز خال توست مرا که قدر گوهر یک دانه جوهری داند به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد جهان بگیرد اگر دادگستری داند



بهرحال باید بپذیریم که منبر، نماد سنتی نقش آفرینی روحانیت در مساجد و حسینیه ها و زینبیه ها و مهدیه ها و حتی خانه ها و نمازخانه هاست و نباید به حذف منبر و یا مصادره آن رای داد و اینگونه، زمینه های اجرای طرحهای جایگزین را برای پر کردن خلاءهای مجازی و خیالی روحانیتی که در مجلس حضور دارد، اما دیده نمی شود و یا تعمداً نمی خواهد دیده شود، تلاش بعمل آورد.



ما نباید برای سخن گفتن در باره عفاف، کشف حجاب کرده و در حالی که عمل ما نافی گفتارها و نیات ماست و شباهت زیادی به خوارج پیدا کرده و مصداق خطاب امام علی(ع) باشیم که به آنها می فرمود: "کلمه الحق، یراده الباطل"، انتظار اعجاز در افکار عمومی داشته و خودستایانه گمان کنیم که شق القمر کرده ایم!



در پایان باید متذکر شوم که از روحانیون حاضر در جلسه، سخنرانان غیرروحانی، هیئت امناء، مدعوین و مشخصاً از مردم و مستمعینِ چنین جلساتی انتظار می رود که کاملاً خودجوش و با انجام امر به معروف و نهی از منکر و در صورت عدم تاثیر با خاتمه بخشیدن و یا ترک مجلس، شرایط تثبیت اینگونه بدعت نمایی ها و سنت شکنی ها را فراهم نکنند و موجب اپیدمی و همه گیرشدن اینگونه بدآموزی ها در دیگر مجالس و دیگر مساجد نشوند.






صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه






منبع: انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



http://www.nooreaseman.com/forum324/thread46349.html



تبادل لينك

هیچ نظری موجود نیست: