حضرت امام محمد باقر علیه السلام
در اولین روز از ماهی به دنیا آمد که به ماه بخشایش و رحمت شهره است در شهری که جدش، محمد مصطفی(ص) پایه های حکومت الهی را آنجا بنا نهاد، در شهر مدینه. او را به روایت راویان شیعه با کنیه ابوجعفر می شناسیم که «باقر، شکافنده علوم» لقبش دادند.
از سوی پدر، نوه امام کربلا، امام حسین(ع) است و از سوی مادر، نوه امام حسن(ع) که مادرش فاطمه بانویی جلیل القدر بود و امام صادق(ع) در وصف او گفته است: «او صدّیقه بود و در آل حسن زنی چون او نبوده است»
با آنکه از مرتبت بلند اجتماعی برخوردار بود و سروری و دانش و رفتار صحیح را یکجا جمع کرده بود، در گرمای حجاز در مزرعه کار میکرد و انگیزه این کار را اطاعت خدا و بی نیاز شدن خود و خانوادهاش از مردم میدانست.
مردم دار بود و آمد و شد خویشانش او را دلگیر نمیکرد و از آنان با خوراکهای خوب پذیرایی میکرد و جامههای نیکو و مال نقد میبخشید. در برابر دوستانش فروتنی میکرد و بد زبانی افراد را نادیده میانگاشت.
خدمتکاران خود را در کارهای دشوار یاری میکرد و هرگاه میخواست به سائلی کمک مالی کند او را «یا سائل» نمیخواند، بلکه «یا عبداللّه، ای بنده خدا» میگفت.
علم را میشکافت و ریشه آن را شناخته بود و فروع آن را استنباط میکرد. دورانی که در آن می زیست، دوران شکوفایی فقه و حدیث بود که دانش و معرفت آن امام بزرگ و نیز فرزندش بر همگان آشکار گشت و اصول و مبانی کلام، فقه و دیگر معارف دینی شیعه به دست آنها تدوین و به همت راویان و شاگردانشان در تمام عالم پراکنده شد. از همین روی لقب «باقر» برای پنجمین امام شیعیان لقبی علمی و پر معنی است.
امام باقر به روایت علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی، امام باقر(ع) را از منظر احادیثش باز می شناساند و در کتابی که با نام «فضایل و سیره چهارده معصوم در آثار علامه حسن زاده آملی» منتشر شده روایت های بسیاری از امام پنجم نیز ذکر شده است. سه روایت گلچین شده از این کتاب را به بیان علامه در ادامه می خوانید.
1. اى ابا نعمان! مردم فریبت ندهند
ابو نعمان گوید: شنیدم که ابو جعفر علیه السلام فرمود: اى ابا نعمان ! مردم تو را فریب ندهند و از نفست غافل نکنند؛ هر چه به تو رسد، همراه تو خواهد بود نه همراه آنان. روزت را به بیهودگى سپرى مکن؛ چه همراه تو کسانى هستند که عمل تو را ثبت مى کنند. پس نیکوکارى کن که هیچ چیزى را به جستجو و طلب نمى بینم که از عمل نیک، که گناه پیش را از میان مى برد، بهتر باشد.
2. در باب نعمت توبه که خداوند به آدم ارزانی کرد
در کتاب شریف اصول کافى، تالیف ثقه الاسلام کلینى قدس سره از ابو جعفر، امام محمد باقر علیه السلام نقل است که فرمود:
«آدم علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! شیطان را بر من سلطه بخشیدى ، و او را چون خون (که در بدنم جارى است ) بر من چیرگى دادى ؛ پس مرا نیز چیزى عنایت فرما!
خداوند فرمود: تو را چنین (نعمتى) بخشم که چون کسى از فرزندانت ، تصمیم بر انجام گناهى گیرد (و آن را انجام ندهد)، بر او نوشته نشود، و چون آن را انجام دهد (تنها) یک گناه بر او نوشته شود، و چون عزم بر انجام عملى نیک گیرد، چنانچه به انجامش نرساند، حسنه اش برایش نوشته شود، و چون به انجامش رساند، ده حسنه برایش نوشته شود.
آدم عرض کرد: پروردگارا! مرا بیشتر عنایت فرما!
فرمود: توبه را بدانان بخشیدم یا فرمود: (سفره) توبه را تا هنگامى که نفس به گلو برسد، برایشان گسترم .
آدم علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! مرا کافى است.»
3. حقایق ایمان ، وسیله رؤیت خدا
عبدالله بن سنان از پدرش نقل مى کند که خدمت امام ابو جعفر علیه السلام رسیدم ، مردى از خوارج بر آن حضرت گفت : اى ابو جعفر! چه چیزى را عبادت مى کنى ؟
حضرت فرمود: خدا را.
پرسید: آیا او را دیده اى ؟
فرمود: آرى ! چشمان او را با مشاهده نمى بینند، ولى قلبها با حقایق ایمان مى بینند. با قیاس شناخته نمى شود و با حواس درک نمى گردد و شبیه مردم نیست . موصوف به آیات و شناخته شده با نشانه هاست . در حکمش ستم نمى کند؛ این است خدایى که جز او خدایى نیست .
در این هنگام مرد خارجى (برخاست) و رفت، در حالى که مى گفت: خدا داناست که رسالتش را کجا قرار دهد.
خلاصه
ادامه مطلب ....
http://ift.tt/1hVzOQZ
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر