۱۳۹۳ مهر ۱, سه‌شنبه

اين سلام برايت مي‌ماند




بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
حجت الاسلام قرائتی

طبقه چهارم هستي. مي‌خواهي كيسه‌ زباله را پايين ببري. همينطور كه از راه پله‌ها پايين مي‌آيي، مي‌بيني كيسه‌ زباله‌ طبقه‌ پاييني هم پشت در است. خوب آن را هم بردار. مگر من نوكرش هستم. تو كه پايين مي‌روي، اين كيسه را هم ببر. فردا يك كسي يك سنگي را از جلوي پايت برمي‌دارد. يك ليوان آب را به تشنه بدهي ... رک و پوست كنده بگويم كارهايي كه طبق معمول انجام مي‌دهيد، اين معلوم نيست براي قيامت شما ذخيره باشد. شايد ذخيره شد، شايد نشد. اگر يك كاري كردي كه جزء وظيفه‌ي شما نيست. به شما ابلاغ نشده، اما خودت و خدا مي‌‌دانيد اين كار مفيد است. يك ميليون سلام بكنيد، به آدم‌هايي كه مي‌شناسيد. خوب دوستش داريد، رفيق است. نمي‌دانم همكار است. رئيس است، مدير است. اگر به اينها كه مي‌شناسي سلام كني، اين شايد خدا باشد شايد نباشد. من نمي‌گويم خدا نيست. ممكن است براي آنها هم خدا باشد. اما اگر يك كسي را ديدي كه دارد خيابان را جارو مي‌كند، رفتگر است و از فلان منطقه آمده و اصلاً او را نمي‌شناسي، رفتي و گفتي: سلام عليكم! اين سلام برايت مي‌ماند. چون هيچ بويي ندارد، جز خدا. باقي سلام‌ها، اين آقا مشهور بود. اين آقا پولدار بود. اين آقا رئيس بود. آن آقا همكار بود. كارهايي كه ابلاغ نشده و در رودروايسي نيست، اين مهم است. من يك عمري در تلويزيون حرف بزنم شايد خدا باشد، شايد هم نفس باشد. اما اگر يكجايي يك چيزي گفتم كه هيچ، نه ابلاغ است. نه بودجه است. نه مأموريت است ...



«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»






ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1uXZaDQ



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: