خدایت تو را عزیز آفریده است......
بسیاری از مشکلات و معضلاتی انسان در زندگی فردی به این دلیل است که انسان ها از جایگاه خویش نزد خداوند متعال خبر ندارند، در نتیجه قدر خود را ندانسته و در زندگی برای بر آورده شدن حوائجشان دست به هر کاری می زنند و از هر طریق وارد می شوند. انسان اگر می دانست که چه جایگاه عظیمی نزد خدای متعال دارد و نزد او چه با قرب و عزتمند است، خیلی پاک تر و مقدس تر از این زندگی می کرد. لذا در این مقاله بر آنیم که آیاتی که در وصف عظمت انسان نازل شده و روایاتی که این مهم را به انسان یاد آوری می کنند، را بیان نماییم .
کرامت نفس انسان در قرآن کریم مورد اهتمام بسیار ویژهای قرار گرفته است.
نخست آنکه وی را جانشین خدا معرفی کرده است و میفرماید:
(إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً).
بقره/30؛ ترجمه: من در زمین جانشینى خواهم گماشت .
دوم آنکه، با انتساب روح او به خداوند متعال، شرافت و عزت والایی را به او بخشیده است:
(فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ).
حجر/29؛ ترجمه:پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده در افتید .
سوم آنکه، انسان را مسجود فرشتگان قرار داده است:
(فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُون).
حجر/30؛ ترجمه: پس فرشتگان همگى یكسره سجده كردند .
چهارم آنکه، انسان را مانند خداوند دانسته است:
(إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً).
احزاب/72؛ ترجمه: ما امانت [الهى و بار تكلیف] را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود .
پنجم آنکه، تاج کرامت را خدا بر سر انسانها قرار داده است:
(وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً).
اسراء/70؛ ترجمه: و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خُشكى و دریا [بر مركبها] بر نشاندیم، و از چیزهاى پاكیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریدههاى خود برترى آشكار دادیم .
ششم آنکه، انسان را مقصود خداوند و هدف جهان آفرینش دانسته است:
(أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنیرٍ)؛
لقمان/20؛ ترجمه:آیا ندانستهاید كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمین است، مسخّر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است؟ و برخى از مردم درباره خدا بى[آنكه] دانش و رهنمود و كتابى روشن [داشته باشند] به مجادله بر میخیزند .
(وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسی).
طه/41؛ ترجمه:و تو را براى خود پَروردم .
امام علی علیه السلام در سخنی خطاب به انسانها در مورد این ارزش بزرگ انسانی میفرماید: ٍ
وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّا
نفس خود را از هر پستى گرامى دار، هرچند تو را بدانچه خواهانى رساند، چه آنچه را از خود بر سر این كار مىنهى، هرگز به تو بر نگرداند. بنده دیگرى مباش حالى كه خدایت آزاد آفریده ( نهج البلاغه،نامه31)
امام علی (علیه السلام) تأکید میکردند که مراقب کرامت و عزت نفس خود باشید تا مبادا در حاجتخواهی از دیگران عزت نفس شما از بین برود، چنانکه فرموده است:
«اطلبوا الحاجات بعزة الأنفس» (شرح ابن أبی الحدید بر نهج البلاغه، ج 20، ص 317)
ترجمه: حاجت هایتان را با عزت نفس بخواهید .
به این معنا که حتی الامکان از دیگران مسألت مدارید تا عزت نفستان به خطر نیفتد، امّا از دیگر سو میآموزد که هرگاه کسی از تو چیزی خواست با توجّه و عنایت تمام حاجت او را برآور و مراقب کرامت او باش.
کسی نزد امام آمد و عرض کرد: «ای امیرمۆمنان، مشکل و حاجتی دارم و میخواهم به شما بگویم.» امام در چهره آن مرد شرمساری را و یا حتّی در صدایش لرزشی احساس کرد و به او فرمود: «خواستهات را روی زمین بنویس و به زبان نیاور.» آن مرد با انگشتش روی زمین نوشت: «من فقیر و نیازمندم.» امیرالمۆمنین هم به او کمک کرد.( روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 357)
آری
این توانمندی از فضائلی است که بر اثر آن از دنیا و آنچه در آن است، بهتر است؛ آثاری دارد مانند پایداری، تحمل سختیها، و ناملایمات. انسان بهرهمند از این توانمندی، چون کوه استواری است که بادها نمیتوانند او را به لرزه درآورند. باشد که یادمان نرود که خدا چه نعمتی ارزانیمان کرده است!
بسیاری از مشکلات و معضلاتی انسان در زندگی فردی به این دلیل است که انسان ها از جایگاه خویش نزد خداوند متعال خبر ندارند، در نتیجه قدر خود را ندانسته و در زندگی برای بر آورده شدن حوائجشان دست به هر کاری می زنند و از هر طریق وارد می شوند. انسان اگر می دانست که چه جایگاه عظیمی نزد خدای متعال دارد و نزد او چه با قرب و عزتمند است، خیلی پاک تر و مقدس تر از این زندگی می کرد. لذا در این مقاله بر آنیم که آیاتی که در وصف عظمت انسان نازل شده و روایاتی که این مهم را به انسان یاد آوری می کنند، را بیان نماییم .
کرامت نفس انسان در قرآن کریم مورد اهتمام بسیار ویژهای قرار گرفته است.
نخست آنکه وی را جانشین خدا معرفی کرده است و میفرماید:
(إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً).
بقره/30؛ ترجمه: من در زمین جانشینى خواهم گماشت .
دوم آنکه، با انتساب روح او به خداوند متعال، شرافت و عزت والایی را به او بخشیده است:
(فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ).
حجر/29؛ ترجمه:پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده در افتید .
سوم آنکه، انسان را مسجود فرشتگان قرار داده است:
(فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُون).
حجر/30؛ ترجمه: پس فرشتگان همگى یكسره سجده كردند .
چهارم آنکه، انسان را مانند خداوند دانسته است:
(إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً).
احزاب/72؛ ترجمه: ما امانت [الهى و بار تكلیف] را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لى] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود .
نفس خود را از هر پستى گرامى دار، هرچند تو را بدانچه خواهانى رساند، چه آنچه را از خود بر سر این كار مىنهى، هرگز به تو بر نگرداند. بنده دیگرى مباش حالى كه خدایت آزاد آفریده
پنجم آنکه، تاج کرامت را خدا بر سر انسانها قرار داده است:
(وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً).
اسراء/70؛ ترجمه: و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خُشكى و دریا [بر مركبها] بر نشاندیم، و از چیزهاى پاكیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریدههاى خود برترى آشكار دادیم .
ششم آنکه، انسان را مقصود خداوند و هدف جهان آفرینش دانسته است:
(أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنیرٍ)؛
لقمان/20؛ ترجمه:آیا ندانستهاید كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمین است، مسخّر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است؟ و برخى از مردم درباره خدا بى[آنكه] دانش و رهنمود و كتابى روشن [داشته باشند] به مجادله بر میخیزند .
(وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسی).
طه/41؛ ترجمه:و تو را براى خود پَروردم .
امام علی علیه السلام در سخنی خطاب به انسانها در مورد این ارزش بزرگ انسانی میفرماید: ٍ
وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِیَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَیْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّا
نفس خود را از هر پستى گرامى دار، هرچند تو را بدانچه خواهانى رساند، چه آنچه را از خود بر سر این كار مىنهى، هرگز به تو بر نگرداند. بنده دیگرى مباش حالى كه خدایت آزاد آفریده ( نهج البلاغه،نامه31)
کسی نزد امام آمد و عرض کرد: «ای امیرمۆمنان، مشکل و حاجتی دارم و میخواهم به شما بگویم.» امام در چهره آن مرد شرمساری را و یا حتّی در صدایش لرزشی احساس کرد و به او فرمود: «خواستهات را روی زمین بنویس و به زبان نیاور.» آن مرد با انگشتش روی زمین نوشت: «من فقیر و نیازمندم.» امیرالمۆمنین هم به او کمک کرد
امام علی (علیه السلام) تأکید میکردند که مراقب کرامت و عزت نفس خود باشید تا مبادا در حاجتخواهی از دیگران عزت نفس شما از بین برود، چنانکه فرموده است:
«اطلبوا الحاجات بعزة الأنفس» (شرح ابن أبی الحدید بر نهج البلاغه، ج 20، ص 317)
ترجمه: حاجت هایتان را با عزت نفس بخواهید .
به این معنا که حتی الامکان از دیگران مسألت مدارید تا عزت نفستان به خطر نیفتد، امّا از دیگر سو میآموزد که هرگاه کسی از تو چیزی خواست با توجّه و عنایت تمام حاجت او را برآور و مراقب کرامت او باش.
کسی نزد امام آمد و عرض کرد: «ای امیرمۆمنان، مشکل و حاجتی دارم و میخواهم به شما بگویم.» امام در چهره آن مرد شرمساری را و یا حتّی در صدایش لرزشی احساس کرد و به او فرمود: «خواستهات را روی زمین بنویس و به زبان نیاور.» آن مرد با انگشتش روی زمین نوشت: «من فقیر و نیازمندم.» امیرالمۆمنین هم به او کمک کرد.( روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 357)
آری
این توانمندی از فضائلی است که بر اثر آن از دنیا و آنچه در آن است، بهتر است؛ آثاری دارد مانند پایداری، تحمل سختیها، و ناملایمات. انسان بهرهمند از این توانمندی، چون کوه استواری است که بادها نمیتوانند او را به لرزه درآورند. باشد که یادمان نرود که خدا چه نعمتی ارزانیمان کرده است!
فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum137/thread60032.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر