واقعیتی بنام طلبه های غیر ملبس
بیشتر از نصف طلبه هایی که در حوزه علمیه درس میخوانند لباس روحانیت نمیپوشند و برخی از آنان که میپوشند در گذر زمان لباس را زمین میگذارند، حوزه علمیه نگاه مثبتی یه این بخش از طلبه ها ندارد اما واقعیت این است که این بخش از طلبه ها وجود خارجی دارند و بیشتر از نصف جمعیت حوزه را نشان میدهند پس حوزه چاره ای جز پذیرش این ها ندارد.
نگاه حوزه به طلبه های غیر ملبس: حوزه علمیه طلبه های غیر ملبس را هر قدر هم فاضل و با تقوا باشند طلبه نمیشناسد، به طلبه های غیر ملبس مدرک علمی سطح سه و چهار نمیدهد، به آنها شهریه سطح سه و چهار نمیدهد. در فرهنگ عمومی حوزه علمیه نیز عمامه نگذاشتن ضد ارزش تلقی میشود از این رو به طلاب غیر ملبس بی اعتنایی میشود و در موارد متعدد آنها نادیده گرفته میشوند، خاطرم است یکی از دوستان طلبه غیر ملبس که تا دکتری در دانشگاه نیز ادامه داده بود با یکی از اساتید حوزه علمیه مواجه شد و آن استاد بگونه ای آن طلبه را تحقیر کرد که همه دوستان حاضر خجل شدند. ان استاد حوزه به ریش های کوتاه آن طلبه گیر داده بود، طلبه ای که در دانشگاه استادی موفق تلقی میشد ضمن آنکه در حفظ ارزشهای طلبگی نیز بسیار موفق بود. نگاه به طلبه های غیر ملبس بگونه ای است که گویا آنها مجرم هستند، در جمع های حوزوی عمامه وعبا تعیین کننده بخشی از جایگاه و شخصیت فرد شده است، اگر چه طلبه های جوان تر سعی در بیرون آمدن از این فرهنگ سفت و سخت دارند.
نگاهی به طلبه های غیر ملبس: با یک حساب و کتاب ساده سرانگشتی میتوان گفتطلبه های غیر ملبس بیشتر از نصف طلبه های حوزه علمیه را تشکیل میدهند که بدلایل گوناگون لباس روحانیت نمیپوشند، برخی از آنها اساسا حوزه علمیه را مرکزی علمی میدانند که آمده اند فارغ از لباس، علم دینی بیاموزند، برخی از آنها معتقدند لباس جایگاه خود را از دست داده است و اتفاقا بدون لباس بهتر میتوان دین را تبلیغ کرد، برخی نیز بخاطر فرار از محدودیت های لباس و فشارهای اجتماعی ترجیح میدهند لباس روحانیت نپوشند. اما برخی از همین طلبه ها اهل درس هستند همه خوصیات یک طلبه خوب را دارند فقط لباس نمیپوشند از این رو این محرومیت ها را میکشند. بی مهریهای حوزه علمیه به طلبه های غیر ملبس باعث شده است برخی از آنها نیز بمرور از حوزه و روحانیت فاصله گیرند و گاه تبدیل به عناصری ضد حوزوی شوند، حتی برخی از آنها که با بی مهری حوزه علمیه مواجه میشوند با مشکلات هویتی دس و پنجه نرم میکنند.
زمانه و تغییر اقتضائات: حوزه علمیه در پذیرش تحولات زمانه بسیار کُند عمل میکند، یعنی روالی محافظه کارانه دارد یعنی هر آنچه قدیمی تر باشد به سیاق حوزه خوش تر می آید روزگاری طلبه هایی که در دانشگاه درس میخواندند در حوزه علمیه بسیار تحت فشار بودند و بگونه ای جزء مجرمان فراری تلقی میشدند اما امروزه خود حوزه علمیه دانشگاه های حوزوی تاسیس کرده است و فارغ التحصیلان آن را دانش آموخته خود میخواند و به آنها افتخار میکند، امروزه بسیاری از طلبه های غیر ملبس همه ارزشهای طلبگی را قبول دارند و در زندگی خود آنها را رعایت میکنند، اهل تبلیغ هستند برخی از آنها از طریق مقاله و کتاب و فضای مجازی کارهای تبلیغی موثری انجام میدهند، برخی از آنها در دانشگاه ها تدریس میکنند و تاثیر مثبتی بر روی دانشجویان دارند، حتی برخی از این طلبه ها در ایام تبلیغی لباس روحانیت بتن میکنند و به تبلیغ میروند. باید پذیرفت که در همه جا نیازی به لباس روحانیت نیست.
حوزه علیمه و لزوم به رسمیت شناختن طلبه های غیر ملبس: حوزه علمیه هزینه های زیادی برای پرورش طلبه ها ارائه میکند این هزینه ها لزوما هزینه های مالی نیستند، نادیده گرفتن طلبه های غیر ملبس مانند آن است که حوزه علمیه نصف هزینه های خود را دور ریز کند، از این رو بهتر است حوزه علمیه با توجه به تحولات زمانه تاملی جدی در این زمینه انجام دهد، مگر جرم این طلبه ها چیست آنها هم درسشان را خوانده اند و هم مانند طلبه های ملبس شئونات طلبگی را رعایت میکنند پس چرا باید مورد بی مهری واقع شوند، پذیرش و به رسمیت شناختن طلبه های غیر ملبس اگر چه برای بدنه پیر حوزه علمیه سخت است اما واقعیتی است که وجود دارد، این بخش از طلبه ها از جانب طلاب جوان کم کم به رسمیت شناخته میشوند و بنظر میرسد بمرور حوزه علمیه چاره ای جز پذیرش این بخش از طلاب ندارد.
تن آدمی شریف است بجان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
نکته: من خودم ملبس هستم.
rezataran.ir
ادامه مطلب ....
http://www.nooreaseman.com/forum76/thread59105.html
منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان
تبادل لينك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر