۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۲, جمعه

امام هادي(عليه السلام) در كلام رهبر معظم انقلاب


اَلسَّلامُ عَلَيْكَ یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ






سامرا و نفوذ امام هادي(عليه ‏السّلام) :



حضرت هادى (عليه‏السّلام) چهل ‏و دو سال عمر كردند، كه بيست سالش را در سامرا بودند؛ آن‏جا مزرعه داشتند و در آن شهر كار و زندگى مى‏كردند. سامرا در واقع مثل يك پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان تركِ نزديك به خود را - با تركهاى خودمان؛ تركهاى آذربايجان و ساير نقاط اشتباه نشود - كه از تركستان و سمرقند و از همين منطقه‏ ى مغولستان و آسياى شرقى آورده بود، در سامرا نگه دارد. اين عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمى‏شناختند و از اسلام سر در نمى‏آوردند. به همين دليل، مزاحم مردم مى‏شدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پيدا كردند.



در همين شهر سامرا عده ‏ى قابل توجهى از بزرگان شيعه در زمان امام هادى (عليه‏السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره كند و به وسيله ‏ى آنها پيام امامت را به سرتاسر دنياى اسلام - با نامه ‏نگارى و... - برساند. اين شبكه ‏هاى شيعه در قم، خراسان، رى، مدينه، يمن و در مناطق دوردست و در همه ‏ى اقطار دنيا را همين عده توانستند رواج بدهند و روزبه ‏روز تعداد افرادى را كه مؤمن به اين مكتب هستند، زيادتر كنند.



امام هادى همه‏ ى اين كارها را در زير برق شمشير تيز و خونريز همان شش خليفه و على‏رغم آنها انجام داده است. حديث معروفى درباره‏ ى شهادت حضرت هادى (عليه‏السّلام) هست كه از عبارت آن معلوم مى‏شود كه عده‏ ى قابل توجهى از شيعيان در سامرا جمع شده بودند؛ به‏گونه ا‏ى كه دستگاه خلافت هم آنها را نمى‏شناخت؛ چون اگر مى‏شناخت، همه‏ شان را تارومار مى‏كرد؛ اما اين عده چون شبكه‏ ى قويى به ‏وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمى‏توانست به آنها دسترسى پيدا كند.



يك روزِ مجاهدت اين بزرگوارها – ائمه(عليهم‏السّلام) - به قدر سالها اثر مى‏گذاشت؛ يك روز از زندگى مبارك اينها؛ مثل جماعتى كه سالها كار كنند، در جامعه اثر مى‏گذاشت.



اين بزرگواران دين را همين‏طور حفظ كردند، والّا دينى كه در رأسش متوكل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمايش اشخاصى باشند مثل يحيى‏ ابن ‏اكثم كه با آن‏كه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه يكِ علنى بودند، اصلاً نبايد بماند؛ بايد همان روزها بكل كلكِ آن كنده مى‏شد؛ تمام مى‏شد.



اين مجاهدت و تلاش ائمه (عليهم‏السّلام) نه فقط تشيع بلكه قرآن، اسلام و معارف دينى را حفظ كرد؛ اين است خاصيت بندگان خالص و مخلص و اولياى خدا.

اگر اسلام انسانهاى كمربسته نداشت، نمى‏توانست بعد از هزار و دويست، سيصد سال تازه زنده شود و بيدارى اسلامى به‏ وجود بيايد؛ بايد يواش يواش از بين مى‏رفت.



اگر اسلام كسانى را نداشت كه بعد از پيغمبر اين معارف عظيم را در ذهن تاريخ بشرى و در تاريخ اسلامى نهادينه كنند، بايد از بين مى‏رفت؛ تمام مى‏شد و اصلاً هيچ چيزش نمى‏ماند؛ اگر هم مى‏ماند، از معارف چيزى باقى نمى‏ماند؛ مثل مسيحيت و يهوديتى كه حالا از معارف اصلى‏شان تقريباً هيچ ‏چيز باقى نمانده است. اين‏كه قرآن سالم بماند، حديث نبوى بماند، اين همه احكام و معارف بماند و معارف اسلامى بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشرى خودش را نشان دهد، كار طبيعى نبود؛ كار غير طبيعى بود كه با مجاهدت انجام گرفت.

البته در راه اين كار بزرگ، كتك خوردن، زندان رفتن و كشته شدن هم هست، كه اينها براى اين بزرگوارها چيزى نبود.

منبع: بيانات مقام معظم رهبري،30/5/1383






ادامه مطلب ....



http://ift.tt/1mmrVIp



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: