۱۳۹۳ اردیبهشت ۷, یکشنبه

“شهر مجروح” | در رابطه با طلبه شهید علی خلیلی

[/QUOTE]هر مجروح” | در رابطه با طلبه شهید علی خلیلی[/QUOTE]

















آرامشی در چهره ات بود؛ آرامشی زیبا، برادر

خون تو را دیدم که می‌ریخت، چون خون عاشورا، برادر

خون تو شعری مستمر بود هشدار جنگی سخت تر بود

خون تو فریاد سحر بود، وای از سکوت ما، برادر

قربانی شهر فریبیم، در انقلاب خود غریبیم

بیدار کن ما خفتگان را، بیدار کن ما را، برادر؟

اندام خونین تو اینک، خود روضه‌خوان نینوا شد

آری هوای گریه داریم، اجر تو با زهرا (س)، برادر

حبل الوریدت را بریدند، گویا خدا نزدیک‌تر شد

خون تو را دیدم که می‌ریخت، نفرین به تیغِ نابرادر





ادامه مطلب ....



http://ift.tt/QQWaZo



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


هیچ نظری موجود نیست: