بسم الله الرحمن الرحیم
در مباحث سياست با توجه به اتقان مباحث سياسي قرآن استفادههاي فراواني از قرآن ميشود قرآن کریم که از هرگونه کژی و انحراف و تحریف مصونیت دارد کتاب جامعی است که به تمام ابعاد زندگی بشر از جمله مسائل سیاسی نظر دارد در حقیقت قرآن کریم دارای اندیشه سیاسی است که شاخص های سیاسی فراوانی به انسانها معرفی می کند . اگر کسی با گوشه گیری ، مظلوم نمایی کند و در عمل ، دین را از سیاست جدا بداند و بگوید من مأمور حفظ دین خودم هستم و دخالتی در شئون سیاست ندارم و اعلام بی طرفی کند هرگز سیاستمدار قهار او را رها نمی کند و قلمرو سیاست خویش را از مرز مذهب و انسانهای مذهبی جدا نمی کند بلکه آنها را به سوی خود جذب می کند و دین دارِ دین نشناسِ گوشه گیر را در کام مکر ماهرانه ی خویش فرو می برد و به او چنین تلقین می کند که از منابع دینی باید مفاهیمی استنباط شود که با خطوط کلی سیاست آنها هماهنگ باشد چنانچه در تاریخ بسیار دیدیم و می بینم و خواهیم دید
اما اگر انسان متدین ، شاخصهای سیاسی دین مبین را بشناسد خواهد توانست حق را از باطل تشخیص دهد حتی اگر حق را با باطل مخلوط کرده باشند و این همان بصیرت الهیست
در جامعه امروز به اصلاحات خیلی پرداخته می شود . مقوله اصلاحات از جمله مواردی است كه مورد سوء استفاده فراواني واقع شده است . به تعبير قرآن حتي كساني كه در زمين فساد مي كنند وقتي به آنها گفته مي شود فساد نكنيد در جواب مي گويند كه ما فقط در حال اصلاح كردن هستيم (قالوا انما نحن مصلحون) بنابراين سؤال اصلي در اينجا اين است كه ملاك تشخيص اصلاح طلب واقعي از غيرواقعي چيست؟ و چگونه مي توان آنان را از يكديگر تمييز داد ؟
قرآن کریم اصلاح را در برابر اضلال قرار مي دهد. (سوره مبارکه محمد آيه 1 و 2) قرآن کریم عنوان می کند كسي كه اهل اصلاح است با اضلال و گمراهي ميانه اي ندارد . بنابراين اهل اصلاح هرگز اهل اضلال و گمراه سازي ديگران نيستند . ميان عمل صالح و تقوا و اخلاص و ايمان با اصلاحات ارتباطي محكم وجود دارد زيرا كسي كه خود را نساخته و به ايمان درست و تقوا و عمل صالح دست نيافته باشد نمي تواند اقدام به اصلاح در ديگري و يا جامعه نمايد . اصول گرایی هم که خود را با همان اصولی که مدعی آن است پرورش نداده باشد برای جامعه مفید نیست و تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت . . راه تشخیص این دو اینست که اول ما خودمان اهل اصلاح خود و اهل اصول دینی باشیم یعنی هم اصلاح طلب هم اصول گرای دینی باشیم آنوقت اصلاح طلب واقعی و اصولگرای واقعی که مورد تأیید قرآن هستند را تشخیص خواهیم داد
ذات نايافته از هستي بخش
كي تواند كه شود هستي بخش
در قرآن کریم نفی طاغوت مقدمه ایمان است یعنی تا طاغوت ها را زیر پا نگذاریم به ایمان نمی رسیم فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله . همین یک آیه به تنهایی وظیفه سیاسی یک مسلمان را مشخص می کند
در نگاه الهی ، هر برنامه و سیاستی که برخلاف هدف و گفتار خالق باشد از اعتبار خارج است اما در نگاه مادی ، سیاستها بر اساس آن است که ما انسانها چه دوست داریم . اصل ، رفاه و پر شدن شکم است از هر راهی و به هر قیمتی که شد
نگاه مادی ، برهنگی را تمدن ، اسراف و تجمل را شخصیت ، استعمار را نشانه قدرت و دروغ و ریا را نشانه سیاست می داند .
قرآن می فرماید : افرادی که زندگی را فقط زندگی دنیوی می دانند و به آخرت ایمان ندارند کارهای باطلشان را زیبا می پندارند و در دنیای خیال سرگردانند ان الذین لا یؤمنون بالاخره ( ایمان قلبی ) زینالهم اعمالهم فهم یعمهون
قرآن در یک جا می فرماید : اقیموا الدین در جای دیگر می فرماید اقیموا الصلاة و در جای دیگر می فرماید : اقیموا الوزن . یعنی دین داری ، عبادت خدا و نیز عدالت هر سه باید با هم باشد که این مهمترین شاخص سیاسی قرآن است . این یعنی از دیدگاه قرآن جامعه ای موفق می شود که همه اینها را با هم اجرا کند . یعنی اگر در دین داری ضعف باشد عبادت قبول نمی شود انما یتقبل الله من المتقین ( پذیرفتن اعمال و عبادات در گرو تقوا و دین داریست ) اگر در دین داری مسئولین ضعف باشد عدالت محقق نمی شود چراکه اگر حاکمی دین دار نباشد یا سست ایمان باشد چگونه به فکر مظلومان و ستمدیدگان جامعه خواهد بود ؟ چنین حاکمی به اشرافی گری و سرمایه داران اهمیت می دهد .
حرکت سیدالشهدا علیه السلام یک قیام ســــیـــــاســــی دینی بود درباره لشکر یزید برای دخترش سکینه (س) این آیه را تلاوت می کند : استحوذ علیهم الشیطان فأنساهم ذکرالله . توصیف یک جامعه به ظاهر دینی که چون از دین ، غافل شدند گرفتار شیطان شدند و این شد عاقبتشان که جلوی امام زمانشان لشکر کشیدند
امروزه سیاسیون دنیا حتی در کشورهای اسلامی برای رسیدن به اهداف خود از هرگونه فریب فروگذار نیستند اما سیاست قرآنی اجازه نمی دهد که برای رسیدن به هدف ذره ای از راه حق منحرف شد . واحذرهم ان یفتنوک عن بعض ما انزل الله علیک . مائده 49
نکته دیگر اینکه یک انسان اهل قرآن در معرفی شاخص های قرآنی نباید دچار بی اخلاقی شود در حقیقت اگر نیت الهیست تبلیغ دین با بی اخلاقی و اجبار منافات دارد و اگر چنین شود حب نفس است . در مورد روش تبلیغ دین یا مناظره و مباحثه قرآن می فرماید : ادع الی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن ... و نیز در مورد عدم اجبار در پذیرش نظرات که خداوند به پیامبرش می فرماید اینقدر به فکر راضی کردن مخالفان نباش که آنها هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر اینکه از آنها پیروی کنی . و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم ... در همین انتخابات اخیر چقدر دیده شد که بین حتی افراد مذهبی کدورت ایجاد شد به دلیل ندانستن همین شاخص قرآنی آخر . پیامبر بزرگوار اسلام نیز مأمور به وظیفه بود نه نتیجه . مأمور به ابلاغ بود نه اجبار . انما انت مذکر . چون پیامبر (ص) برای هدایت مردم اهتمام داشت خداوند به ابشان فرمود : وظیفه تو تذکر دادن است و تو بر آنها سلطه ای نداری . لست علیهم بمصیطر
اللهم اجعلنی اخشاک کأنی أراک و أسعدنی بتقواک و لا تشقنی بمعصیتک ... خداوندا به من آن مقام ترس و خشیت از جلال و عظمتت را عطا کن که گویا تو را می بینم و مرا به تقوی و طاعتت سعادت بخش و به معصیت شقاوتمند مگردان
ابوالفضل بخشنده
قاری و حافظ قرآن کریم
در مباحث سياست با توجه به اتقان مباحث سياسي قرآن استفادههاي فراواني از قرآن ميشود قرآن کریم که از هرگونه کژی و انحراف و تحریف مصونیت دارد کتاب جامعی است که به تمام ابعاد زندگی بشر از جمله مسائل سیاسی نظر دارد در حقیقت قرآن کریم دارای اندیشه سیاسی است که شاخص های سیاسی فراوانی به انسانها معرفی می کند . اگر کسی با گوشه گیری ، مظلوم نمایی کند و در عمل ، دین را از سیاست جدا بداند و بگوید من مأمور حفظ دین خودم هستم و دخالتی در شئون سیاست ندارم و اعلام بی طرفی کند هرگز سیاستمدار قهار او را رها نمی کند و قلمرو سیاست خویش را از مرز مذهب و انسانهای مذهبی جدا نمی کند بلکه آنها را به سوی خود جذب می کند و دین دارِ دین نشناسِ گوشه گیر را در کام مکر ماهرانه ی خویش فرو می برد و به او چنین تلقین می کند که از منابع دینی باید مفاهیمی استنباط شود که با خطوط کلی سیاست آنها هماهنگ باشد چنانچه در تاریخ بسیار دیدیم و می بینم و خواهیم دید
اما اگر انسان متدین ، شاخصهای سیاسی دین مبین را بشناسد خواهد توانست حق را از باطل تشخیص دهد حتی اگر حق را با باطل مخلوط کرده باشند و این همان بصیرت الهیست
در جامعه امروز به اصلاحات خیلی پرداخته می شود . مقوله اصلاحات از جمله مواردی است كه مورد سوء استفاده فراواني واقع شده است . به تعبير قرآن حتي كساني كه در زمين فساد مي كنند وقتي به آنها گفته مي شود فساد نكنيد در جواب مي گويند كه ما فقط در حال اصلاح كردن هستيم (قالوا انما نحن مصلحون) بنابراين سؤال اصلي در اينجا اين است كه ملاك تشخيص اصلاح طلب واقعي از غيرواقعي چيست؟ و چگونه مي توان آنان را از يكديگر تمييز داد ؟
قرآن کریم اصلاح را در برابر اضلال قرار مي دهد. (سوره مبارکه محمد آيه 1 و 2) قرآن کریم عنوان می کند كسي كه اهل اصلاح است با اضلال و گمراهي ميانه اي ندارد . بنابراين اهل اصلاح هرگز اهل اضلال و گمراه سازي ديگران نيستند . ميان عمل صالح و تقوا و اخلاص و ايمان با اصلاحات ارتباطي محكم وجود دارد زيرا كسي كه خود را نساخته و به ايمان درست و تقوا و عمل صالح دست نيافته باشد نمي تواند اقدام به اصلاح در ديگري و يا جامعه نمايد . اصول گرایی هم که خود را با همان اصولی که مدعی آن است پرورش نداده باشد برای جامعه مفید نیست و تأثیر منفی بر جای خواهد گذاشت . . راه تشخیص این دو اینست که اول ما خودمان اهل اصلاح خود و اهل اصول دینی باشیم یعنی هم اصلاح طلب هم اصول گرای دینی باشیم آنوقت اصلاح طلب واقعی و اصولگرای واقعی که مورد تأیید قرآن هستند را تشخیص خواهیم داد
ذات نايافته از هستي بخش
كي تواند كه شود هستي بخش
در قرآن کریم نفی طاغوت مقدمه ایمان است یعنی تا طاغوت ها را زیر پا نگذاریم به ایمان نمی رسیم فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله . همین یک آیه به تنهایی وظیفه سیاسی یک مسلمان را مشخص می کند
در نگاه الهی ، هر برنامه و سیاستی که برخلاف هدف و گفتار خالق باشد از اعتبار خارج است اما در نگاه مادی ، سیاستها بر اساس آن است که ما انسانها چه دوست داریم . اصل ، رفاه و پر شدن شکم است از هر راهی و به هر قیمتی که شد
نگاه مادی ، برهنگی را تمدن ، اسراف و تجمل را شخصیت ، استعمار را نشانه قدرت و دروغ و ریا را نشانه سیاست می داند .
قرآن می فرماید : افرادی که زندگی را فقط زندگی دنیوی می دانند و به آخرت ایمان ندارند کارهای باطلشان را زیبا می پندارند و در دنیای خیال سرگردانند ان الذین لا یؤمنون بالاخره ( ایمان قلبی ) زینالهم اعمالهم فهم یعمهون
قرآن در یک جا می فرماید : اقیموا الدین در جای دیگر می فرماید اقیموا الصلاة و در جای دیگر می فرماید : اقیموا الوزن . یعنی دین داری ، عبادت خدا و نیز عدالت هر سه باید با هم باشد که این مهمترین شاخص سیاسی قرآن است . این یعنی از دیدگاه قرآن جامعه ای موفق می شود که همه اینها را با هم اجرا کند . یعنی اگر در دین داری ضعف باشد عبادت قبول نمی شود انما یتقبل الله من المتقین ( پذیرفتن اعمال و عبادات در گرو تقوا و دین داریست ) اگر در دین داری مسئولین ضعف باشد عدالت محقق نمی شود چراکه اگر حاکمی دین دار نباشد یا سست ایمان باشد چگونه به فکر مظلومان و ستمدیدگان جامعه خواهد بود ؟ چنین حاکمی به اشرافی گری و سرمایه داران اهمیت می دهد .
حرکت سیدالشهدا علیه السلام یک قیام ســــیـــــاســــی دینی بود درباره لشکر یزید برای دخترش سکینه (س) این آیه را تلاوت می کند : استحوذ علیهم الشیطان فأنساهم ذکرالله . توصیف یک جامعه به ظاهر دینی که چون از دین ، غافل شدند گرفتار شیطان شدند و این شد عاقبتشان که جلوی امام زمانشان لشکر کشیدند
امروزه سیاسیون دنیا حتی در کشورهای اسلامی برای رسیدن به اهداف خود از هرگونه فریب فروگذار نیستند اما سیاست قرآنی اجازه نمی دهد که برای رسیدن به هدف ذره ای از راه حق منحرف شد . واحذرهم ان یفتنوک عن بعض ما انزل الله علیک . مائده 49
نکته دیگر اینکه یک انسان اهل قرآن در معرفی شاخص های قرآنی نباید دچار بی اخلاقی شود در حقیقت اگر نیت الهیست تبلیغ دین با بی اخلاقی و اجبار منافات دارد و اگر چنین شود حب نفس است . در مورد روش تبلیغ دین یا مناظره و مباحثه قرآن می فرماید : ادع الی سبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن ... و نیز در مورد عدم اجبار در پذیرش نظرات که خداوند به پیامبرش می فرماید اینقدر به فکر راضی کردن مخالفان نباش که آنها هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر اینکه از آنها پیروی کنی . و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم ... در همین انتخابات اخیر چقدر دیده شد که بین حتی افراد مذهبی کدورت ایجاد شد به دلیل ندانستن همین شاخص قرآنی آخر . پیامبر بزرگوار اسلام نیز مأمور به وظیفه بود نه نتیجه . مأمور به ابلاغ بود نه اجبار . انما انت مذکر . چون پیامبر (ص) برای هدایت مردم اهتمام داشت خداوند به ابشان فرمود : وظیفه تو تذکر دادن است و تو بر آنها سلطه ای نداری . لست علیهم بمصیطر
اللهم اجعلنی اخشاک کأنی أراک و أسعدنی بتقواک و لا تشقنی بمعصیتک ... خداوندا به من آن مقام ترس و خشیت از جلال و عظمتت را عطا کن که گویا تو را می بینم و مرا به تقوی و طاعتت سعادت بخش و به معصیت شقاوتمند مگردان
ابوالفضل بخشنده
قاری و حافظ قرآن کریم
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1u7PSDE
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر